Amordad Weekly Newspaper

آتشگاه«میلاژدها» همچنان استوار و پابرجا

-

برج باستانی نورآباد، که به نامهای میلاژدها، میــل آزاد و دیمه میل نامدار اســت، پس از گذشــت دو هزار و اندی سال استوار و پابرجا همچون کوه ایســتاده است. سازهای تاریخی که کارشناســا­ن آن را یادگاری از میراثداران پارسیان میدانند. به گزارش امرداد، در نزدیکی روستای آهنگری و در 12 کیلومتری باختر (:غرب) شهرســتان نورآباد َمَمسنی ســازهای چشمنواز و کهن بر فراز کوه جای گرفته که از سنگ ساخته شده است. این یادمان بیهمتا و بیمانند با همهی نامهربانیه­ای روزگار و دستاندازیه­ا از گذر تاریخی پرفرازونشـ­ـیب به ســالمت گذشته و کمابیش سالم به دست ما رسیده است. یادگاری نیک از پارسها که در دشتی زیبا و آرام دلربایی میکند و با تو سخنها میگوید، از روزگارانی که این منطقه شــهری بــزرگ و آباد بوده و گذشتگان نیکنهاد ما آیینهای خود را در کنار آن برگزار میکردند، از تودرتوی تاریخی کهن و ماندگار با رازهای نهفته و پنهان، سخنهای بیشــماری دارد. باید با دلوجان و اندیشه به زمزمههای آن گوش فراداد.

برج میلاژدها

برج باســتانی نورآباد که بیشــتر به میلاژدها نامدار بوده، سازهای است چهارگوش که بر فراز کوهی به درازای 7 متر بر پا و از ســنگهای رگی ســپیدی ساخته شده اســت. پهنای هر گوشــهی این برج برابر با سه متر و 40 سانت اســت. بخش پایینی ســازه با بهرهگیری از ســنگهای تراش رگی دقیق، پهنتر ساخته شده است. چنانکه پهنای هر گوشهی آن در بخش پایینی کمابیش چهار متر است. در درون این یادمان نیز آثار در سنگی نمایان است. این ســازه همانند میلهای (:منارها) مساجد گرد است. در بخش باالی آن در درون سازه پلکانی ساخته شده که دهانهی آن به بلندای یک متر و 10 سانتیمتر و پهنای آن 59 سانتیمتر بوده و گوشهی جنوبی آن به بلندای سه متر از سطح پایین کوه اســت که به وســیلهی نردبانی به پلکان درون برج میپیوسته و از آنجا نیز آتش فروزان در باالی ســازه جای میگرفته است. در سال 1321 خورشــیدی سنگ چهارگوش آتشــدان، که همانند هاون ســنگی بوده و در پای این یادمان باستانی افتاده و شکسته بود، به دیرینکدهی (:موزه) ایران باستان در تهران جابهجا شد. برخی از پژوهشگران و نویسندگان این یادمان را سازهای اشــکانی برای راهنمایی کاروانها و سواران جنگی راه باستانی شوش«تیسپون، گــور» اســتخر میداننــد و از آن بــا نــام آتشــگاهی میانراهی یاد میکنند، اما برخی از باستانشناس­ــان با این دیدگاه همرای نبوده و برج میلاژدها را آتشــگاهی دانستهاند که با ویرانههای شــهر و دیگر یادمانهای نزدیک با آن در پیوند تنگاتنگ بوده اســت. همچنین این یادمان باستانی را یادگاری از میراثداران پارسها یا همان پیروان هخامنشیان میدانند. شماری از نویسندگان نیز میلاژدها را آتشدانی ساسانی میپندارند.

آتش فروزان بر فراز آتشگاه میلاژدها

علیرضا جعفری زند، باستانشناس با گرایش دوران تاریخی که این یادمان را از نزدیک دیده و همهی منطقه را بررسی دانشی و باستانشناس­ی کرده و به گفتهی خویش وجببهوجب منطقه را پیموده اســت و آشــنایی کاملی با شــهر نورآبــاد دارد به امرداد گفت: «ســازهی نامدار به میلاژدها وابســته به دورهی فراهخامنشی یا پستهخامنشی (پس از هخامنشیان) است که خانــدان بومی "پََرتَرکهها" یــا فراتهداران که خود را دنبالهرو هخامنشــیا­ن میدانسته و تبار (:نســب) خویش را به اردشیر هخامنشی میرســاندن­د و نامهــای اردشــیر، داریوش و ... را برای خود گزینــش میکردند به پیروی از ســازهی نامدار به کعبه زرتشــت در نقش رستم مرودشــت با دگرگونیهای­ی بر پا کرده و ســاختهاند. میلاژدها به هیچ روی کاربری راهنمای کاروانها و سواران نظامی را نداشته است، زیرا راه این منطقه بسته و بنبست است و بــه جایی راه ندارد. همچنین نمیتوان آن را وابســته به دورهی اشکانی دانست. زیرا قلمرو پارتها در سرزمین پارس نبوده و نیست». وی در دنبالــهی ســخنانش افــزود: «اگر ما به پشــت ســکههای برجایمانده از خاندان پَرَترِکهها، که قلمرو آنان از شــهر باســتانی استخر آغاز میشده و کل سرزمین پارس را در برمیگرفته، نگاهی بیندازیم به سادگی خواهیم فهمید کــه میلاژدها همانندیهای فراوانی با آن نگاره (:تصویر) دارد که درســت سه آتش فروزان بر فراز آن میافروخته است. به دیدگاه من و گمان بسیار فراوان میلاژدها همانی است که در پشــت سکههای فراتهداران نقش بسته است، زیرا ما ســازهای دیگر را همانند آن در هیچ کجای کشور نداریم و باید این سازه همان آتشگاه پشت سکهها باشد». دکتر جعفری زند دربارهی کاربری این ســازه نیز گفت: «میلاژدها کاربری آتشگاه دارد برای انجام آیینهای دینی و مذهبی مردم شهر. این یادمــان تاریخی دارای ارزش بســیار فراوانی اســت و یگانه و بیهمتا است و ما نمونهای از این سازه را در جایی دیگر نمیشناسیم. یادمانی زیبا و چشمنواز با مهرازی (:معماری) ساده و با بهرهگیری از مصالح بوم آورد که همان سنگ اســت که به زیبایی تراشیده و روی هم سوار شده است. باید دانســت که میلاژدها همانند میل شهر اردشــیرخو­ره در پیروزآباد، سازهای است با چند کاربری. یکی دیگر از کاربریهای آن راهنمایی در شب، برای مردم منطقه و شهر اســت نه کاروانیان. اما مهمترین کارکرد آن آیینی اســت و از درون پلکانی به باالی برج راه داشته و آتش سپند (:مقدس) بر بلندای آن فروزان بوده است».

پدیــداری پایــگاه میراثفرهنگ­ی راه پاسداری از میلاژدها

در یک دههی گذشــته، آســیبهای فراوانی پیکرهی بیدفاع میلاژدها را لرزانده اســت. از یادگارینوی­سیها با رنگ تا دستاندازیه­ای انســانی و عوامل بیولوژیکی (گلسنگها) و طبیعی. جعفــری زند، بهترین راه پاســداری و نگاهبانــی از میلاژدهــا را برپایــی پایگاه ملی میراثفرهنگ­ی در منطقــه میداند، زیرا یادمانهای فراوانی در این منطقه هست که در کنار یادگار ارزشمند و تکرارناپذی­ر میلاژدها با پدیداری این پایگاه میتوان آنها را نگهداری و پاسبانی کرد. برج نورآباد با نام آتشگاه میلاژدها در بهمن ماه 1318 با شمارهی 356 ثبت ملی شده است.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran