Amordad Weekly Newspaper

بم ، بیهنگامه ماند

-

پنــج بامــداد 5 دي 1382 خورشــیدی بم رفتهرفته از خواب بیدار ميشد، مانند هر روز دیگرش. در خواب و بیداري بامداد زمســتاني بهنــاگاه زمین لرزید و جان ســتاند و ویران کرد. آنهایي که در خــواب بودند، به خواب همیشگي رفتند. آنها که بیدار بودند ... خانهها ویران، کودکان بيسرپرســت، پدر و مادرها بيفرزند شدند. همه چیز درهم و برهم بود. در این میان کودکاني که در شاديهاي کودکانهي خویش تنهــا مانده بودند بیش از همه آسیبپذیر بودند. «هنگامه بازرگاني» از آن زناني بود که دست روي دست نگذاشت تا چرخ روزگار هر گونه که ميخواهد بچرخد و هر چه ميخواهد بکند. او در دورهی کاري خود صدها سفر به گوشه و کنار ایران داشــت. از روستاهاي کردستان تــا پیرامون شــهر زاهــدان، از اردوگاههاي کوچنــدگان (:مهاجــران) در جهــرم تــا روستاهاي جاسک و ... هنگامه بازرگاني این بار هم آســتینها را باال زد. بم او را به سوي خود ميخواند. فرانکوار بال گشــود. بیدرنگ به بم شتافت و نزدیک یک ســال در آنجا ماند تا کودکان بم روزگار کودکيشــان را بيمهرباني به ســر نکنند. تا آموزگاران کودکستانها­ي بم گمان به تنهایي نبرند. در ســرماي بم از جان مایه گذاشت و در بســتر بیماري هم افتــاد ولی کودکان بم را تنها نگذاشــت. هنگامــه بازرگاني خوب ميدانســت که با دانش او کمتر زني خانه و خانــواده و کارش را رها ميکنــد و به یاري نیارمندان ميپردازد. او در ســال 1339 خورشیدي در شهر رشت چشم به جهان گشــود. در زندگي پربار خود به عنوان متخصص ارشــد آموزش کودکان خردسال، هموند (:عضو) هیات مدیره و یکي از پایهگذاران بنیاد پژوهشي کودکان دنیا بود و در ســازمانها­ي غیردولتيای چون شوراي کتاب کودک، انجمــن حمایت از کودکان در معرض خطر، شوراي گسترش فرهنگ صلح، انجمن حمایت از حقوق کودکان و بنیاد مادران امروز به کار و کوشــش بسیاري پرداخته بود. وي ســردبیر فصلنامهی «نامه مربي» که از ســال 1375 چاپ ميشد نیز بود. او 27 جلد کتاب «قصههایي براي خواب کودکان» را به همراه دو نویسندهي دیگر نوشت. هنگامه بازرگاني تا 15 آذرماهي که گذشــت در برابر بیماري سخت و جانکاهي که دم و بازدمهایش را به شماره انداخته بود ایستادگي کرد. بامداد 15 آذرماه دست از زندگي شست و پر کشــید. زود رفت و تنهایمان گذاشــت. فرزنــدان ایران را تنها گذاشــت. بیش از هر زماني کودکان سرپلذهاب به او نیاز داشتند. کودکان امروز و فرداي ایران که تنها ميمانند دیگــر مادري مهربان و دانشــمند را در کنار خود ندارند. آموزگاران و کارشناســا­ن آموزش کودک نیز بيهنگامه ماندهاند. در 16 آذرمــاه آیین بدرود با هنگامه بازرگاني برگزار شــد. خانوادهی بازرگانــي پیکر او را به رشــت بردند و در باغ رضوان این شــهر به خاک سپردند. گروهي از دوســتان و همکاران او از تهران، رشــت و شــهرهاي پیرامــون خــود را به خاکســپاري او رســانده بودند. پیکرش را با سرود به خاک ســپردند تا به سراي سرود و شــادماني رهســپارش کنند. پرویز فکرآزاد، ناصــر یوســفي و پریــا یعقوبــي دربارهاش ســرودند و حسین حقي، اســتاد تار و سهتار، سرودهاي از محمدرضا لطفي را با زخمههایي جانسوز نواخت. هنگامه بازرگاني بسیار زود و بيهنگام رفت و مام میهن را تنها گذاشت. روانش شاد و مینو جایگاهش باد.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran