Amordad Weekly Newspaper

سایهی دیو خشکسالی بر پاسارگاد

خطری بزرگتر از کارخانهی ربسازی در کمین پاسارگاد

- نویسنده علیرضا صادقی امیری*

شــاید به جرات بتوان گفت کــه بیشتر مردم پاسارگاد را تنها برای مجموعهی میراث جهانی آن بهویژه آرامگاه کورش بزرگ میشناســند، ولی پاســارگاد گنجینهی بزرگی از یادمانهای نیاکانمــا­ن از پیش از هخامنشــیا­ن تا روزگار اسالمی است؛ افزون بر میراث جهانی پاسارگاد بیش از 79 اثر باســتانی دیگر کــه 72 اثر در پیوند با پیش از اســالم و 7 اثر آن در پیوند با دوران پس از اسالم است که در سیاههی آثار ملی ایران جای دارد. پاسارگاد نامی جهانی اســت که شوربختانه در پس نام باســتانی خود گم شــده است و وارون آوازهی جهانی خود منطقهای بسیار تنگدست از نگاه توسعهی پایدار در زمینههای گردشگری و صنعتی اســت. با وجود پیگیریهای مستمر ســازمانها­ی مردمنهاد و برخی از کنشگران بومی و ملی هیــچ اراده و برنامهی دانشــی و کاربــردی درســت و بنیادینی بــرای رفع این تنگدستی در میان نیست، باآنکه شعار «توسعهی پایدار» این روزها بسیار بر سر زبان کنشگران، مسووالن و فرنشــینان(:مدیران) کشور جاری است. ولی فرنشینان و مسووالن تاکنون نشان دادهاند که تنها رفتاری شــعاری و غیرکارکردی به این جستار داشتهاند. منطقهی میراث جهانی پاسارگاد که روزگاری الگو و خاستگاه باغهای ایرانــی و پردیسهــای جهانی بــود و یکی از شمارههای ثبت جهانی مجموعه پاسارگاد نیز از برای باغ ایرانی آن بوده است در چند سال گذشته دچار بیمهریهای عامدانه و سهوی بسیاری از سوی ســاکنان فرنشینان بومی و فرابومی شده است. جنگلهای پیرامونی دشــت پاسارگاد از گونهی جنگلهای زاگرسی (تورانی) بوده است و در چند سال گذشته و به ویژه پس از آبگیری سد سیوند و همچنین به شوند(:دلیل) الگوهای کشت نامناسب در کشــاورزی و هدر رفت فراوان آب دچار خشکسالی شدیدی شده است. پاسارگاد آمیختهای از شکوه تاریخ و طبیعت در کنار یکدیگر اســت که همانند زنجیری به هم پیوسته است. ولی هر روز گواه دستاندازیه­ا، ویرانیها و خدشــههای بیشــماری نسبت به این اثر تاریخی، جهانی و بیمانند هستیم. برای نمونه، ساخت کارخانهی رب گوجه و ترشیسازی در حریم درجهیک میراث جهانی پاسارگاد یکی از آنها است که اکنون بیش از نود و پنج درصد ساختمان و کار گذاشتن تجهیزات تولیدی آن به پایان رسیده و وارد چرخهی بهرهبرداری شده اســت. نمونهی دیگر از این آسیبهای زیانبار در زمینــهی میراث طبیعی-تاریخی ســاخت سد غیرکارشناس­ــی و پرهزینه و ویرانکننده­ی سیوند در دولت پیشــین بوده است. سدی که در زمان ساخت آن اعتراضهای بسیاری داشته و کارشناسان و کنشگران حوزههای گوناگون نسبت به پیآمدهای گستردهی زیستبومی و فرهنگی و اقتصادی و حتا امنیتی آن هشدارها داده بودند؛ ولی دولــت وقت هیچ وقعی بر آن نگذاشــت و با تعصبی کورکورانه و شــتابزده سد را بازگشایی کرد و شــوند ویرانی بسیاری از محوطههای باســتانی بیماننــد و مهمتر از آن ایجاد خشکســالی گسترده و بحران بزرگ زیستبومی شد. بحرانی که اکنون کم کم دارد چهرهی وحشــتناکت­ر خود را نشــان میدهد، بر پایهی گزارش کارشناســا­ن زمینشناســ­ی الیههای زیرین محل بنیان سد سیوند آبرفتی و رسوبی اســت و توان نگهداری گنجایش آب بســیار را ندارد و با شــکافته شــدن زمین آب جمعشده به الیههای رسوبی زمین رخنه میکند و با فعالســازی غیرمعمول سرچشمههای آب شیرین زیرزمینی شوند خشک شدن آن میشود. یکی دیگر از پیآمدهای آن، پس از آبگیری سد، برچیدن کمینه 8000 درخت 200 تا 500 ساله و هزاران هکتار زمین بارور کشاورزی در پشت سد بوده است که این درختان به شوند بیآبی و خشک بودن خاک منطقه پس از آبگیری دیگر قابل آباد کردن نبودند؛ همچنین به شوند آبرفتی بودن خاک تنگهی بالغی و دیوارههای حوزهی آبریز سد مجریان ساخت سد نتوانستند بیش از 10 تا 15 متر از آن را آبگیری کنند.

این مقــدار اصطالحًا آب مرده اســت و قابل بهرهبرداری نیست. پس از بازگشایی و آبگیری ســد دریاچهی بختگان خشــک شد و همهی گونههایی که در آن زندگی میکردند کمابیش از میان رفتند. اکنون پاســارگاد با خطری بسیار جدیتر از آنچه گفته شــد روبهرو است. بیآبی و خشکسالی به باالترین اندازهی خود رسیده و دیگر حتا آبی برای آشامیدن و بهداشت نیز در میان نیست و آب در منطقه سهمیهبندی شده است. این واپســین گامهی(:مرحله) هشدار و خطر برای اعتبار و نام پرشــکوه پاسارگاد است. زیــرا به شــوند بیآبی بســیاری از زمینهای کشاورزی خشک شده و فشار اقتصادی شوند آن شــده است که گروهی از کشاورزان و دامداران بومی به شــهرهای بزرگتر بکوچند(:مهاجرت کنند). مهمتر از آن به شــوند برداشت بیرویه آبهــای زیرزمینی که ســالها اســت از مرز هشدار و بحران نیز گذشــته اســت و هر آینه خطر فرونشست دشت پاسارگاد در میان است و اگر خدای نکرده این فرونشست در محوطههای پیرامونــی میراث جهانی رخ دهد بینندهی پدید آمدن ترک و یا حتا فرو ریختن آرامگاه کورش بزرگ و یا کاخهای مجموعه خواهیم بود. تنها راه نجات و پیشگیری این خطر پیشرو کنشی فوری و جهادی اســت. فراهم کردن طرحهای آبخوانداری، توقف کامل کشــاورزی سنتی و هدررفت آب و پلمپ چاههای غیرمجاز و مجازی که بیش از گنجایش منطقه آببرداری میکنند، دگرگون کردن الگوی کشت و جایگزینی کشت گیاهان مقــاوم و کمآب مانند گیاهان دارویی و زعفران، تغییــر روش الگوی کســب درآمد و اقتصادی از کشاورزی سنتی به باغداری نوین و گردشگری از مهمترین راهکارهای پیشگیری از این بحران اســت. اجرای این کارها ارادهای دانشی و بنیادین میخواهد، نه شعار و سخنوری. همین امروز هم برای انجام این کارها دیر است و باید شتابان وارد فاز عملیاتی شد؛ چراکه پس از روی دادن ایــن رخــداد هزینههای رفع آن کمابیش ناشدنی و یا بسیاربسیار بزرگ است.

خطری بزرگتر از کارخانهی ترشیسازی و سد سیوند در کمین پاسارگاد

* دبیر انجمن جوانان سپید پارس

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran