لباسزنانایرانیازاندرونی تامغازههایزنانهدوزی
زنان روزگار قاجار به روایت زنان فرنگی:
«...زنــان بــه پوشــیدن دســتکشهای کتانــی ســفید عالقهمندنــد. گاه بــر پشــت دســتکشها برودری دوزیهایــی رنگی دیــده میشــود و اغلب روی آن انگشــتری به انگشــت میکنند. بســیاری از انگشــتریها دارای نگینهای برجســتهای از ســنگهای قیمتی اســت که پوشــیدن دســتکش روی آنها را مشــکل میســازد. اما منظور دیگر از این کار، به نمایش گذاردن انگشــتریها اســت که در این صورت مجللتر و پرجلوهتر نمایان میشــود. به طور کلی با دستی که دستکش و انگشــتری دارد، پیچه را پایین نگاه میدارند...». «کالرا کولیور رایس»در میان نوشــتههایش درباره زنان ایرانی به چگونگی لباس و پوشاک زنان در اواخر روزگار قاجار نیز توجه داشته، تا جایی که در کتاب خود بخشی را به روایت این موضوع اختصاص داده است.
حضورپررنگزنانایرانی
زنــان ایرانــی در میــان نوشــتههای اروپاییــان از خاطرهنویســی گرفتــه تــا سفرنامههایشــان جایــگاه خاصــی دارنــد. این توجــه از همــان آغاز مســافرتهای پــی در پــی اروپاییــان بــه ایــران از زمــان حکومت صفــوی بوده اســت، تــا جایی که در بخشهای مختلفی از نوشــتههای ســیاحان و سیاستمدارانی که به دالیل مختلف به ایران سفر کردهانــد پرداختــن بــه چگونگی وضعیــت زنان ایرانی حضوری پر رنگ داشته است.
سیاحانوتوجهبهزنان
البته اگرچه روایت از زندگی زنان ایران به نســبت مردان، کمتر در سفرنامهها و نوشتههای اروپاییان دیده میشود اما همانقدر نیز، با توجه به ریزبینی و توجــه خاص آن نویســندگان، نشــان از اهمیت آنــان بــه زن ایرانــی و چگونگی وضعیــت زندگی آنان داشته اســت. از دوران صفویه تا اواخر قاجار مــا شــاهد بســیاری از این ســفرنامهها و نوشــته و یادداشتها هســتیم که با مطالعه آن میتوانیم اطالعات ارزشــمند و قابل اســتنادی را به دســت آوریم.
ریختندورشتهمویبلند
در زمــان شــاه عبــاس صفــوی «پیتــرو دالوالــه» جهانگرد ایتالیایی از جمله این ســیاحانی اســت که در ســفرنامه خود دربــاره چگونگی لباس زنان ایرانــی در درون خانــه، اینچنیــن نوشــته اســت: «...لباس زنان ســاده اســت، منتهی از پارچههای قیمتی ابریشــمی با تار و پود طالیی بافته شــده و دارای نقشهای زیبایی اســت...رنگ روســریها مختلف اســت و دنباله آن از عقب تــا روی زمین ادامــه پیــدا میکند. چند رشــته مرواریــد به طول چهار انگشــت به بند پیشــانی آنان آویزان است و دو رشته موی بلند نیز از طرفین صورتشان پایین ریخته...».
پیچیدهدرمتقالنازکولباسیگشاد
از دیگر جهانگردان «دن گارســیا فیگوئروآ» سفیر پادشاه اسپانیا در دربار شاه عباس صفوی است که شکل و شــمایل زنان را در بیرون از خانه اینچنین توصیــف کــرده اســت: «...زنهــا از ســر تا نــاف یا گردگاه خود را با لباســی گشاد از پارچههای سفید رنــگ میپوشــانند و چنان در جامه فــرو میروند که چشمهایشــان به زحمــت دیده میشــود..» و «فدت آفاناس کاتف» یکی از بازرگانان روس نیز اینچنین نوشــته اســت:«... زنان در بیرون از خانه خــود را به متقال نازکی میپیچند که صورت آنها پیدانیست...».
