Amordad Weekly Newspaper

ردپای شیرازیها در خاور آفریقا

- نویسنده فرشید‌ابراهیمی

به یــاد آر! ... آنان بــه یاد آوردنــد، زنگیان را میگویــم. گویا در خاطرهی گروهی خود به یاد میآورند پهلوگیری کشتیهای شیرازیان را در کرانههای خاوری (:شرقی) آفریقا ... ســدهی چهارم پس از اسالم دورهای است که دریانوردان شــیرازی پایهی یــک فرمانروایی چشــمگیر و گســترده را به نام «فرمانروایی زنگ» یا «سلطنت کیلوا» ( به نام پایتختشان) در خاور آفریقا بنیاد میگذارند. دورهی تاریخــی و درخشــان فرمانروایـ­ـی آفروشــیرا­زیها یا آفروپارسیه­ا (میان سدهی ۳۱ تــا ۵۱ میــالدی) را در تاریخنگاری خاور آفریقا (بهویــژه تانزانیا) «دورهی شــیرازی» مینامند؛ دورهای که در روند آن دولتشهرهای ایرانی به دست کوچندگان بنیادگذاری شدند. همان کوچندگانی که امروزه شــیرازیان خاور آفریقا، خود را از نســل آنان میدانند و خود را شیرازی میخوانند. نامی که یکی از نشانههای سرافرازی برای هر زنگباری است و جایگاهی هازمانی (:اجتماعی) در پــی دارد. آنان امروزه تیرهای از باشــندگان (:ســاکنان) کرانههای خاوری قاره آفریقا هستند که بیشتر در زنگبار، جزیــرهی پمبا و مجمعالجزای­ــر ُقُمر (کومور) زندگــی میکنند و پایتخــت فرمانروایی آنان جزیرهی «کیلوا کیســیوانی» بود که در ۰۴۲ کیلومتری جنوب شــهر امروزی دارالســال­م (پایتخت پیشین تانزانیا) جای دارد. کیلوا کیســیوانی شهری بندری بوده که امروزه ویرانههایـ­ـش در فهرســت میــراث جهانــی یونســکو جای گرفته اســت؛ این شهر یکی از کانونهای بازرگانی سواحیلی بود و در آن عاج و زر (:طالی) آفریقا در برابر سیم (:نقره)، عقیق، عطر، سفالهای ایرانی و ظروف چینی دادوستد میشده است. رویدادنامه­ی کیلوا بنیادگذار شهر را «علی پور حسن شــیرازی» معرفی میکند. کیلوا کیسیوانی در زبان سواحلی به چم (:معنی) «کیلوا در جزیره» اســت، گویا شهری دیگر با پیشینهای کهنتر پیش از ساخته شدن این شهر کنونی وجود داشته است. در تاییــد تبار ایرانــی آنان «کمیســاریا­ی عالــی ســازمان ملل بــرای پناهنــدگا­ن» در گاهنامههــ­ای (:نشــریات) خــود، تیرهی شــیرازی را ایرانیانــ­ی میداند که از شــیراز برای بازرگانی عاج و ادویه راهی خاور آفریقا شدهاند. گمان میرود در هم آمیختن ایرانیان زنگبار بــا آفریقاییها رایجتر از پیوند عربها و آفریقاییها بوده اســت و آفریقاییها­یی که برآیند پیوند با ایــن غیرآفریقای­یها بودهاند با نام شیرازی شناخته میشدهاند.

چرا شیرازیها کوچیدند؟

در رویدادنگار­یهــای کیلــوا آمده اســت که مسلمانان شیرازی در فرآیند یک خشکسالی سخت از پارس کوچیدند و به انگیزهی آوازهای که دریانوردان پارســی از زنگبار یا زنگســتان (سرزمین سیاهان) شنیده بودند، سفر به زنگ را بر سفر به هند برتری دادند و پس از ماهها سفر دریایی در کیلوا به ســاحل نشستند و جایگاهی را پایهریــزی کردند که همچنان دســتهای از مســجدها و خانوادههای مسلمان هماکنون در آن هستند. یکی از مســجدهای یادشده کزیم کزی نام دارد که همان کاظم قاضی، چهرادی (:شخصیتی) ایرانی است. رهبر شیرازیهای کوچنده به جزیرههای خاور آفریقا فرمانروای پیشین شیراز، شاهزاده حسن پور علی شیرازی بوده که در سال 6۵9 میالدی ( ۵۳۳ خورشــیدی) (در زمــان فرمانروایی آل بویه) با مادر اتیوپیایی و هفت پســرش، علی، محمد، باشــت، سلیمان، حســین و داوود در زنگبار، پمبه (پنبه)، تنگه، تومبتو و جزایر کومور جای گرفتند. گفته شده که او خود نیز از خاندان آل بویه بوده است. بر پایهی برخی دیگر از گزارشها پیرامون سال ۵79 میالدی (۴۵۳ خورشــیدی) او کابوســی میبیند که در آن موشی بسیار بزرگ با فکهای آهنین ستونها و پیهای کاخش را از میان برده است. او این کابوس را نشانهی بدشگونی و آسیب بر خانهاش برداشت میکند و به همراه خانواده، دوستان نیکپیمان و مریدانش با هفت کشتی از شیراز بیرون میروند. آنها در راه دچار توفان شــدند و در هفت بخش گوناگون از کرانههای خاور آفریقا به خشکی رسیدند و در آنجا پایهی شهرها و گردهماییها­ی شیرازیان را بنیاد نهادند. آنها یک فدراســیون در جزایر خــاور آفریقا گستردند و کانون بازرگانی آزاد میان موگادیشو در شــمال و ســوفاال در جنوب را شکل دادند. زنگبار همانند یک خط میانی در میان موگادیشو و سوفاال بود که به گونهی یک کانون بازرگانی کاالها را به کشــورهای دریای پارس و هند و چین میفرســتاد. بیشــتر بازرگانان ایرانی به هنگام وزش بادهای دورهای (فصلی) شــمال خاور، از دریای پارس بــه زنگبار میرفتند و از این سرزمین دیدار میکردند. آنان با کشتیهای بزرگ چوبی کــه همهی بدنهی آن به گونهای گیرا و زیبا کندهکاری شده بود به زنگبار میرفتند و با خود ماهیخشک، فرش، نمک، چادر، خرما و چــرم میبردند. پارچههــای آبیرنگ ایرانی در خاور آفریقا خریداران خوبی داشــت. تا سال ۸9۴۱ میــالدی ۸77( خورشــیدی) و رخنهی اســتعمار پرتغالی، فرهنگ ایرانی-اســالمی و فرمانروایی آفروشــیرا­زی در همهی کرانههای خاوری از ســومالی تا بندر موســا بن بیک در باالترین اندازهی پیشرفت بود و کیلوا به کانون ثروتمنــدا­ن بازرگانــی زر دگرگون شــده بود. شهریاری افروشیرازی بزرگترین و نیرومندتری­ن فرمانروایی در کرانههای خاوری آفریقا تا آن دوره بوده است. از سومالی تا انتهای اقیانوس هند و کرانههای امروزی آفریقــای جنوبی بازرگانان شیرازی کیلوا دادوستد داشتند. یکی از برجســتهتر­ین و درخشانترین ویژگی شــیرازیها این بود که هرگز خــود را آلودهی خریدوفروش برده نکردند و سیاهان را برادران خود میدانســتن­د. این ویژگی شــوند (:سبب) پذیرش همهســویهی آنان از سوی بومیان شد و پس از فروپاشی پادشاهی شیرازیها خاطرهای فراموشناشـ­ـدنی در یاد سیاهان خاور آفریقا بر جای گذاشــت. عربها، وارون شیرازیها، خود را درگیر خریدوفروش بردگان و فرستادن آنها به کشــورهای دوردســت خاوری کردند و این انگیزهی بیزاری بسیار بومیان از آنان شد.

جمهوری متحد تانزانیــا (زنگبار): کانون آفروشیرازی­ها

نام تانزانیــا واژهای آمیخته از تانگانیکا و زنگبار اســت. این دو کشور در ســال ۴69۱ میالدی (۳۴۳۱ خورشــیدی) بــه یکدیگر پیوســتند و جمهوری تانزانیا را پدید آوردند. بازرگانان شیرازی نخستین بار در این سرزمین آغاز بــه ســازمانده­ی و شهرســازی کردند. پرتغالیها در ۰۰۵۱ میالدی ۸79( خورشیدی) به بخش ساحلی این سرزمین رسیدند و تا سدهی 7۱ سرپرستی تانزانیای کنونی را در دست داشتند. مردم تانزانیا از دید فرهنگی با مردمان ایرانی و عمانی خویشــاوند هســتند. میزان بهکارگیری چشمگیر واژههای پارسی همچون شاه، کاکا و بابا در زبان سواحلی، که یکی از زبانهای رسمی این کشور است، نشاندهندهی ژرفنای پیوند دو فرهنگ است. همچنین نباید فراموش کرد که در تانزانیا پیرامون چهار هزار بلوچ زندگی میکنند. دســتاورده­ای گوناگون هنر و اندیشهی ایرانی (بهویژه شــیرازی) در تانزانیا قابلچشمپوش­ی و پنهانسازین­یست: - بازماندهها­ی چندین ســازهی کهن در تانزانیا وابســته به بازرگانان شــیرازی اســت. از این سازههای تاریخی میتوان به ویرانهی دهکدهی ماهیگیری تونگونی، و دیگر سازهها در تانبوتا و جزیرهی پمبا اشاره کرد. - در رونــد یک ســری کاوش ۸۵۴ ســکهی ســیمین (:نقره) زدهشــدهای با نام «بهرام» در بازماندهها­ی کاخ باستانی در جزیرهی پمبا نشان میدهد که ایرانیان در این جزیره میزیســتند. برخورد کارشناســا­ن با نام ایرانی بهرام شگفتی آنان را بار دیگر برانگیخت؛ چرا که پیوند روشن ایرانیان را با این سامان نشان میداد. - همچنین جای دادن بشــقابهای چینی در گورهای ملوانان ایرانی در زنگبار نشاندهندهی پیوند بازرگانی میان قارهی آفریقا و جنوب چین است. گمان میرود این پیوند بازرگانی از سوی بازرگانان ایرانی انجام میشده است. - شــیوهی دبیرهی (:خط) کوفی در مســجد شیرازیهای کیزیمکازی (زنگبار) با بازماندهی دبیرهی کوفی پیدا شده در بندر سیراف (استان بوشهر ایران) بســیار همانند است. به گفتهی دیوید وایت هاوس این همانندی نشاندهندهی باشندگی هموارهی مسلمانان ایران در کرانههای خاوری آفریقا است. ایرانیان برای پیگیری جریان زندگی در زنگبار مسجد، کاخ و شهر ساختهاند.

پایان فرمانروایی شیرازیهای خاور آفریقا

شهریاری شیرازیهای آفریقا به اندازهی دو سده در اوج نیرومندی بود، اما از پایان سدهی دوازدهم میالدی و آغاز نبرد پنهانی میان دســتانداز­ان به قــدرت این پادشــاهی آرامآرام از آرمانهای نخســتین خود دور شــد. در روند ســدههای چهارده و پانزده میالدی فرمانروایی شــیرازی با دسیسههای گوناگونی روبهرو شد و تنی چند از شــاهان این دودمان در فرآیند شــورشها و دسیسههای درونی کشته شــدند و نبرد درونی پنهــان در کرانهها و جزیرههــای گوناگون زیر سرپرســتی شــیرازیها آشکار شــد. سرانجام دخالت امیران بومی، شاهزادگان و برخی زنان در فرمانروایی این فرمانروایی باشکوه را به سراشیبی براندازی کشانید و در سال ۲۰۵۱ میالدی (۱۸۸ خورشیدی)، این فرمانروایی به دست پرتغالیها برای همیشه برچیده شد و پرتغالیها سرپرستی همهی خاور آفریقا را در دست گرفتند. در اینجا اگرچه فرمانروایی سیاســی شیرازیها پایان یافت، اما چنانکه در سرتاسر این پژوهش به آن پرداختیم فرهنگ، اندیشه، شیوهی زندگی و دستاوردهای گوناگون هنر و مهرازی آنان در این بخش از گیتی همچنان برای اندیشمندان و پژوهشگران شایستهی بررسی است. هماکنون گروه بســیاری از مردم شــهرهای ســاحلی و جزیرههای خاوری آفریقا همچون مالیندی، مافیا، المو، مومباســا، جزیرهی پمبا، اونگوجــا (زنگبار)، آنژوان، کومــور و ... خود را دارای تبار ایرانی و شیرازی میدانند و این تنها به انگیزهی تاثیر ژرفی است که نیاکان ما بر دل و روان باشندگان این سرزمینها بر جای نهادهاند. امروزه بسیاری از مردم جزیرههای خاور آفریقا مانند کنیا، تانزانیــا و کومور خود را ایرانیتبار و از نوادگان شــیرازیها میدانند. رییسجهمور تانزانیا «علی حســن مووینی»، رییسجمهور پیشین «سالمین آمور» و همچنین رییسجمهور پیشین کومور از کسانی هستند که خود را از نسل شیرازیان کوچنده میدانند و به آن میبالند. شیرازیتبار­ها در روند نبردهای جداییخواها­نهی مردم زنگبار ـ که در پایان به خودمختاری آنها از انگلســتان پایان یافت، نقش چشــمگیری داشــتند و با همکاری دیگر بومیان سیاهپوست و ســازمانده­ی «حزب آفروشــیرا­زی» 7۵9۱ میالدی (6۳۳۱ خورشــیدی) کوشــشهای بسزایی در راه آزادی و خودکفایی داشتند.

آفروشیرازی­ها ؛ پایهگذاران فرهنگ سواحیلی

یارینامه: امپراطــور­ی زنگ یاکیلوا، عبداهلل فریار، نشــریهی وحید، شماره ۸9۱، آذر ۵۵۳۱ اســتانلی هنری مورتن. ســفرنامه آفریقا، ترجمه رضاقلی نیرالملک، به کوشش علیاکبر خداپرست، تهران، انتشار 76۳۱ محمدعلی خان سدیدالســل­طنه (کبابی)، تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، بهکوشش احمد اقتداری، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، ۰7۳۱ ‪(PLO\ 5XHWH 0HPRLUV RI DQ $UDELDQ‬ ‪3ULQFHVV IURP =DQ]LEDU 0DQ\ UHSULQWV‬

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran