سفال چشمهعلی؛ کاالیی بازرگانی در هزاره ششم پیش از میالد
صادرات سفال ایران در هشت هزار سال پیش
ســفالی که میخواهیم دربارهی آن ســخن بگوییــم در پیونــد با هزارهی ششــم پیش از میاد اســت. هنگامیکه در سال 1313 خورشــیدی «اریــش فردریشاشــمیت» باستانشــناس آلمانــی، کاوش در تپــهی «چشمهعلی» را آغاز کرد، این تپه در بخش صفاییهی شــهرری جای داشت. در پای تپه چشمهای اســت که پیرامون آن گردشگاه تهرانیها بوده است و فرششویان هم از آب آن برای شستوشو بهره میبردند. هماکنون نیز چشمه هســت ولی همانند گذشته پرآب نیست. امروزه که شهرری یکی از بخشهای بیســتگانهی شــهری تهران بزرگ شــده میتوان گفت که بخشــی بســیار ناچیز از تپهی باســتانی چشــمهعلی برجــای مانده اســت. هماکنون بیش از هــر چیز دربارهی ســفالهای چشــمهعلی دادههایی بسیار در دست است و آن هم به شوند(:دلیل) زیبایی چشــمگیر سفالهای چشــمهعلی است که مــورد توجه باستانشناســان و تاریخنگاران هنر بوده است. از نمونههای سفالهای چشمهعلی در فات مرکــزی ایران* و همچنیــن پیرامون کویر از تپه ســیلک کاشــان تا ناحیهی «آنو» در نزدیکی عشقآباد ترکمنســتان سفالهایی به دست آمده اســت. سفالهای چشمهعلی دستســاز است و شاموت** آنها گیاهی و در برخی نمونهها شــن نرم است که همین امر شــوند ظرافت آن شده است ولی ویژگی ســفالهای گونهی چشــمهعلی نگارههای تزیینی آن است که با رنگ سیاه یا قهوهای تیره به گونهی یکدســت بر روی زمینهای قرمز کشیده شدهاند. نگارههای تزیینی را عناصر نقشــی هندسی، اِسترلیزه (ُمســبک)، و یا نزدیک به طبیعت گیاهان و جانوران شکل میدهند. گیاهان بــه گونهی پیچهای اســلیمی*** کشیده شدهاند. بیشتر جانداران را غزالها، بزها، آهوهایی با شــاخهای بلند و کشــیده، بزهای کوهی و پرندگانــی با پاها، گردن و نوک بلنــد مانند لکلکهــا، حواصیلها و پرندگان آبــزی دربرمیگیرد. این نگارهها با هنرمندی و ظرافت بســیار باالیی کشــیده شــدهاند. رویهی درونی برخی از ظرفها را نیز با الهام از سبد با نگارههای سبدی تزیین میکردند. از الیههای اســتقراری تپه زاغهی دشــت قزویــن نیز نمونه ســفالهای چشــمهعلی بسیاری به دســت آمده اســت. نگارههای ایجاد شده روی ســفال بیشتر به رنگ سیاه هستند که گویا برای فراهم کردن آن از مواد آلــی همانند چربیهای گیاهــی یا جانوری بهره برده شده است. رنگی که با چنین ترکیبی درست میشد پس از پخته شــدن در کوره در طیفی از ســیاه تــا قهوهای تیره پدیــد میآمد و ظرفهای ســفالی با زمینــهی قرمز یــا نخودیرنگ زیبایــی را پدیــد مــیآورد. گویا ســفال چشمهعلی گونهای سفال تشریفاتی بوده که به ســرزمینهای دورتری از مرزهای ایران مانند ترکمنستان و گسترههای پیرامون آن راه یافته اســت. یکی از شوندهای مهم این امر بودن امضای ســفالگران بر روی برخی از ظرفها اســت که در بیشــتر موارد این امضاها با هم ناهمسان هستند. ساخت چنین ســفالهای دستسازی با آن ظرافــت و پراکندگــی آن از نقطهی تولید تا ســرزمینهای دورتر به عنــوان کاالیی تشــریفاتی برای بازرگانی در هزارهی ششم پیش از میاد یکــی از جالبترین چیزهایی اســت که در باستانشناســی ایران به آن برخوردهایم. همچنیــن ســفالهای چشــمهعلی موجود در بایگانــی گنجخانهی(:موزهی) دانشــگاه پنسیلوانیا دستســاز و شاموت آنها بیشتر، گیاهی اســت؛ شــماری از آنها نیز دارای شــاموت شن یا پودر شــن بودند که همین شــوند ظرافت باالی آنها شــده است به گونهای که خمیر ســفال به خوبی ورز داده شده است و در گرمای کنترلشده و مناسب پخته شدهاند. روی سفالها دارای لعاب گلی غلیظ اســت که در مورد سفالهای ظریف جا داده شدهاند. اگــر میخواهید نمونههای این ســفالهای زیبــا را ببینید به گنجخانهی ایرانباســتان برویــد و از نمونههای ســفال چشــمهعلی بازدید کنید.
پینوشت: *(گسترههای دشت تهران، قزوین، کاشان و اصفهان) **(مادهی افزودنی برای چسبندگی بیشتر گل سفال که میتواند کاه، پشم بز و گوسفند، سنگریزه، ماسه، خرده آهک ...و باشد) *** (نقشهایی با پیچ و تاب زیاد)