پدرخواندهی باستانشناسی ایران!
باستانشناسی اروپایی در ترازو
او چهــرهاي بســیار آشــنا در رشــتههاي ایرانشناســي و باستانشناســي و از اندک کساني اســت که امروزه پس از نزدیک به نیم ســده از نــگارش کارهایش، کتابهاي او همچنان بــراي بســیاري از مکتبهاي دانشگاهی کشــور، «وحي منزل» به شمار ميرود. اســتادان فرهیختــه در ســخنرانيها و کالسهاي درس او را به انگیزهی کاوشها و بررسيهاي باستانشناسياش ميستایند. اما با آنکه بخش چشــمگیری از سرگذشت او در کاوشهــا و گمانهزنيهای سرتاســر ایران بســر رفته، بیشتر کارشناسان، استادان و دانشــجویان رشــتههاي باستانشناسي، فرهنگ و زبانهاي باســتاني، تاریخ و هنر ایران، تنهاوتنها او را به اندازهي نوشتههایش ميشناسند. رومن گیرشــمن در خانــوادهای یهودی در ســال 18۹5 میالدی 1274( خورشیدی) در خارکوف (اوکراین) زاده شد و پس از انقالب بلشــویکی روســیه در اکتبر 1۹17 میالدی 12۹6( خورشــیدی) به اســتانبول پناهنده شد. در ترکیه برای گذران زندگی، به عنوان یک ویولوننواز آغاز به کار کرد. ســپس، به مزرعهای اشــتراکی (کیبوتص) در فلستین پیوست و همین شــهر بود که دلبستگی او را به تاریخ برانگیخت. پیرامون همان ســال بود کــه به پاریس آمد تا باستانشناســی و زبانهای باســتانی را فراگیرد. او تحصیالت دانشــگاهی را در ســوربن (مدرســهی تحصیــالت عالیه) و مدرســهی عالی لوور به پایان رساند. گیرشــمن در همین دوران با همســر خود، تانیا آشنا شــد. او به راستی همســری وفادار و از خودگذشته بود! تانیا با کنار گذشــتن کار خود (جراح دندانپزشک)، گیرشــمن را در همــهی ماموریتهــا و کاوشهایش در ایران و افغانستان همراهی میکرد و نگارههای کتابهای گیرشــمن را با دست خود میکشید و او را در بازسازی و مرمت یافتههای باستانی یاری میکرد. او پیش از ورود بــه ایران در «تلو» (عراق) بررســیهایی را در زمینهی باستانشناسی آغاز کرده بود، اما او به تاریخ ایران بســیار دلبسته بود و شیفتهی بازماندههای باستانی ایران بود. نخستین کار حرفهای گیرشمن را در ایران میباید زمانی دانست که گنجینهی لــوور (پاریــس) در ســال 1۹31 میالدی 1310( خورشــیدی) او را به سرپرستی گروه باستانشناســی ایران برگزیــد و راه او را به کندوکاوهای باستانشناسی ایران باز کرد. داود کریملــو در این باره بر این باور اســت که: «مــوزهی «لوور» پاریس که هنوز مایل به دریافت اشــیای عتیقهی دیگری از ایران بود، با اشــتهای سیری ناپذیرش، این بار دو تــن دیگر به نامهای دکتــر «کنتو» و دکتر «گیرشــمن» را جهت حفــاری در ایران به ســفارت ایران در پاریس بخــش «ادارهی سرپرســتی محصلیــن» معرفــی کــرده و درخواســت مجوز میکند. سفارت مزبور نیز تقاضــای آنها را با تعریــف و تمجید ضمن تأئیــد دو نفر مزبور، به وزارت امور خارجهی ایران ارسال میکند.»
