Amordad Weekly Newspaper

هدف، وسيله را توجيه میکند!؟

- نویسنده گروه اندیشه

ماکیاولــی از اندیشمندان­ی اســت که آرا و باورهای او برای بسیاری از سیاستمدارا­ن این جهان الگویی شده است تا به هر آنچه که میخواهند، برسند. بیگمان رهآورد این باورها، آنچه میشــود که اکنون سراســر جهان دچار آن شده است. آنچنان که انسان، از انسان بودن خود شرمنده میشود. «نیکلو ماکیاولي» اندیشمند، سیاستمدار و فیلســوف سیاسی، شــاعر، آهنگساز و نمایشــنام­هنویس نامــی ایتالیایــ­ی دوران رنســانس(:تجدید حیات) است که بهسال 1469 میــالدی در فلورانــس زاده شــد و 58 ســال زندگی کرد. او یکــی از «جدل برانگیزتری­ــن» چهرههــای تاریخ باورهای سیاســی اســت. ماکیاولی در فلورانس به عنوان کارمند مشغول به کار بود و سالهای بسیاری کار دیپلماتیک را بردوش داشت. در سال2151 میالدی فرمانروایا­ن آن روزگار بر او خشــم گرفتند، از اینرو کار خود را رها کرد. در هنگامهی این بازنشستگی اجباری بــود که کتــاب «شــهریار» و چند کتاب ارزشمنــد مانند «پیرامــون ده کتاب اول تیتوس لیویوس» نوشت. وي که نخســت از هواداران مردمساالري و کرانهمنــد بودن(:محدودبــود­ن) قدرت فرمــانروا­ی کشــور بــود و بــه همین شوند(:ســبب) به دســتگاه فرمانروایی راه یافتــه بود. پــس از آن پشــتیبان «قدرت مطلقه» رییس کشور شــد و آرا و باورهای خود را در این زمینه در کتاب »3ULQFLSH« یا «شــهریار» آورده است که نوشتن آن در سال 1513 پایان یافته است. کتاب شهریار بهگونهای از ناسیونالیس­ــم و میهندوستی ایتالیایی هم ســخن میگوید. در این زمان ایتالیا، به چند دولت با ساختارهای گوناگون بخش شده بود. این ازهم پاشیدگی، سستی کشــور را درپی خود آورده بود. در این زمان بود که در شــمال و باختر ایتالیا، دولتهای توانمند و یکپارچهی فرانســه و اسپانیا پدید آمده بودند. ماکیاولي در فصل 15 این نوشتار و زیر عنوان «هدف و وسیله»، سیاست را از اخالق جدا کرده و نیل به هدف را اصالت کار «حکمران» دانسته، نه راههاي رسیدن به آن را؛ حتا اگر این راهها تقلب، دروغ، دغلکاري و خشونت باشــد. به ســخنی دیگر؛ هدف، «وسیله» رســیدن به آن را توجیه ميکند، (گروهی آنرا به شکلی دیگر میآورند: نباید هر هدفی را با هر وســیلهای بهدست آورد!؟) یعني که رســیدن به «نتیجه مطلوب» مهم است. با وجود این، ماکیاولي به فرمانروا گوشزد کرده است که نباید کاري کند که مردم از دولت او گریزان و بيزار بشوند که تنفر عمومي، آغاز پایان کار هر فرمانروایی است و با سفارش فراوان گفته است که «ترس و اطاعت» جدا از «تنفر» هستند. فرزند از پدرش ميترسد، ولي از او بیزار(:متنفر) نیست. فرانسیس بیکن از او اینچنین یاد میکند: «ما به کســانی همچون ماکیاولی مدیونیم، که جهان سیاســت و رهبران آن را آنگونهای که هست به ما نشــان میدهند، نه آنگونهای که باید باشد.» وی اما سفارشهای ضداخالقی نیز میکرده است. بخشی از اندرزهای ماکیاولی به پادشاه دورانش در کتاب «شهریار» اینگونه آورده میشود: «داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشــاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشــد. حتا از این هم فراتر میروم و میگویم که اگر او بهراســتی دارای صفات نیک باشــد و به آنها عمــل کند، به ضــررش تمام خواهد شــد در حالی که تظاهر به داشتن این گونه صفات نیک برایش سودآور اســت. برای نمونه خیلی خوب است که انسان دلســوز، وفادار، باعاطفــه، معتقد به مذهب و درســتکار جلوه کند و باطنا هم چنین باشــد. اما فکر انســان همیشــه باید طوری معقول و مخیــر بماند که اگــر روزی بهکاربردن وارون این صفتها الزم شــد به آسانی بتواند از خوی انســانی به خوی حیوانی برگــردد و بیرحم و بیعاطفه و بیوفا و بیعقیده و نادرست باشد.» ماکیاولی بر این باور اســت که شرایط تاریخی، دگرگون پذیرند، اما باور ندارد که انســانها نیز همواره با این شــرایط، دگرگون میشوند. او این برداشت ســنتی را که «انسان ماهیتی دگرگون ناپذیر دارد» را میپذیــرد. بنا بر باور او، طبیعت انسان تنها عنصر پایدار(:باثبات) در میان شرایط مادی دگرگونپذیر است. او میگوید: «انســان بهگونهای ذاتی خودخواه است. انســان حریص و تجاوزگر است. برای او بخشیدن قاتل پدرش آسانتر است تا بخشیدن دزد ارث پدریاش. انســان قدرتطلب اســت، گرچه به امنیت و پشتیبانی نیز نیازمند است.» پایان ســخن اینکه، ماکیاولی از اندیشمندان­ی اســت که آرا و باورهــای او برای بســیاری از سیاستمدارا­ن این جهان الگویی شده است تا به هر آنچه که میخواهند، برسند. بیگمان رهآورد این باورها، آنچه میشود که اکنون سراسر جهان دچار آن شده است. آنچنان که انسان، از انسان بودن خود شرمنده میشود.

یارینامه: 1-لیدمان، سون اریک(برگردان از سعید مقدم، تاریخ عقاید سیاسی از افالتو تا هابرماس، نشر دات، چاپ چهارم1931 2-تارنمای نوشیروان کیهانی زاده 3-تارنمای ویکی پدیا

(شناسه:

)36454

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran