کارگاه پارسینویسی
همانگونه که در بخش پیشــین گفته شد آرمان این کارگاه آشــنایی با بهرهگیری از واژگان نژادهی پارسی است.
عصــر(1)پنجشــنبهتیمکوهنــوردی41 نفره(2)ازمشــهدبههمــراهیککوهنورد ازالیگودرزبرایصعــود(3)بهقلع )4(یه اشترانکوهلرستانعازم(5)شدندکهدرمسیر (6)صعــود(3)بهقلعه(4)براثر(7)ریزش بهمندچارحادثه(8)شدند.
1:ظهر←نیمروز 2:نفره←تنی 3:صعود←برشدن 4:قلعه←دژ 5:عازم←رهسپار 6:مسیر←راه 7:براثر←درپی 8:حادثه← ُدشا َمد
نیمروزپنجشنبهتیمکوهنوردی41تن یایاز مشهدبههمراهیککوهنوردازالیگودرزبرای برشدنبهدژاشترانکوهلرستانرهسپارشدند کهدرراهبرشدنبهدژدرپیریزشبهمن دچار ُدشا َمدشدند.
نمونهی دوم
پیشــنهادم یکنممســووالن(1)د لسوزمترو نقطــ های(2)رادرایســتگاهها،خصوصا(3)در ایستگاههایبزرگوجادار،برایدس تفروشان درنظــربگیرند(4)تااینبنــدگانخدا،کهنان ش بشــانراازاینطریق(5)بهدستم یآورند، بدونمشکل(6)بتوانندنانخودراتهیه(7)کنند.
1:مســووالن←دســ تاندرکاران،داتــارگان («داتار»اوستایی)، 2:نقط های←جایی 3:خصوص ًا←بهویژه 4:درنظربگیرند←فراهمکنند،آمادهکنند 5:طریق←راه 6:بدونمشکل←ب یسختی 7:تهیه←فراهم
پیشنهادم یکنمدســ تاندرکاراند لسوزمترو جاییرادرایســتگاهها،بهویژهدرایستگاههای بزرگوجادار،برایدس تفروشــانآمادهکنندتا اینبندگانخدا،کهنانش بشــانراازاینراه بهدستم یآورند،بهآسانیبتوانندفراهمکنند.
وقتی(1)ازاهالی(2)جوانرودپرسیدیمکهانگار ایناطــراف(3)زلزله(4)نیامــده،یعنیخرابی (5)دیدهنم یشــود،آ نهاازبرخیخراب )5(اهی خبر(6)دادندکهچنداننبودهاســتواما(7)از حوالی(8)کان یگوهروکان یساتیارک مکمچهرهی روستاهایزلزل هزدهپدیدارم یشد.
1:وقتی←هنگامیکه 2:اهالی←مردم 3:اطراف←جا 4:زلزله←زمی نلرزه 5:خرابی←ویرانی 6:خبر←آگاهی 7:اما←ولی 8:حوالی←پیرامون
هنگامیکــهازمردمجوانرودپرســیدیمکه انگاراینجازمینلرزهنیامده،یعنیویرانیدیده نم یشــود،آ نهاازبرخیویران یهاگفتندکه چنداننبودهاستولیازپیرامونکان یگوهرو کانیساتیارک مکمچهر هیروستاهایزلزلهزده پدیدارم یشد.
جهت(1)حفظ(2)آثار(3)باستانیمسیر(4)مترو راتغییر(5)دادند.
1:جهت←درراستای،سو 2:حفظ←پاسداری 3:آثار←یادمان،آفرین هها 4:مسیر←گذرگاه،راه 5:تغییر←دگرگونکردن نوشتار پارسیشده درراســتایپاسداریازیادما نهایباستانی گذرگاهمترورادگرگونکردند.
نمونهی یکم پارسینویسی نوشتار پارسیشده پارسینویسی نوشتار پارسیشده نمونهی سوم پارسینویسی نوشتار پارسیشده نمونهی چهارم پارسینویسی نمونهی پنجم
مهرداد،یکیازجوانــان«ثاث»،خیلی (1)خاصــه(2)برایمانگفتکهثاث باباجانییعنیســهطایفــه(3)کهیکی ازآ نهــاباباجانیاســتودلیل(4)این نامگذاریایناســتکهسهطایف )3(یه بزرگباباجانی،تایجوریوقبادیدراین منطقه(5)بودهاند.
پارسینویسی
1:خیلی←بسیار 2:خاصه←چکیدهوار،کوتاه 3:طایفه←تیره،دودمان 4:دلیل←شوند،ازای نرو،ازآ نرو 5:منطقه←سرزمین،جای
نوشتار پارسیشده
مهرداد،یکیازجوانانثاث،بسیارکوتاه برایمانگفتکهثاثباباجانییعنیسه تیرهکهیکیازآ نهاباباجانیاســتواین نامگذاریازآ نرواســتکهســهتیرهی بــزرگباباجانی،تایجوریوقبادیدراین سرزمینبودهاند.