Amordad Weekly Newspaper

خنیاگری جدی بییارویاور مانده است

گفتوگو با هومن غفوری، خواننده و پژوهشگر خنیاگری

- نویسنده آناهید خزیر

هومن غفوری در زمستان سال 1355 خورشیدی در تهران زاده شد. وی کارشناس مهندسی عمران اســت و خنیاگری (:موســیقی) را از سال 1370 خورشــیدی با ساز پیانو آغاز کرده و سپس آواز و آهنگسازی را فراگرفته است. وی نخستین آلبوم رسمی خود را با نام «ناگهان رفته» در سبک پاپ راک پخش کرد که در جشن «موسیقی ما» نامزد بهترین آلبوم پاپ راک و در جشنوارهی «موسیقی فجر» برنــدهی جایزهی «باربد» در رشــتهی بهترین آهنگسازی و تنظیم شد. با وی دربارهی کنشهای (:فعالیتهای) خنیاگریاش گفتوگو کردهایم که در دنباله میخوانید:

در آغاز دربــارهی کنشهای خــود درزمینهی خنیاگری بگوییــد. از چه زمانی بــه خنیاگری وخوانندگی روی آوردید؟ خنیاگری را از ســال اب1370 فراگیری پیانو آغاز کــردم، اما آواز را چندان جــدی نگرفته بودم تا اینکه هنگامی که برای فراگیری گیتار به یکی از آموزشگاهها­ی خنیاگری نامدار رفته بودم بسیار اتفاقی از من خواستند تست صدا بدهم و برآیند (:نتیجه) این شد که به جای ساز، آواز را فراگیرم و بعدها پایههای خنیاگری و آهنگسازی را نزد استادهای گوناگونی فراگرفتم.

اکنون که در روزهای پایانی بهارهســتی­م بهتر است از آهنگی که دربارهی بهارخوانده­اید بگویید. قطعهی بهــار از ســرودهها و ملودیهای آقای رستاک حالج است. در نشستی که با ایشان برای گزینش قطعهها داشتیم فرم این قطعه توجه من را جلب کرد و آقای رستاک لطف کرد و آن را به من واگذار کرد. بهرهگیری از نام بهار، که در این ترانه هم با این نام آمده، هنر رستاک بوده است. همچنین سرودهای دربارهی بچههای جنگ دارید که نشــان میدهد شما این موضوع را هم دور از نگر :( نظر) ندانستید. در این باره هم بگویید. این موضوع یکی از دغدغههای جدی من است. از نگر من یک هنرمند صدایی اســت که شانس شنیده شدن به دســت آورده است، پس چه بهتر که این صدا پیام داشــته باشد، آن هم پیامی که موضوعش جهانی و انســانی باشد و در زمانی که شــوربختان­ه پدیدهی بچههای جنگ به شــکلی دلخراش هر روز در حال وقوع است. روزی نیست کــه تصویر کودکی در زیر آوار و خونآلود زخم بر دلهایمان نزند و یا کالبد کودکی که به ســاحل میرسد، اعتراض گوشخراش این کودک خاموش را به جنگافروزیه­ا به گوش جهانیان نرســاند. این موضوع برای من واقعا ناراحتکنند­ه اســت و انگیزهی من برای گزینش این ترانه نیز همین بود.

ترانهسرای شــما کیســت؟ آیا در این باره به ترانهسراها ســفارش میدهید که دربارهی چه موضوعی میخواهید بخوانید؟ در آلبــوم «ناگهــان رفته» افتخــار همکاری با ترانهسرایا­ن گوناگونی مانند پریا تفنگساز، شمیم بهنژاد، رســتاک حالج و ... را داشــتم و برخی از ترانهها را نیز خودم ســرودم، امــا در فرآیند تولید پافشــاری بر روی ترانهســرا­ی ویــژهای نبود و هیچکدام از ترانهها نیز سفارشــی ساخته نشدند. چندان هم ســاخت سفارشــی ترانه را باور ندارم. هر کدام از این ترانهها داســتان خودشان را دارند. گاهی از میان کارهای گوناگونی گزینش شــدند و گاهی هم از ســوی خود سراینده یا آهنگساز پیشنهاد شــدهاند. برخی از آنها را هنگامی که بر روی ملودی بودند برگزیدم و برای برخی از آنها بعدا ملودی نوشته شد.

