Amordad Weekly Newspaper

وارونگی تاریخ به کدام انگیزه؟

- نویسنده اشکان زارعی

سک ‌هی‌الیمایی‌را‌سن ‌گنگار ‌هی‌ایالمی‌م ‌یخوانند!

)* مردمانی که ۶ هزار سال پیش شهریگری (:تمدن) بزرگی را در جنــوب باختری (:غربی) ایران کنونی از خوزســتان تا کرمان پایهگذاری کردند، کشور خود را ‪KDO WD DP WL‬ «هلتمتی» یعنی سرزمین خدایان میگفتند. چــون همســایگان آنــان در میــانرودا­ن از آبرفتهای پســت کشورهای، خود به کوههای زاگــرس در خوزســتان مینگریســت­ند، آن را گسترهای«بلند» دریافتند. از این رو سومریها آنجــا را «االم» HOXP و اکدیها «کوراالمتو» ‪NXU HODPDWX‬ به چم سرزمین بلند میگفتند. بیگمــان تورات نیز همین واژه را با ریشــهی سومری گرفته است. به گفتهی پژوهندگانی چــون والتر هینتس و دنیل پاتس، عبدالمجید ارفعی و آرنو پوبل چون در زبانهای میانرودانی­ها حرف«ع» نداشتند، نوشــتن «عیالم» نادرســت بــوده، «االم» و «االمتو» ریختی دیگر از «هلتمتی» اســت که مردمان میانرودان بهکار میبردند. از همیــن رو در چنــد دههی گذشــته همه خاورشناسان از واژهی «ایالم» بهره میبرند، ســازمان میراثفرهنگ­ــی، صنایعدســت­ی و گردشــگری نیز که نهاد رســمی در زمینهی باستانشناس­ــی اســت همواره ایــن واژه را «ایالم» میخوانند. )* آنچــه در بخش پایین و چــپ فرتور دیده میشــود، نه سنگنگارهی ایالمی که سکهی الیمایی اســت، زیرا سکههای باستانی همیشه گرد، کوچک و از سیم (نقره)، برنز و مس بودند که رخ یا نیمرخ فرمانروایا­ن را نشان میدهند. در حالی که سنگ نگارهها در اندازهای بزرگتر همهی اندام مردان و زنان تاریخی را به نمایش میگذارند. ســنگنگاره­ی ایالمی زن و ندیمه در شوش و نیایشگاه تاریشا (اشکفت سلمان) در ایذه بهترین گواه هستند. )* چهرهی روی ســکه ازآن کامناسکیرس هفتم الیمایی اســت. الیماییها فرمانروایا­ن «نیمهمســتق­لی» در روزگار اشــکانیان بودند که با پرداخــت باژ (:خراج) در خوزســتان و رشــتهکوهه­ای بختیاری زندگی میکردند. از این رو در شیوهی کشورداری، فرهنگ، هنر، ساخت سکه ...و پیرو اشکانیان بودند. )* آنچه بر ســر کامناسکیرس دیده میشود، کاله یــا نیمتاجــی به نــام تیار اســت که همراه با نوار یا ســربندی زرین در پشت سر گره میخورد کــه نمونــهی آن را برخی از شــاهان اشکانی نیز بر سرداشــتند، چنانکه ابوالفضل بیهقی نویسندهی تاریخ بیهقی در سدهی 5 مهی (:هجری) میگوید: «تاریخ به راه راســت رود که روا نیست تحریف و تبذیر در آن». احمد پور فضالن که به او پور فضالن نیز میگویند در ســدهی 10 مهی به همهی کاتبان و مورخان سفارش کرد «دروغ ننویسید که روزی حقیقت برمال میشود» از همین رو بود که پیشینیان به درستی دریافتند «ماه هیچگاه پشت ابر نمیماند و زمستان رفته، روسیاهی به زغال میماند.» اما شــگفتا در جهان امروز که «عصر ارتباطات» نامیده شــده هر نهانی به سادگی آشکار میشــود، برخی گمان میکنند با دســتکاری در تاریخ میتوانند، پیشینه بسازند، هویت بتراشند و مردم را بفریبند. چندی پیش در پایگاه خبری «اگزار» فرتور (:عکس) تاریخی زیر پخش شــد که در فضای مجازی بازتاب گســتردهای داشــت. در زیر فرتور این توضیح آمده اســت: «ببینید شباهت سنگنگاره و لوگوهای دورهی عیالمی با پوشش مردم عرب» چون این فرتور و نوشــتههای آن جایگاه تاریخی نداشتند و پافشاری بر اینگونه تاریخسازی میتواند پیامدهایی را در پی داشته باشد چند نکته را باید برای آگاهی مردم یادآوری کرد. میتوان از فرتور زیر از ســکههای شــاهان اشکانی یاد کرد. از این دســت ســکههای الیمایی در چند سال گذشته در چگارمان اندیکا و دهمالی هندیجان بسیار پیدا شده است که ریخت تیار و سربند آن به خوبی دیده میشود.