چهارحجابدرزمانصفویه
در ایــن میــان توصیــف «ژان شــاردن» جهانگرد فرانسوی در زمان شاه سلیمان صفوی از پوشش زنان جالب اســت:«...عموماً زنــان چهار حجاب دارند: دو تا در خانه به سر میکنند و دو تای دیگر را هنگامخروجازمنزلرویآنهامیافزایند.نخست روسری است که برای آرایش تا پشت بدن آویزان اســت. دو، چارقد اســت کــه از زیر ذقــن میگذرد و ســینه را میپوشاند. ســوم حجاب سفید(چادر) اســت که تمام بدن را مســتور میســازد و چهارم به شکل دســتمالی (روبند) است که روی صورت نهند و مخصوص مساجد و معابد میباشد...».
پوششزنانافشاریهوزندیه
ایــن توصیفــات از پوشــش و لبــاس زنــان ایرانــی را میتــوان در دورههــای بعــد از صفویــه نیــز در نوشتههای دیگر مسافران اروپایی یافت. از جمله این اشــخاص، جهانگردانی هســتند کــه در زمان نادر شاه افشار و کریم خان زند به ایران سفر کرده و در کنار نوشتن از شرح حال مردم ایران و وضعیت سیاسی و اجتماعی ...و به زنان و چگونگی زندگی آنان جداگانه اشارههایی کردهاند که بسیار جالب و قابــل تأمــل اســت و از جملــه ایــن جهانگردان «کارستننیبور»است.
لباسعجیبزنانطبقهمتوسط
این مرد جهانگرد و نقشــهبردار آلمانــی در زمان کریمخــان زند به ایران ســفر کرده و در بخشــی از ســفرنامه خود درباره پوشــاک زنان ایرانی نوشته اســت: ...« زنهای طبقه متوســط...لباس خیلی عجیبی میپوشــند. آنها دور رانشان پارچه زیادی میپیچنــد تا رانشــان کلفت جلوه بکنــد. پیراهن زنها کوتاه اســت و به سرشــان دســتمال و لچک زیــادی میپیچند و بعــد روی دســتمال و لچک، چــادر ســفیدی میانــدازد. آنهــا حتــی از جلــوی صورتشان هم دستمال سفیدی میآویزند...».
سیرتحوالتدرپوشاکزنان
تاریخ پیش میرود و به روزگار پر رفت و آمد قاجار میرسد که با هر بهانه و انگیزهای مسافرانی از اروپا به ایران سفر میکردهاند. به گفته «دکتر ویلز» که در زمان ناصرالدین شاه از انگلیس به ایران آمده بــود در یــک قرن اخیــر تغییــرات زیــادی در فرم لباس زنان ایرانی به وجود آمده بود که در هر دوره تاریخیدرپیخودتغییراتریزوالبتهتأثیرگذاری داشــته اســت که با مطالعــه دقیق این نوشــتهها میتوان سیر تحوالت را حس کرد.
اندرونی و زنان از پس پرده
البتــه از آنجایــی که زنــان ایرانی همیشــه در پرده بودنــد و مــردان نیــز اجــازه ورود بــه اندرونــی را نداشــتند گاه توصیفات این نویسندگان بر اساس آنچه که تنها بهعنوان لبــاس بیرون خانه دیده یا گهگاهــی اتفاقی لبــاس اندرونی زنــان را دیدهاند روایــت شــده اســت. چنانکه «اگوســت بــن تان» در ســفرنامه خود نوشــته اســت: رد...« این مدت نتوانســتم حتی یکبار داخل منازلــی را که دعوت میشــدم ببینــم. زنــان از پــس پــرده مــرا تماشــا