Amordad Weekly Newspaper

ابوبکر َکرجی، گمنام در تاریخ دانش ایرانی!

- نویسنده فرشید ابراهیمی

او کيست و چگونه بازشناسی شد؟ دانش از یاد رفته

«پس از ايــن میگوييم، زمين با تمام کوهها و دشتها و پســتیها و بلندیهايش کروی شکل

یکی از شگفتانگیزت­رین سکوتهای تاریخ دانــش، نادیده انگاشــتن نام دانشــمندی برجســته در دانش ریاضی و زمینشناســ­ی اســت که همروزگار با ابوریحــان بیرونی، زکریای رازی و پورســینا میزیســته و 32 ســال پیــش از ابوریحان زندگــی را بدرود گفتــه 420( م1029/ق.ه و به روایتی : 410 ه.ق)، اما کســی او را به اندازهی آن سه تن نمیشناسد! شــاید یکــی از انگیزههای این خاموشــی، کمبود آگاهیهای دربارهی سرگذشت کسی اســت که وارون (:برخالف) سرگذشــتش جایگاه و پایگاه بســیار بلند و برجستهای در دانش ریاضی دارد. ابوبکر کرجی چنان نیرویی به ویژگی دانش جبر و حســاب افزود که پیــش از او محمد پور موســی خوارزمی و ابوکامل شجاع پور اســلم مصری، تنها گامهایــی را در این راه برداشته بودند. «در ریاضیات و هندسه، کرجی بیش از آنکه مرتبط با سنتهای هندسی یونانی بوده باشد بیشتر با ریاضیات شرقی میانه، که خوارزمی نیز بدان گرایش داشته، ارتباط داشته است. در جبــر، کرجی پــا را از خوارزمی نیز فراتر میگذارد و خویشــتن را فقــط به معادالت جبری درجهی دوم محــدود نکرده بلکه به معــادالت از درجات باالتر نیــز میپردازد. نخستین جوابهای جبری و عددی (مثبت) بــرایمعــ­ادالتازنــ­وع را کرجی تعیین کرده اســت. در ارتباط با این معادالت بوده که وی به اعداد اصم (گنگ) برخــورد کرده و در اینجا اســت که نوآوری اندیشــهی وی بار دیگر بــه منصهی ظهور رسیده

پاژنام (:لقب) «کرجی» ســالهای بسیار از سوی دانشــمندا­ن و کارشناسان «کرخی»! خوانده میشــد که تنها ریشــه در لغزشــی داشــتکه«فرنتس (خاورشــناس آلمانی) نخســتین پژوهندهای که به شناخت کرجــی پرداخــت کــرد و در زندگینامهی کرجی نام او را کرخی نوشت. نسخهای که وپکه از کتاب کرجی «الفخری فی صناعه الجبر و مقابله» در دست داشت، وابســته به کتابخانهی پاریس بود که اکنون با شــمارهی 2459 فهرستبندی شده است. در این نسخه واژهی «کرجی» به «کرخی» دگرگون شــده اســت، از این روی همهی دانشمندان و پژوهشــگرا­نی که به پایمردی وپکه به شناخت بیشــتر کرجی پرداختند از او با نام «کرخی» یاد کــرده و در نتیجه او را از «کرخ» (کویــی در بغداد) و از مردمان عراق دانستهاند. ترجمــهی کوچکی که به فرانســوی و به دســت وپکــه در 1853 میــالدی از کتاب کرجی پیرامــون ریاضیات با نام «الفخری» انجام شد ســببی بود تا تاریخنگارا­ن دانش بــا راهنمایی این ترجمــه، رویکردی تازه را بــه بنمایههای (:منابع) دانش به زبان تازی (:عربی) آغاز کننــد و در این میان بیگمان ترجمهی موشــکافان­ه و امانتداران­هی وپکه بسیار ستودنی است. راه بزرگــی را که فرنتس وپکه در شــناخت کرجی آغاز کرده بود خاورشناســ­ان بزرگی دیگریهمچو«آدولــف آلمانی را همــراه کــرد. هوخهایم یکــی دیگر از پژوهشهــای کرجی به نــام «الکافی فی الحساب» را بررسی کرد و ترجمهی آلمانی این کتاب را در سه دفتر کوچک در سالهای 1878 تا 1880 میالدی منتشر کرد و بدین ســان بخــش بزرگتــری از پژوهشها و ســنجشهای دانشــمندا­ن ریاضی ویژهی نگرشهای کرجی گشت. پیرامون سال 1933 میالدی میزان آگاهیها دربارهی پژهشهای کرجی تنها به اندازهی دو گفتــار «الفخــری . . . » و «الکافی فی الحســاب» بود و نیــز دربارهی نادرســتی واژهی «کرخی» هم هیچ ســخنی در میان نبــود؛ تا آنکه در 1933 میالدی پروفســور ایتالیایــ­ی به نام «جورجیــو لوی پژوهش ارزشــمندی در گاهنامهی (:نشریه) مطالعات شــرقی دربارهی کرجی نوشت که دانشــمندا­ن آن را پذیرفتند. دالویدا در این جســتار (:مطلب) چند نکتــهی تاریخی را دربارهی سرگذشت این ریاضیدان برجسته بررســی نمود. او نخســتین کسی است که به ویرایش و شناســاندن دو کتاب دیگر از کرجی پرداخــت و در نوشــتاری که از آن فی الحســاب» است که آن را در 591 مهی (:هجری) نوشــته است و نسخهای خطی از آن در کتابخانهی ینی جامع (اســتانبول) به شمارهی 801 است و در آن کتاب «الکافی فی الحســاب» کرجی بررســی شده است. همچنین گزارشــی دیگر نیز دربارهی همین کتاب (الکافی) از «ابوعبدا... حسین بن احمد الشــقاق بغدادی» نگاشته شده که نسخهی خطی آن در کتابخانهی ســرای (استانبول) به شــمارهی 3155/2 و با نام «شرح کتاب الکافی فی الحساب» بایگانی شده است. در هر دوی گزارشهای یادشده، نام نگارندهی کتابی که شرح شده «کرجی» آمده است. در یکــی از گزارشها پیرامون پژوهشــی از کرجــی نوشــتهی «ســموئیل بن یحیی المغربــی» 725( هجری) با نــام «الباهر» (کتابخانهی ایاصوفیا، به شــمارهی )2718 نــام «کرجــی» بیــش از ســی بــار آمده اســت و یک بــار نیــز این واژه بــا «خا» نوشته نشده است. به خوبی آشــکار نیســت کــه کرجی تا چه زمانی در بغداد به سر میبرده است، اما گویا پس از کشته شدن وزیر بغداد (فخرالملک)، که پشــتیبان کرجی بوده است، این شهر را هراســان رها کرده و به زادگاه خود (کرج) بازگشته است 403( هجری یا پیش از آن). در آنجا برپایهی درخواست «ابوغانم معروف بن وزیرودبیرو­یژهیمنوچهر­بن قابوس و سراینده و ادیب فرهیختهی ایرانی «دربــارهی آبهای درونــی زمین و روش بیرون آوردن آنها» گفتاری را مینگارد که فرآیند آن پژوهــش کاربردی و بزرگترین شــاهکار کرجی با نام «انباط المیاء الخفیه» (بیرون کشــیدن آبهای پنهان) (استخراج آبهای پنهانی) است. کرجــی خود در دیباچهی ایــن کتاب چنین مینویسد: ...« ســرانجام هنگامی که به ســرزمین جبل (:تبرســتان) بازگشــتم. گفتارهایــ­ی را که از چگونگی عراق نگاشته بودم در جبل گم گشت

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran