يحيي،دنبال فرشاد و دايي
يافتن اســتعدادهاي خــاص يك پروســه زمانبر را شامل ميشود! ساختن و پــروردن همــان اســتعداد و تبديلــش به يــك بازيكن برتر، نيازمند تدوين پروژهاي است كه عبــور از جايجــاي آن، دقت و هوشمندي بااليي را طلب ميكند!
و اينــك پرســپوليس، در به نتيجه رساندن تالش دستهجمعياش وارد تالش و تكاپويي شده كه به ثمر رسيدنش همواره دشوار و هميشه پرزحمت است! مهمي كه از يافتن يك اســتعداد ويــژه و برتر آغاز ميشود! يعني بايد يك ناصر محمدخاني، يك ادموند بزيك، يك علي دايي و از همه شــاخصتر يك فرشــاد پيوس داشت تا تالشت به هدر نرود!
پرســپوليس و يحيي كه خوشسليقه است و به اوت نميزند، اين روزها دنبال اينند: ...از آرمان رمضاني، گمشده خود را جستن! تبديل يك خوشقامت داراي استيل خوب به يك گلزن درجه ممتاز! آيا ميشود؟
خوب بو ميكشد، بد توپ ميزند!
بــازي دادن به آرمان رمضاني در تيم پرسپوليس، يك بحث كهنه ولي هميشــه تازه را بر سر زبانها انداخته اســت؛ اينكه: ...آرمــان، از حداقل صفات حركتي برخــورداري دارد يا نه؟ رمضاني، فقط بهواسطه قد و باالي متناسبش ساير ويژگيهايتبديلشدنبهيكگلزنرادارد يا نه؟ به عبارت ديگر، براي گلزني، فقط قد و قامت خوب كافي است و كفايت ميكند؟ پس تيزهوشــي چه ميشود؟ يا جاگيري
ذاتي و تيزپايي خودبهخودي؟
گلزدن،بويخاصيراميطلبد!بايدبوي گل را در حداقل زمان به مشام كشيد و سپس خود را با عملها و عكسالعملهاي گوناگون و گاه متضاد غنــي كرد! بايــد در توپربايي و لحظهقاپيداراي«آني»شدكههركسداشت، هستوهركسنداشت،بايدشگفت:...زحمت ما و درد سر خودت را باعث ميشوي!
اما آرمان رمضانــي! در آخرين بازي پرسپوليس، دو، سه، چهار گل آسان را نزد ولي هم خود او بود كه دو، ســه، چهار بار و بيشتر هم براي خود فرصت گل ساخت تا خرابش كند! همه بقيه، به اندازه او يكي در لحظه گل قرار نگرفتند! و اين يعني «شم» گل! و اين يعني ثروتي كه در بقيه نيست! او ويژگي تشخيص مكان خوب و جاي بهتر را دارد ولي هنــر و تكنيك زدن ضربه آخر را هنوز ندارد! ساختن يك «گلزن» از آرمان، از زدن ضربات ساده- بغل پا، بيرون پا، نوك پا- و تكرار همين نكات ساده آغاز ميشود! تبريك به آبادان تشكر از وزير نفت دوبــاره تبريك به نفــت آبادان! دوباره شــادباش به مردم آبادان! تيم خوبي كه پورموسوي، جناب مستطاب سيروسخان پورموسوي ساختهاش كرده و نفسش را گرم كرده تا نشان دهد، در اهواز و آبادان و خوزســتان آفتاب فوتبال غروب نميكنــد، باز هم برد! و اين بار ذوبآهن را كه غني اســت! هم پول دارد! هم بازيكنان قوي از همه جاي ايران دارد! و هم فارغ است از غم نداري و دغدغه خواســته نشــدن و يكجورهاييازحسآزاردهندهطردشدن!
آبادانيهــا يك تيم همهچيــزدار را