هرگز جداجدا ممكننمیشود
10 ماه و چند روز برایمان مهلت قــرار دادهانــد تا مگــر در جام ملتهای آســیا آنچنان ظاهر شویم که غایت آرزوست و نهایت خواســته دل! تیــم ملی که در محاصره تنگتــر نابکاریهای روزبهروز آشــکارتری وارد بازی میشود! یک جنگ نابرابر و در یک پیکار غیرتعادلی،دستیازیدنبههردستاویزی انگار که ممکن باشــد! هــم ممکن و هم موجود! و این نکتهای اســت از یک فهم مشترک که تنها نباید رفت! که تنها رفتن و «تکی» و یکه بودن و یکهسواری، امکان ندارد! تنها مرو به دشت کاین جنگ -رزممشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود!
ماه عسل شیرین 10 مــاه و چند روز دیگــر، اول بار برای رزمیدن در راه جام ملتها قامت خواهیم بســت! ده ماه و چند روز دیگر حریف تا دندانمسلحیرابهمیدانخواهیمکشید! 10 ماه و چند روز دیگر، ماه عسل و عسل خورانیبهظاهرناتمامآغازخواهدشد!01 ماه دیگر، ماییم و تیم ملی و تیم ملی است و مردان ملیپوش! مراسم عسل خوران را پایانی باید و این پایان خود با ماه عســلی شیرینتر،دبشترولبسوزتربهآغازپایان گونهای رقم میزند!
داغ داغ و اینــک همــه چیز و همه جــا متفاوت مینمایــد! و اینکه از هر گوشــهای، نان تبریک را داغداغ به تنور میچســبانند! واقعیت که این «منــم طاووس علیین» شــده! این منم به همــه کار توانا و در هر هنری تمام! و هنر هم نزد ایرانیان است و بس!دوستداریچهنامیدهشوی؟ژنرال؟ امیر؟امیرخان؟ویاهرچهکهدوستداری! ده ماه و چنــد روز دیگر! و امروز روزهای تبریک و دریادلی و شجاعت محض است! روزگاران پردلی اســت و به قلب دشمن کوبیدن وصف این دشمن سخت ریشه را شکست آوردن! در این روزها، همه خوب حرف میزنند و حرفهای خوب به زبان
میآورند!حرفهایخوشآیند!حرفهای قشنگ! این منم طاووس علیین شده! سه چهار روز اول را چگونه تمام کردید؟ اصال تمام کردیدش یا چه؟ بعد از این چند روز چهکار خواهیــد کرد؟ بعد از این چندین روز، چهکار دیگری در دســتورتان مقرر میشود؟
از ما به سر دویدن 10 ماه و چند روز دیگر! ایام در محاصرهاند! کل یوم در حصر و در دایره کوتاه آمدن گیر خواهد کرد یا از هم اکنون گیر کرده هم! با اینبرنامه،خیبرگیرنخواهیدونخواهیمشد! باید شجاعدل و شیردلتر بود! باید در هر روز و در هر 10 روز، مهمیز بیشخواهي حریف را کشید! باید در هر 10 ماه و چند روز، یک مسابقهتمامعیاروواجدبرنامهايهمهسویه
و کامــل ترتیب داد! هر روز را، نــه یک روز که 10 روز باید داشت! ده روز در ده روز! بــا برنامــهاي کامــل! با عملگرایي فوق دانسته!
امیر، امیرخان! مربي، سرمربي! از تو به یک اشارت!