باگروه ویژهای کار میکنید؟ بخــش بزرگی از همکاری من در آلبوم «ناگهان رفته» با آقــای کاوه یغمایی بود، اما برای اجرای زنده گروهی از خنیاگران و نوزاندگان چیرهدست و آشــنا با این سبک ازخنیاگری با من همکاری کردنــد. نوازندگانی مانند آندره خاچیکیان، مجید امیری، رضا غالمی، شــایان کریمی و یاشــار مجتهدزاده که برای تولید کارهایی که هماکنون در دست ساخت دارم از هنر برخی از این دوستان هــم بهره میبردم، اما کار خود را به صورت یک گروه و یا بند ارایه نمیکنم.

آیا تصمیم دارید دربارهی ایران و یا سرودههایی را از موالنا، حافظ و یا دیگر ســرایندگا­ن ایرانی بخوانید و دراین باره نیز آلبومی منتشر کنید؟ بیگمان اگر ترانهی خوبی بــا موضوع ایران به دستم برســد، با کمال میل آن را خواهم خواند، اما باور چندانی به بهرهگیری از سرودههای ادبیات کالسیک و کهن در این سبک خنیاگری ندارم، البته نمونههای موفقی هم در این باره هست مانند قطعهی«درویش» از گروه «اوهام».

باخبریم که جایزههایی را در زمینهی خنیاگری به دست دادهاید. در این باره نیز بگویید. بله. در جشن ساالنهی «موسیقی ما» نامزد بهترین آلبوم در ســبک پاپ راک بودم و در جشنوارهی خنیاگــری فجر هم آلبوم مــن برندهی جایزهی «باربد» در رشتهی آهنگسازی و تنظیم سبک پاپ راک شد که هرچند در این آلبوم آهنگسازان گوناگونی همکاری داشــتند، این جایزه به آقای کاوه یغمایی داده شــد. رخداد شگفتانگیزی که روی داد این بود که خود من در هیچکدام از این

جشنوارهها دعوت نشدم. نامزدیام را در این جشن از سوی یکی از دوستان که در سالن حضور داشت به آگاهیام رساندند و بدتر از آن دریافت جایزه در جشنواره خنیاگری را روز بعد از پیشکش جوایز از سوی یکی از خبرنگاران شنیدم که این موضوع مرا بسیار آزرد و راَین (:دلیل) آن را نمیدانم.

آیا اکنون سرگرم آماده کردن آلبوم یا تکآهنگ هستید؟ اکنون تصمیم به انتشــار آلبوم ندارم، اما سرگرم ساخت چند تکآهنگ هستم که به زودی یکی از آنها را منتشر خواهم کرد.

پیشنهادتان به خوانندگان جوان چیست؟ پیشنهادم این است که حتما فراگیری تخصصی هنر خوانندگی را جدی بگیرند و پایههای تنفس، صداسازی و یادگیری سلفژ کانتاتی را برای خواننده شــدن واجب بدانند. صرف داشتن صدای خوب، کســی را خواننده نمیکنــد و این نکتهی مهمی است. همچنین فراگیری پایهها و تئوری خنیاگری به درک آنان از تولیدات خودشان بسیار یاری خواهد کرد. در ورود به کار حرفهای نشتابند و هنگام ورود به این عرصه هم تحت تاثیر پیشنهادهای عجیبی که آنها را وسوســه میکند که یک شبه راه صد ساله را برایشان هموار خواهد کرد قرار نگیرند.

و سخن پایانی ... گمان میکنم که خنیاگری جــدی - جدا از هر سبکی که داشته باشد - واقعا تنها و بییاور مانده اســت. گاهی از ترانههایی بــا چمهای (:معانی) سطحی و یا حتا گاهی واقعا بیچم و بیهیچگونه آرایهی ادبی در کارهایی با ســاخت ســطحی و بیکیفیت چنان اســتقبال میشود که برای من جای تعجب دارد. شاید برای برخی صرف شنیدن صدای کیک و درام و یــا لوپهای ازپیشآماده خوشایندتر از شنیدن خنیاگری جدیتر است. به گمانم شنوندگان خنیاگری باید با گوش دادن به آفرینههای (:آثار) جدیتر خنیاگری در سبکهای گوناگــون و خوانــدن ســرودهها و ترانههــای سرایندگان مطرح کمکم سطح سلیقهی عمومی را باال بکشند. گمان میکنم بیکیفیت بودن بسیاری از آفرینههای خنیاگری چه از نگر ترانه، چه ساخت و چه خوانش با ســلیقهی شــنوندگان رابطهای دوسویه دارند و هر دو بر روی هم تاثیر میگذارند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran