حقوق جانوران در فرهنگ و جهانبینی ایرانی
«آنکس که چارپایان را پرَوَرد، با راستی و رادی و دهش و مهربانی، با دســتیاری آذر اهورامزدا، سرپرست و نگاهبان ما است.» (دفتر باستانی یسنا: 58 ، )3 در سرگذشــت چندیــن هزارهی اندیشــهی طبیعتگرای خاوری (:شرقی) گرامیترین یاوران زندهی آدمی جانوران بودند. در نوشتار باستانی «بهرام یشت» از یشــتهای اوستایی (نیایش ایزدان و نیروهای کیهانی) و از کهنترین میراث ادبی خاور باستان به شمار میرود، آمده است که این ایزد (بهرام) نزد زرتشت در کالبد مهمترین و ســپندترین (:مقدستریــن) جانوران (همچو اسب، گاو، شــتر )...و نمودار میشود و در دفتر باستانی یسنا (ستایش ردان و بزرگان) در یک بند همگی گونههای بزرگ جانوری ستایش شدهاند: «همهی جانوران آبی و زیرزمینی و پرنده و رونده و چرنده را میستاییم.» (یسنای 71 : )9 «یکی از نسکهای گمشدهی اوستا، دفتری بوده است به نام َگنباَسرنیَچت )ganbāsar-ničaw( که در بخشی از آن به نام ستورستان به داد و آیین و «حقوق» جانوران پرداخته شده، شیوهی دادرسی در دادگاه، برای آنکســان که نــه از روی داد با جانوران رفتار میکردند، آمده است، و دربارهی هر یک از جانوران از مرغ و ســگ و گوسفند و ستور (خر و گاو و اسب) و شیوهی زدن و اندازهی زخم و آســیبی که به جاندار رسیده است، داد جداگانه داشته است.در همین نســک بخش سوم، داد و آیین بند بر ستور گوسفند و سگ نهادن آمده است؛ و شیوهی به کارگیری بند، چنانکه گردن یا دست و پای جانور را نیازارد و گناهی که از این کار بر شمرده میشود.» در پایداری همین اندیشه در پس از اسالم نیز نوشتار اندرزی کلیله و دمنه (کلیلک و دمنک) که از ادبیات وامدار به پیش از اسالم به شمار میرود، پیامهای ارزشمند و انسانی، اندرزهای اخالقی و داستانهای حکمی خود را در کالبد سرگذشــت چارپایــان و گفتوگوی نمادین جانوران جای میدهد. نوشتار سنسکریت این کتاب بیگمان باستانیترین نمونهی ادبیات سمبولیک در جهان با نگرش به جانوران است که خود ریشه در ادبیات سغدی دارد. در همین باره شــیخ شیرین زبان شیراز، سعدی حکیم، نیز حکایات بوستان و گلستان خود را سرشار از داستانهایی کرده که چهرههای تمثیلی و نماد بسیاری از آنها ددان و جانوران هستند: شنیدم گوسفندی را بزرگی رهانید از دهان و دست گرگی شبانگه کارد را بر حلقش بمالید روان گوسفند از وی بنالید که از چنگال گرگم درربودی ولیکن عاقبت گرگم تو بودی! بر ایــن پایه، دیدگاه پربــار و رویکرد کالن فرهنگ و ادبیات ایرانی بر جانوران، پیشگام در نمادپردازیهای جانوری در ادبیات مدرن (مانند: قلعهی حیوانات/ جورج اورول) گشت که خود سدهها پس از نگارش موش و گربهی عبید، پا به عرصهی اندیشهی بشری گذاشتند.