سکهی الیمایی

)* نگارهی نمادین ماه و ستاره در باالی سکه، الگوبرداری از سکههای اشکانی همچون مهرداد دوم، ارد دوم و فرهاد چهارم اســت که ریشه در باور دینی آن روزگار مانند آیین مهرپرستی دارد. درباره نگارهی لنگر برداشتهای گوناگونی است، اما برجســتهتر­ین آن، لنگر را گونهای دیگر از آتشدان میدانند که در روزگار ساسانیان نمایانتر شــد. البته برخی نیز آن را برگرفته از سکههای سلوکی میدانند که رمز خدایان برای پیروزی و کامیابی بوده است.

سکهی مهرداد دوم اشکانی سکهی الیمایی

اکنون باید از سرپرســت پایگاه خبری اگزار که خود از کنشگران میراثفرهنگ­ی است، پرسید آیا ایشان ناهمسانی سکه و سنگنگاره را نمیداند؟ به راســتی چه همانندیای میان تیار اشکانی و الیمایی با پوشــش عربی دیده است؟ با آنکه در چند دههی گذشته ســازمانها و نهادهای میراثی و دانشــگاهی تمدن «ایالم» را با این نام میخوانند پافشاری بر واژهی «عیالم» برای چیست؟ آیا او گمان میکند «عیالم» نمایشگر تیرههای سامی است؟ این کنشگر جوان که خود نویسندهای زبردست است و در روزنامهها و خبرگزاریها مینویسد، خبرهای اینچنینی در «اگزار» را چه مینامد؟ اینگونه خبررسانیها اگر از روی ناآگاهی باشد کمدانشــی است و باید دیگر انجام نگیرد و اگر آگاهانه است دروغپردازی خواهد بود که نهتنها برازنده یک کنشگر میراث نیست و با میراثبانی و امانتداری میراث همخوانی ندارد که میتواند بسیار نگرانکننده هم باشد. فراموش نکنیم رســانههای ایــران به نامهای بزرگی چــون «جهانگیرخان صوراســراف­یل»، «ملکالمتکلم­ین»، «محمد مســعود»، «کریم پورشــیراز­ی» و ... میبالد که هیچگاه خواننده را نفریبد و برای «ایران» تا پای جان ایستادند. اینگونه تاریخپرداز­یهــا نهتنها ارجگزاری به هممیهنان عرب خوزستانی نیست، که ستمی افزون نیز به آنان به شمار میآید زیرا فرهنگ و آیینهای شهروندان عرب چنان پربار و درخشان است که نیازی به وارونگی و دستکاری نباشد.

یارینامه: پاگزادیان جغرافیای تاریخی قوم الیمایی، ایمان آزوش هینتس سکههای الیمایی، حسن پاتس شهریاری ایالم، والتر - باستان شناسی ایالم، دنیل تی، - آثار ثبت شده ایران در فهرست آثار ملی، ناصر پازوکی، عبدالکریمش­ادمهر

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran