Amordad Weekly Newspaper

ردپای هنر باسـتانی در سـکههای اســالمی

- نویسنده جمال پیرمرد

ورود گروه پرشماری از ترکان اغوز به سرکردگی دودمان سلجوقی به سرزمینهای خاور (:شرق) نزدیک، پدیدهای نوین بود که پیامدهای بسیاری در زمینههــای گوناگون سیاســی، اقتصادی و فرهنگی داشــت. جدا از تاثیــری که دودمان ســلجوقی بر ســرزمینها­ی زیــر نفوذ کیش اسالمبرجای شاخههایگون­اگون فرمانروایا­نــی که از دریچهی همین دودمان به فرمانروایی کرانههای گوناگون جهان اســالم رســیدند نیز از دیدگاههای فرهنگی و سیاسی تاثیرگذار بودند و هــم تاثیرپذیر. «ارتق» یکی از همین دودمانها بود که در دوران پریشــانی پس از مرگ ملکشــاه ســلجوقی (درگذشت: 485 مهی)، به فرمانروایی ســرزمین گوناگونی مانند فلســطین، دیاربکر، حلب ...و رســیدند و در بازههای زمانی گوناگون، در آن ســرزمینها فرمانروایی نمودایندود­ماندردیارب­کر و کرانههای پیرامونی آن برابر با رشــد هنری نوین بود که هم وامدار فرهنگ رومی-بیزانسی و هم پذیرندهی فرهنگ بومی آن سرزمین بود، البته نباید نمود نشانههای اسالمی و نمادهای ستارهشناسی را در بررسیهای فرهنگی به ویژه بررسی سکهها، فراموش کرد. نکتهی برجسته در ســکههای ارتقیان این است که آنان هم در سکههای ســیمین (:نقرهای) و هم سکههای مسینی که میزدند، از نگارههای گوناگون بهره میبردند. در همزیستگاهه­ای باستانی، نگارهی انسان یا هر نگارهی دیگر، تا جایی به کار برده میشــد که با اندیشهی رایج ناسازگاری نداشته باشد و در ســرزمینها­ی اسالمی بهرهگیری از نگارهی انسانی به صورت پوشیده و مینیاتوری ایــرادی نداشــته اســت، به ویژه ســکههای ســرزمینها­یی که در همسایگی سرزمینهای غیراسالمی بودند. همگی نگارههای سکههای ارتقیان فرتابی از تیپ ســکههای بیزانســی و فرهنگ مسیحیت، باورهای ستارهشناخت­ی و به ویژه رخدادهای جنگی اســت. برای نمونه، در سکهی درهم «فخرالدین قراارسالن» از ارتقیان «آمد» و «حصن کیفا»، کــه گمان میرود در سال 559 مهی (قمری) زده شده است، آشکارا کارایی هنر بیزانســی را در چهرهی فیگوراتیو فرمانروامی­بینیم. دربارهی باورهای ستارهشناسـ­ـی در کنار دیگر انگیزهها میتوان از وابســتگی تیرههای ترک از باورهــای ستارهشــنا­ختی نیز یــاد کرد. در ســکههای ارتقیان باورهای ستارهشــنا­ختی و پیکرهای آســمانی (:صورتهای فلکی) بسیار دیده میشوند؛ برای نمونه، در یکی از سکههای «ناصرالدین ارتق ارســالن»، که در سال 599 پس از اســالم ضرب شــده اســت، میتوانیم نگارهی پیکر آسمانی «قنطورس» را در نگارهی کماندار نیمهانسان و نیمهاسب میبینیم. تاثیر این شــیوه در ضرب سکهها، به ویژه در زمینهی دربرگیری ویژگیهای بومی، در دیگر ســکههای فرمانروایا­ن بومی منطقه نیز دیده میشــود، به ویژه اینکه در ســکههای مسین «اتابکان زنگــی موصل» یا دیگر فرمانروایا­ن موصل تا سدههای آینده نگارهی ایزد شهر را به صورتی که هاللی از ماه را در دســت دارد میتوانیم ببینیم. چنانچــه پیشتر هم گفته شــد، ایــن گروه از سکهها در کنار جنبهی ویژهی هنری و فرهنگی نشــاندهند­هی جو سیاســی و دشــمنیهای دولتهای منطقه و یا نمود وابســتگی برخی از حکومتها هستند. نگاره و چهرهی خشن برخی

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran