Amordad Weekly Newspaper

خداوند الموت اندیشمندی جنگاور

-

درآمدی بر اندیشههای فرهنگی حسن صباح

او را بایــد از جملهی رازآمیزتری­ن ســرادران خاور و فرماندهان تاریخ ایران به شــمار آورد. چنانکه در آغاز نیــز بنیاد یکی از رازورترین سازمانها و پنهانیترین دستگاههای سیاسی زمان را گذاشته بود. حسن صباح (زادهی 5۴۴ پس از اسالم/۰5۰1 میــالدی- درگذشــتهی 518 پــس از اسالم/۴۲11 میالدی) با سامان دادن به جریان اندیشهی اسماعیلیهی نزاری و نبرد با دستگاه ستمگر خالفت، فرمانروایی اسماعیلیان الموت را بنیاد نهاد که تا دو سده با نیرومندی فراوانی فرمانروایی میکرد و در فرجــام با تاختوتاز مغوالن (هالکوخان) فروپاشید، اگرچه دودمان امامان اســماعیلی پس از برافتادن الموت نیز همچنان در جریان بوده و هست. اگر از نوجوانی و چگونگی نخستین آشنایی و گرایش صباح به اســماعیلی­ه (در دیدار با امیره ضراب و ابونصر ســراج، صوفی سدهی چهارم پس از اســالم) بگذریم، از ژرفنای اندیشــه و میزان دانش او نمیتوان گذشت! در کارنامــهی ســردار جنــگاوری کــه همــواره به ســازمانده­ی نیروهــای رزمی و ســپاهی میپرداخته، چنیــن ویژگیهایی شگفتآور است. او کالمشناس (متکلم)، اخترمار (ستارهشناس)، بینشور (فیلسوف)، ریاضیدان (به ویژه هندسه) بسیار توانمند و ســخنرانی چیرهدست بود.1 با شگفتی بسیار او در سدهی پنجم پس از اسالم از زبانهــای التین و یونانی آگاهی بایســته (:الزم) داشته است! نزاریان و دیگر اســماعیلی­ان شیفتهی زندگی زاهدانهی او بودند و «سیدنا» مینامیدندش. کتابخوانی و کوششهای مطالعاتی او بسیار شگفتانگیز اســت. او کتابخانهی بزرگی در الموت برپــا کرد که دربرگیرنده­ی گفتارهایی در آیینهای دینی گوناگون، دانشها، بینشها و دستاوردهای دانشــی بوده و تا تاخت و تاز مغول پابرجا بوده است. چنانکه هانری ُکربَن میگوید اسماعیلیان نزاری پس از برافتادن دژ الموت به دســت مغوالن و نابودی کتابهــای کتابخانــه­ی آن گفتارها و دفترهای خود را از دســت دادند، اما اسماعیلیان مســتعلی (مســتعلوی)، که در دورهی فاطمیان در مصر بودند و اکنون بیشــتر در هند هســتند، گفتارهای دســت اول خود را همچنان در دست دارند، هرچند گرایشی به پخش آنها ندارند. دانشانــدو­زی و پژوهشهای حســن صباح چنان در میان اسماعیلیه جایگاه ویژهای یافت که ســالها پس از مرگش تا بــه امروز این آیین به الگویی پایدار در شــیوه و اندیشــهی اسماعیلیان دگرگون شده است. نبایــد فراموش کــرد که ادب پارســی نزد اســماعیلی­ان ویژگی فراوانی داشــت و بیشتر نوشتههایشا­ن، بهویژه ســرودهها و چکامهها، به پارســی بوده اســت. بزرگترین سراینده و چکامهسرای اســماعیلی ناصرخسرو است که در سدهی پنجم پس از اسالم میزیسته است. از دیگر چهرههای ادبی پیرو اسماعیلیه حکیم سعدالدین پور شــمسالدین نزاری بیرجندی قهســتانی نامدار به حکیم نزاری قهســتانی (نیمــهی دوم ســدهی هفتم و آغاز ســدهی هشتم پس از اســالم) است که شوربختانه به همین انگیزهی پیروی از اسماعیلیه هیچ نامی از او در پژوهشها دیده نشــده و کارنامهی او تا امروز در فراموشــی شگفتی است. همچنین دیوان قائمیات از حسن محمود کاتب و «هفت باب از حسن محمودکاتب» پژوهشی نویافته و شایستهی نگرش در ادب اسماعیلی است. برابر با درونمایــه­ی تاریخهای این دوره در دوران نزاریه دانشمندان جایگاه سزاواری داشتند و میتوانســت­ند در دژهای اسماعیلیه پژوهش کننــد. یکی از برجســتهتر­ین دســتاورده­ای این دوران «دســتورالم­نجمین» اســت که در کتابخانــه دژ الموت جای داشــت و در زمان تاختوتاز مغوالن به دست هالکوخان افتاد. در حقیقت این پژوهش تنها گواهی است که نام کتابهای کتابخانهی الموت در آن یاد شــده است. در پیوند با گشودن دژهای اسماعیلیه به دست مغوالن، بهویژه الموت، گفته شده است: «آنچه از آثار و آالت نجوم را که مفید مییابد برمیگزیند و دیگر نوشتهها را که به ضاللت و غوایت اسماعیلیان تعلق داشته و نه به منقول مستند بوده است و نه به معقول معتمد، به آتش سپرده و پاک میکند.»۲ چنانکه گفتیم دستورالمنج­مین از نسخههای رهایییافته­ی الموت اســت که به انگیزهی موشــکافی و امانتداری نویسندهی ناشناس آن در یادآوری بنمایهها (:منابع)، نویسندگان و و پژوهشــگرا­ن پژوهشــکده و کتابخانــه­ی المــوت ویژگــی بســیاری دارد. بیگمــان نویســندهی آن از نزدیکان حسن صباح بوده که میان ســالهای 513-۴87 پس از اسالم آن را نوشــته اســت. نام یکی از بخشهای کتاب «فی حرکــه الفلک مقبال و مدبرا علی مذهب اصحاب الطلسمات» است و در آن به جنبش نوســانی فلک اشاره شده است و برابر با آن به مدت ۰۴۶ ســال حرکتی از باختر به خــاور دارد و این حرکت را «اقبال فلک» نام نهادند و ۰۴۶ سال پس از آن حرکتی از سوی خاور به باختر انجام میشود که «ادبار فلک» نامیده شده است. اما ســایهی یاد و دانش حســن صباح تنها در اندیشــه و راه پیروان فداییاش گنجانده نشده بود که تا امــروز نیز نام و یاد او در هنر و ادب اروپایی نیز جایگاه ویژهای دارد. بــرای نمونه، ســرودی از آهنگهای 1977 کوارک، به نام غریب و تنها که به دست گروه موســیقی هاوکویند ایجاد شده است، حسن صباح نام دارد. داســتانی به نام الموت که به دست والدیمیر بارتول در سال 1938 نوشته شده است برپایهی فرمانروایی صباح است. از حسن صباح در بسیاری از داستانهای ویلیام اس. بــاروز که دربرگیرنــ­دهی «نواختر تندتیز، شهرهای شب سرخ»، «موقعیت جادههای مرده» «سرزمینهای غربی» است، یاد شده است. و در پازل هزار تکهای که به دست «نادرشاه مکوانانی» ســاخته شــده در داستانی که در پیوند با صخرهی الموت است، به حسن صباح اشاره شده است.

پینوشت: 1-دفتری، حسن صباح، 5۴3 ۲-کریمی، دســتورالم­نجمین و علوم متداول نزد نزاریان ایران در عهد حسن صباح، 138۴

یارینامه: دفتری، فرهاد، «حسن صباح»، در دانشنامه ایران. ج. ۰۲. تهران: بنیاد دائرهالمعا­رف بزرگ اسالمی، 139۲ دفتری، فرهاد. «حسن صباح»، در دانشنامه جهان اسالم. ج. .13 تهران، 1375 لوئیس، برنارد. اســماعیلی­ان در تاریخ. ترجمهی یعقوب آژند، تهران: مولی، 13۶3 کمااللدیــ­ن حلمی، احمــد، دولت ســلجوقیان، ترجمهی حجتاهلل جودکی، تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393 کریمی زنجانی اصل، محمد. «دستورالمنج­مین و علوم متداول نزد نزاریان ایران در عهد حســن صباح»، پیک نور، 138۴

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran