کردارهای درونکشوری کیکواذ شهریاری کیکواذ (بخش دوم)
سرگذشت ايران )33(
با پسنشــینی تورانیان به آن سوی آمودریا، دربار توران دریافت که در آن زمان، توان آفند به ایران را ندارند. از این رو و برای پیشگیری از کــردار کینورزانــهی ایرانیــان، تورانیان به دربــار ایران نامهای زدنــد و با چربزبانی، خواستار آشــتی و رسمی دانستن رود آمودریا در جایــگاه مرز دو کشــور شــدند. کیکواذ پذیرفت و با نوشته شــدن یک پیماننامهی نوین برروی پیماننامهی نخســتین روزگار منوچهر، رود یادشــده، مرز دو کشور دانسته شــد. ثعالبی، تبــری، مســکویه، جوزجانی، ابنبلخــی و میرخوانــد از ایــن پیماننامه، همگی یاد کردهاند. رســتم کشــور (پهلوان نخستین روزگار)، از این پیشامد و پیماننامه ناخشــنود بود. کیکواذ برای دلخوشسازی او، فرمانداری ســرزمینهای ایرانی از دریای هنــد (گویا کرانههای دو دریای ســدویس و بخشــی از فراخکرت در اوستا) تا زابلستان را بــه او داد و فرمانداری کابل را نیز به دودمان بی َوراَسبیان واگذارد. تا ایــن زمان، تختگاه کیکــواذ، بلخ بود تا از آنجــا به توران نزدیک باشــد. اما پس از آشــتینامه، به تختگاه پیشین روزگار پایانی پیشدادیان، سرزمین استخر در پارس سپسین بازگشــت. تا به اینجا، دماوند، تمیشــه، جی، استخر، ری و زابلستان، سکونتگاههای بنیادین ایران برشمرده میشدند. بسیاری از آبادیهــای پیرامون ری، از ده ســال شــهریاری کیکــواذ، پــس از پیمان با توران بودهاند. سازههای نخستین شهری قبادیــان (قوادیــان) در جنوب کشــور تاجیکســتان که امروز به آن، «میکویان آباد» میگویند، از سکونتگاههای خاوری کشــور کیانی در روزگار کیکواذ اســت. جایگاهی از کرانهی راســت کافرینیگان در تاجیکســتان به کی کواذ و ســاخت و ســازهای او آوازه داشــت که ســپسها از ســوی دیاکونوف کاوش و وجود یک ســطح نیمه بزرگ و محصور در دیوار در آن اثبات شد. ساخت یا گسترش بلخ و نیز آب رسانی به آن با دو رودخانه، به روزگار او گزارش شده است. در پیرامون سرزمین اصفهان نیز، ساختوســازهایی انجام داد و نام آن را دگرگون و به نســخهی نوین پهلوی، اســتان ابرنو و تارت کواذ، به چم والیت تازهآباد کردهی کــواذ گذارد. نام کیکواذ در فروردینیشــت یادشده است، اما شــوربختانه یادی از کردارهای او در این نسخهی کهن تاریخنویسی آریاییان ایرانی، برجای نمانده است. (شناسه: )36964