از برجستهترین کارهای او میتوان بهکاوش در بخشهای پیشــاتاریخی تپــهی گیان، کاوشهای باستانشناســی در اســدآباد و کاوش و شناسایی تپهی سیلک کاشان اشاره کرد. همچنین او در میان سالهای -1۹35 1۹41 میالدی 1314( تا 1320 خورشیدی) سرپرســت کاوشهای مجموعهی ساسانی بیشابور بود. گیرشمن در سال 1۹36 میالدی 1315( خورشــیدی) راهي افغانستان نیز شد و در آنجا با نخســتین گروه باستانشناســی افغانســتان همکاری کرد و در ســال 1۹41 میالدی 1320( خورشیدی) سرپرستی گروه باستانشناســان فرانسوی در افغانستان را به دوش گرفت. او در سال ۹4۹1 میالدی 1328( خورشیدی) بــا کاروانی در کوههای بختیاری ســفر کرد و در آنجــا برای نخســتین بــار در ایران، گورســتانی را پیدا کرد که به روزگار سنگ وابســته بود. پس از آن شهر ساسانی ایوان کرخه را شناسایی کرد. کاوشهای جزیرهی خارک به دست او یکی از ارزشمندترین کوششهای باستانشناسی فرانسویها در ایران اســت. او همچنین به کاوش در سکوهای اشکانی مسجد سلیمان (در نزدیکی ایذه - خوزستان) پرداخت. بیگمان برجســتهترین بخــش کارنامهی باستانشناســی گیرشمن کاوشهای شوش اســت که از سال 1326( 1۹46 خورشیدی) تا 1۹67 میالدی 1346( خورشــیدی) ادامه داشــت و برآیند آن آشــکار شــدن پانزده طبقهی باســتانی بود که تاریــخ ژرفترین طبقهی آن را 1۹00 ســال پیــش از میالد تخمین زده است. در راســتای کاوشهای منطقهی باســتانی شوش یکی از بزرگترین افتخارات کاری او کاوشهای زیگورات ایالمی چغازنبیل است. او سرپرســتی این کاوشها را در سال ۹5۹1 میالدی 1330( خورشیدی) بر دوش گرفت، امــا پیــش از او ایــن کار را روالن دومکنم آغــاز کرده بود و پس از جنــگ جهانی دوم بر دوش رومن گیرشــمن گذاشــته شد. او تا 1۹62 میالدی 1341( خورشــیدی) به مدت یازده فصل این کاوشهــا را پیگیری کرد تا آنکه ناگهان شــهر دینی و آیینی بزرگی که دربرگیرندهی نیایشگاه (چغازنبیل)، آرامگاهها و بخش مســکونی بود آشــکار شد. گونهای شهرنشینی که در سال 125 پیش از مسیح در اوج شکوفایی خویش به سر میبرد. چنانکه پیشتــر گفتیم، گیرشــمن برآیند ســالها پژوهــش و همــکاری دوســتان فرانســوی خود پیرامون پیدایی و چگونگی چغازنبیل را در چهار کتاب انتشار داد . . . پروفســور رومن گیرشــمن بیگمان یکی از پرکارترین چهرههای باستانشناسی خاورمیانه و کاشف بســیاری از کانونهای شهرنشینی دوران باستان در فالت ایران به شمار میرود. کتابهای او در دورهی خود روشنگر بسیاری از گوشههای تاریک تاریخ ایران باستان بود و کوششهای او در این راستا ستودنی است. او در میان برخی از دولتمردان ایران نیز جایگاه ویژهای داشت و در دستگاه پهلوی پیوندهای دوســتانهای بــا چهرههای برجســته برقرار کرده بود که ســبب بازگذاشــتن دست او در کاوشهای باستانشناسی گشته بود. چنانکه در تاریخ 1327/2/1 خورشــیدی گیرشمن به همراه ســه تن از کوشندگان ایرانشناسي در آن دوره، از ســوي وزیر فرهنگ وقت (دکتر عبدالحمید زنگنه) نشــان ســپاس دریافت ميکند. این دستور از سوي هیأت وزیران به تاریخ 1327/11/30 خورشیدی تصویب شده
امــا آیــا او در این گشادهدســتیها، برای گنجینهها و بنیادهای خاورشناســی (:شرق شناسی) اروپا نیز پیشکشهایی از دل خاک ایران به ارمغان میبرد؟! پاســخ این پرسش را میتوان در مــدارک و خاطراتی یافت که همکاران و هــمروزگاران ایرانی او همچون اســتاد زندهیاد عزتاهلل نگهبان به دســت
کارنامهی باستانشناسی
بر اســاس آنچه که خواندیــم، چهرهی این ایرانشناس فرانسوی در قابی از نگارخانهی خاطرات باستانشناسی ایران به او جایگاهی ویژه و افسانهای بخشیده است. چهرهای که امروزه با بومیســازی دانش باستانشناسی در کشــور و بازخوانی خاطــرات گواهان و اسناد بازماندهی دولتی دیگر به درخشندگی گذشته نخواهد ماند! بررســی برخــی نمونههــای رفتــاری و یکســونگریهای دانشــی در کارنامــهی گیرشــمن، خوانندهی این کارنامه را در برابر یــک دو راهی جای میگــذارد؟ کدام یک؟ خدمت یا خیانت؟!! امیــد داریم تــا در آینــده بیــش از پیش به گوشــههای پیــدا و پنهــان کارنامهی باستانشناســی اروپاییان در ایران (به ویژه رومن گیرشمن) بپردازیم.
پینوشت : -1 تاراج میراث ملی، رویهی 52 -2 اسناد باستانشناســي در ایران، رویهی 64 و 56، سندهاي شمارهي 22 و 22/1 -3 مروری بر پنجاه سال باستانشناسی ایران، عزتا... نگهبان، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1376
یارینامه: تــاراج میراث ملــی، ج2 (هیأت فرانســوی 1354 - ،)ق1341 به کوشــش داوود کریم لو، مرکز اســناد و تاریخ دیپلماسی، 1381 اســنادی از باستان شناســی در ایران، معاونت خدمات مدیریت و اطالع رســانی دفتر رئیسجمهور، ســازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی، 1380