Amordad Weekly Newspaper

دلدادگی به میهن، آب و خاك و خنیا

- نویسنده چیستا پاکسرشت

محمدعلي گلشن ابراهیمي گردآورندهی آثار شنیداری ایراني در سال 1299 خورشیدی در باختران (کرمانشــاه) دیده به جهان گشود و از همــان روزگار جوانی به فرهنگ و ادبیات، به ویژه فرهنگ شــنیداری ســرزمین ایران، دلبستگی بسیاری داشــت. تنها سرگرمی او شــنیدن خنیای(:موســیقی) نژادهی و سنتی ایــران و خواندن ادبیات و دیدار دوســتان و آشــنایان بــود. وی گنجینهی بــزرگ خود را، که بــرای فراهم کــردن آن بیش از 50 سال کوشــیده بود، وقف فرهنگ مردم کرده اســت. این گنجینه بر پایــهی وصیت او زیر نگر(:نظر) هیاتامنایی که برگزیده شــده بود با هــمکاری فرزندان بــزرگ او به کار خود ادامه خواهد داد. او هرگونه درآمد احتمالی را برای خود و خانواده از این گنجینه حرام کرده اســت. به خوبی دریافتنی است که دلدادگی شــوند(:باعث) پدید آمدن این گنجینه شــده است. دلدادگــی به میهــن، دلدادگی بــه فرهنگ این آب و خــاک و دلدادگی بــه خنیا. او از زمــان گاهواره با زمزمهی شــیرین الالیی پایبستهی خنیا شــد. پدرش که تحصیالت قدیمی داشت مردی باصفا بود. در کرمانشاه قدیم برادر ارشدش نزد تنها کسی که ویولن زدن میدانست خنیا میآموخت، آموزگار برادر بارها پیشنهاد کرد که بگذارند به محمدعلی کوچک، که بسیار استعداد دارد، خنیا آموزش داده شــود ولی او که پدر و مادر و خانوادهی خود را بســیار دوست میداشــت به احترام دســتور پدر نپذیرفت؛ ولی با دلدادگیای که به خنیا داشــت از همــان روزگار نوجوانی به گردآوری صفحههــای خنیا پرداخت. پس از پایان تحصیل در یکی از دستگاههای دولتی ســرگرم کار شد. او به کار خود که خدمت به مردم بود هم دلبســته بود و نزدیک به ســی ســال با جانودل به کشور خود خدمت کرد. او در درازای ســالهای خدمت چندبار دچار رخدادهایی شد که میتوان گفت توان روحی و اراده و دلدادگیای که به میهن داشت شوندی(:دلیلی) برای بهبودش شد. ســال 1367 برای او ســال خوبی نبود. بیمــاری، جراحی و ســپس ســکتهی مغزی در شــبانهروز بیســت و دو ساعت کار میکرد ولی پس از گذشــت شــش ماه از ســکتهاش هنوز تــوان کار خود را باز نیافته بود و از این نگر(:نظر) بســیار رنــج میبرد. پــس از ســکته چندی در بیمارستان بســتری بود که در این مدت طرحهایی برای فرهنگ شنیداری ایران فراهم کرد که امیدوار بود به اجرا درآید. یکی از این طرحها باز یافتن گوشــههای گمشــدهی خنیای کهن ایران اســت؛ او بــر این باور بود برای ایــن کار از مبنای خنیای بومی بهویژه خنیای باختر(:غرب) ایران و مازندران و از بازماندهی فرهنگ زرتشتیان پارســی هندوستان بهرهگیری کند. وی گوشههایی از خنیای ملی را که از بلندیهای داالهــو و مازندران فراهم کرده بود بســیار باارزش میداند. وی بر این نکته پافشــاری میکــرد که پس از دوره ساسانیان بلندیهای سخت باختر و شمال کشور از دستبرد بیگانگان محفوظ ماند که به شوندهای گوناگون سنتها و حتی زبان پاک و خنیا تا اندازهی بسیاری دســتنخورد­ه بر جــای مانــد و دیگر ایرانیان بنا به شــوندهایی به هندوستان کوچیدنــد و ســنتها و آیینها و خنیای خود را نیز به آنجا بردند. او میخواســت با یاری استادان و با بهرهگیری از خنیای پرمایهی بومی ایــران و خنیای کمابیش پاک باختر و شــمال کشــور و آنچه به هندوســتان برده شــده بــود، خنیایی را بر پایهی درســت دانشــی و فنی استوار سازد. وی ســرانجام 22 امردادماه 1380 با آرزویی که برای خنیای ایران داشــت درگذشت. یادش گرامی و راهش جاودان باد. (شناسه: )36945

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran