شناسایی نمادهای اهورایی و اهریمنی در شاهنامه
سویهی(:جنبه) نیکی و بدی در ایران باستان در همهی پدیدهها هست. اینگونه مینمایاند که این نیروی دوگانه در همهی پدیده دیده میشود، چنانکه پدیدههای هستی در ایران باستان دارای ایزدان و اهریمنان یا نیروهای نیک و بد هستند. هر آخشــیج(:عنصری) دارای دو سویه و دو اثر است: یک اثر نیک و دیگری اثر بد. شــاهنامه، این یادمان ادبی بــزرگ، مانند بسیاری از یادمانهای ادبی دستاورد تراوش پنــدار و اندیشــهی یک تن نیســت بلکه چکیدهی فرهنگ، دین، آییــن، و آرزوهای ملتی در گذر ســدهها و هزارهها است و تاثیر ژرف باورهــای دینــی، رویدادهای تاریخی و رســوم فرهنگی در همــهی روزگارهای تاریخــی و هازمانی(:اجتماعی) آن آشــکار اســت. دلدادگیها و بیزاریها، پیروزیها و شکستها، غمها و شــادیها، خوشیها و ناخوشــیها، جنگها، ستیزهها و آشتیها، همهوهمه به یادهای:(حافظهی) جمعی یک ملت تهنشین(:رسوب) شدهاند و دستمایهی آفرینش یادمانهای شدهاند که بنمایهی آن رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی، و ستیز پیوستهی نیکان و بدان در پهنهی هستی و حماسه است. شاهنامه یادمانی است حماسی که درونمایههای استورهای دارد و کوشــش فردوسی بر این بوده است که با نگهداری از نام پهلوانان و شهریاران باســتانی آنها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوســی هنگامی میزیست که روزگار اســتوره نبود ولــی او از روی دلبســتگی ملی درونمایههای استورهای را که در خطر فراموشی بود و شناســهی(:هویت) ایرانــی را که در خطر نابودی بود، به حماسه دگرگون و درون شاهنامه کرد. جســتار کلی در اســتورههای شــاهنامه، برخــورد روشــنایی و تاریکی یــا نیکی و بدی است که در بیشتر داستانها دیده میشود. این رویارویی(:تقابل) در بیشتر داستانهای استورهای شــاهنامه به چشم میخورد. حتا این دوگانگی و ناهمســانی را در واژگان آن روزگار نیز میتوان آشکارا دید. در شاهنامه ستیز نیکی و بدی را بارها میتوان یافت که به گونهای درونمایهی بنیادین شاهنامه را میسازد. بزرگترین لغزش:(خطا) و گناه در شــاهنامه دروغ است و این سرشت پاک ایرانی اســت که دروغ را در برابر راســتی و کار ناشایســت میداند و ازســویدیگر آزادی از بند اهریمن و خوشبینی هــم از ویژگیهای پاک ایرانیان اســت. این پدیده در همهی هزارههای زندگی اســتورهها و نبرد میان دو جبههی نیک و بــد خونهای بهناحق ریختهشــده و بســیار اندوهبار نیکانی چون ســیاوش و سهراب نهفته است که دســتاورد آن رستگاری نیکان و پستی و ناتوانی اهریمن و بدان و برای ملت آزادگی، آزاداندیشی، رستگاری، و خوشبختی است. اســتورههای ایرانی گفته شده در شاهنامه از هر گونهی آن (اهورایی یا اهریمنی) نمایانگر درد و رنج و انسانهای یکتاپرست، خداجوی، وارسته، دلیر و دادخواه است و از زشتیها مانند دروغ، نیرنگ، آز، خیانت، ناپاکی، بیداد، قدرت و نامجویی(:شهرتطلبی) خودکامهها است. در این کتــاب نمادهای اهورایی و اهریمنی در شاهنامه شناسانده شده اســت و با انگیزهها و گفتار آشکار و ساده از نیک و بد بودن آنها یاد شده است. معنا و مفاهیم آوردهشده گویای آموزه و پندهای تاریخی در فرایند ســاخت هازمان و زندگی نژادهای بشــری اســت که از سرشت پاک و ریشهی انسانهای آگاه و آزاده در برابر توفانهای ستم و بیداد چون کوهی سربرافراشته و با دلیری و پاکی روان(:روح) و جان خویش به یاری حق و حقیقت و نیکیها به پا خاستهاند. «نیکی و بدی در شــاهنامه» نوشتهی عباس یاوری در 480 رویه، شمارگان یک هزار نسخه در اندازهی وزیری و با جلد شــومیز از سوی انتشارات ســیب کال با بهای 20 هزار تومان در اهواز منتشر شده است. (شناسه: )36343