Amordad Weekly Newspaper

«‌زرگر»‌؛‌روستایی‌با‌زبانی‌شگف‌تانگیز

این‌راز‌سربه‌مهر‌کی‌گشوده‌م ‌یشود

- نویسنده مهیندخت دهنادی

روستاگردی يکی از شــیوههای گردشگری و مردمشناسی اســت. گروهی از گردشگران دوســت دارند به ديدن روســتاها بروند و با روش زندگی، خوراک و فرهنگ روســتايیا­ن آشنا شــوند آنها هیچگاه به هتل نمیروند و خوراک رســتورانه­ا را نمیخورند. اين روزها گسترش و راهاندازی اقامتگاهها­ی بومگردی ريشه در همین شیوهی گردشگری دارد. در ايران روســتاهای شــگفتانگی­ز بسیاری هست، برخی بســیار شناخته شدهاند و برخی ناشناس. بیشتر روســتاهای شناختهشدهی ايران مانند ماســوله، ابیانه، کندوان، میمند و ... به شوند (:خاطر) گونهی (:نوع) سازهها و خانههايشان نامورند، اما در 110 کیلومتری تهران روستايی است که به شــوند زبان و گويش مردمانش شگفتانگیز است. شايد بارها از بزرگراه تهران- قزوين گذشته باشید و نام شهر آبیک را شنیده باشید. کمی پــس از آن تابلويی کوچــک و رنگورورفته به چشــم میخورد که روی آن نوشته است روســتای زرگر و درون پرانتز نوشــته شده «زبان محلی: رومانو». اشــتباه نکنید، زبان آنها زرگری نیست بلکه رومانو است! گرچه آنها فارسی میدانند و سخن میگويند اما يک زبان ديگر هم دارنــد، زبانی مادری به نام رومانو که هیــچ همانندیای به زبان فارســی ندارد. اين روزها بســیاری به شوند همین زبــان به اين روســتا میرونــد تا با مردمانش گفتوگو کنند. مردم روســتای زرگر نمیدانند که نیاکانشان دقیقا چه کسانی بودهاند. آيا از ترکیه به ايران آمدهاند يا از روم يا هند. زمان ساســانیان به ايران کوچیدهاند يا صفويه. تنها چیزی که از گذشتگان برايشان به يادگار مانده است زبان رومانو است. زبانی که با آمدن تلويزيون و ديگر رســانهها شايد در نسل جديدشان رو به فراموشی برود. هنگامی که از آنها میخواهی کمی به زبان رومانو ســخن بگويند واقعا هیــچ واژهای را همانند زبان فارسی نمیيابی، انگار اين زبان از آن جای ديگری است. زرگر روستايی بسیار کوچک و سرسبز است، با خانههايی روستايی که کار و پیشهی مردمانش بیشتر کشاورزی و دامداری اســت. چهرههايشان کاما ايرانی و روستايی اســت، به دبیرهی (:خط) فارسی مینويسند و ايران را دوست دارند. همايــون زرگــر، پژوهشــگر و از چهرادهای (:اشخاص) پويای فرهنگی همین روستا سالها اســت که دربارهی زبان رومانو میپژوهد. به گفتــهی همايون زرگــر، روماهايــی که در روزگار ساســانی به ايران آمده بودند بعدها به شوند شیوهی زندگیشان و اينکه يکجانشین نبودند، بــه جاهای ديگری از جهان کوچیدند، اما هست که نشــان میدهد گروه ديگری از روماها در روزگار صفويه دوباره به ايران آمدند و در روستای زرگر ساکن شده و از همینجا به چند جای در ايران کوچیدهاند. مرکــز اصلی اقامت روماهــا در ايران همین روســتای زرگر بوده و شماری از آنها بعدها به جاهای ديگری در کشور کوچیدهاند. بخش ديگــری از رومانوزبان­های ســاکن ايران در روستای قشاق زرگرها در شهريار ساکناند اما مســتنداتی هست که گروهی از آنها هم به اســتان فارس و منطقهای در خوزســتان کوچیده بودند. گزارشهای بسیاری از ريشه و تبار زرگریها هســت، اما هیچ تاريخچــهی دقیقی درباره مردم اين بخش نیست. برخی از گردشگران بیگانه که ريشهی فرانسوی و رومی داشتهاند توانستهاند زبان آنها را دريابند. اما هنوز شوند گويــش مردمان اين منطقه بــه اين زبان به درستی آشــکار نیست. رازی که امیدواريم به زودی گشوده شود.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran