Amordad Weekly Newspaper

پراکندگی همراه با پیوند، راز ماندگاری زرتشتیان

گفتوگو با رادمان خورشیدیان پیرامون شبکهی جهانی زرتشتیان

-

يازدهمين‌ کنگــر ‌هی‌ جهانی‌ زرتشــتيان‌ در‌ خوردادماه‌۷۹3۱‌خورشيدی‌به‌ميزبانی‌شهر‌ پرت‌اســتراليا‌برگزار‌شد.‌رادمان‌خورشيديان‌ يکی‌از‌زرتشــتيان‌ايــران‌بود‌کــه‌در‌اين‌ کنگره‌نوشــتار‌خود‌پيرامون‌شبک ‌هی‌جهانی‌ هازما ‌نهــای‌(:جوامع)‌زرتشــتی‌را‌ارايه‌داد.‌ او‌در‌اين‌گف ‌توگــو‌دربار‌هی‌پژوهش‌خود‌و‌ نمون ‌هی‌پيشنهادی‌اش‌برای‌هازمان‌زرتشتی‌ سخن‌م ‌یگويد.

رشتهی تحصیلی

من‌در‌دانشگاه‌ترنتو‌ايتاليا‌رشت‌هی‌پي ‌شبينی‌ اجتماعــی‌خوانــد ‌هام.‌مــا‌در‌اين‌رشــت ‌هی‌ دانشگاهی‌م ‌یکوشــيم‌يک‌پي ‌شبينی‌از‌۰۱‌ يا‌۵۱‌ســال‌آينده‌دربار ‌هی‌تاثير‌تکنولوژی‌بر‌ هازمان،‌دگرگونی‌نسلی،‌دگرگونی‌ارز ‌شها‌و‌ موارد‌ديگر‌داشته‌باشيم.

موضوع نوشتار

موضوع‌مقالــ ‌هی‌من‌در‌کنگر‌هی‌اســتراليا‌ «شــبک ‌هی‌جهانــی‌جوامع‌زرتشــتی»‌بود‌ که‌در‌پيونــد‌با‌پايان‌نام ‌هام‌اســت.‌موضوع‌ پايان‌نام ‌هی‌ مــن‌ به‌ التيــن‌ LQWHQWLRQD­O VHLWLQXPPR­F‌بود‌که‌برابر‌فارســی‌آن‌را‌ می‌توان‌«هازما ‌نهای‌عمدی»‌گفت.

هازمان عمدی بهتر از آرمانشهر

آرمان‌شــهر‌(DLSRWX)‌جايگزينی‌(:آلترناتيو)‌ برای‌هازمان‌ها‌اســت‌کــه‌نمونه‌ای‌ايده‌آل‌ و‌کامــل‌اســت.‌هيتلــر‌و‌کمونيســت‌ها‌ می‌خواســتند‌که‌يک‌آرمان‌شــهر‌بســازند‌ اما‌به‌فاجعه‌انجاميــد،‌از‌همين‌رو‌گروهی‌ بــه‌نــام‌DLSRWX $QWL پديــد‌آمدنــد‌که‌ هر‌ ايــده‌ی‌ آرمان‌گرايانــه‌ای‌ (اتوپيايی)‌ را‌ ويرانگر‌ دانستند. از‌ســويی‌ديگر‌هازمان‌عمــدی‌را‌داريم‌که‌ تنها‌يک‌جايگزين‌بهتر‌برای‌هازمان‌اســت.‌ هازمان‌عمدی‌ادعای‌کامل‌بودن‌و‌ســاخت‌ يــک‌هازمان‌ايــده‌آل‌را‌نــدارد‌و‌به‌روش‌ آزمون‌و‌خطا‌م ‌یکوشد‌جايگزينی‌بهتر‌برای‌ هازمان‌باشد.

هازمان عمدی چیست؟

برپايــ ‌هی‌ايــن‌ديــدگاه،‌هازمــان‌عمــدی‌ ‪‌,QWHQWLRQDO &RPPXQLW\‬ گروهــی‌ از‌ آد ‌مها‌هستند‌که‌تصميم‌م ‌یگيرند‌بر‌پاي ‌هی‌يک‌ جايگزين‌و‌ناهمســان‌با‌هازمان‌زندگی‌کنند.‌ بيشتر‌زما ‌نها‌اين‌با‌هم‌زيستن‌گزينشی‌است‌ و‌آد ‌مهــا‌در‌اين‌نمونه‌همديگر‌را‌برای‌ زيستن‌برم ‌یگزينند‌و‌با‌هم‌تصميم‌ م ‌یگيرند‌که‌چه‌کســی‌هموند‌ (:عضو)‌اين‌هازمان‌شود. واژ ‌,QWHQWLRQDO‌یدمع‌یه‌ اين‌نکته‌را‌يادآور‌م ‌یشود‌ که‌بــرای‌پاگيری‌چنين‌ هازمانی‌يک‌طرح‌وجود‌ داشته‌ است‌ و‌ مانند‌ يک‌ روستا‌خودب ‌هخود‌پا‌نم ‌یگيرد؛‌همچنين‌نشان‌ م ‌یدهــد‌که‌آد ‌مها‌همونــدان‌اين‌هازمان‌را‌ برم ‌یگزينند.

هازمانهای عمدی در میان زرتشتیان

هنگامی‌که‌به‌هازمان‌های‌سنتی‌زرتشتيان‌ يزد‌و‌کرمان‌می‌نگريم‌آن‌ها‌را‌هازمان‌هايی‌ عمدی‌می‌بينيــم،‌يعنی‌گروهــی‌از‌آدم‌ها‌ بوده‌انــد‌کــه‌همديگر‌را‌بــرای‌زندگی‌در‌ کنــار‌هم‌برگزيده‌اند،‌يک‌مرز‌داشــته‌اند‌و‌ هر‌کســی‌نمی‌توانســته‌وارد‌هازمان‌آن‌ها‌ شــود.‌همچنيــن‌ايــن‌هازمان‌هــا‌با‌يک‌ آلترناتيــ­و‌فرهنگی‌می‌زيســته‌اند‌و‌فرهنگ‌ آن‌ناهمســان‌با‌فرهنگ‌هازمان‌بزرگ‌تری‌ بوده‌است‌که‌در‌آن‌می‌زيسته‌اند.‌از‌اين‌ديد‌ هازمان‌های‌ســنتی‌زرتشتيان‌يزد‌و‌کرمان‌ ديدگاه‌و‌اخــالق‌آرمان‌گرايانه‌دارند‌و‌يک‌ اخالق‌برتــر‌را‌برای‌زندگــی‌برگزيده‌اند‌و‌ آلترناتيو‌اخالقی‌دارند. پس،‌هازمان‌زرتشــتی‌آگاهانه‌بــوده‌که‌با‌ طرح‌پا‌گرفته‌اســت‌و‌مردمانش‌ناهمسا ‌نتر‌ از‌هازمان‌بزر ‌گتر‌می‌زيســته‌اند.‌جالب‌آنکه‌ اين‌هازمان‌شــبکه‌‌ای‌پراکنده‌تشکيل‌داده‌ اســت،‌برای‌نمونه‌همگی‌نيامده‌اند‌در‌يک‌ جا‌در‌شهر‌يزد‌زندگی‌کنند،‌بلکه‌يک‌شبکه‌ تشکيل‌داده‌اند‌و‌در‌روستاهای‌گوناگون‌يزد‌ می‌زيسته‌اند؛‌روستاهايی‌که‌هر‌يک‌مستقل‌ هستند‌اما‌با‌ديگر‌روســتاها‌در‌پيوند‌هستند‌ و‌اين‌راز‌ماندگاری‌هازمان‌زرتشــتی‌در‌گذر‌ ساليان‌بوده‌است.

هازمان عمدی، راز ماندگاری زرتشتیان

در‌اين‌پژوهش‌نشــان‌داده‌م ‌یشــود‌که‌راز‌ ماندگاری‌هازمان‌زرتشــتی‌همين‌شــيو ‌هی‌ شــبک ‌هی‌هازما ‌نهای‌عمدی‌اســت.‌همان‌ گونــه‌که‌م ‌یبينيــم‌اگر‌زرتشــتيان‌در‌يک‌ هازمــان‌بزر ‌گتر‌مانند‌شــهر‌تهران‌پراکنده‌ شــوند‌اند ‌کاندک‌مهار ‌تهای‌اخالقی‌خود‌ ماننــد‌راســتگويی‌را‌از‌دســت‌خواهند‌داد،‌ پايبنــد‌بودن‌بــه‌آموز‌ههــای‌اخالقی‌يک‌ مهارت‌اســت‌و‌بايد‌در‌بين‌باورمندان‌به‌آن‌ تمرين‌شــود،‌شايد‌بتواند‌اين‌نمونه‌را‌به‌کار‌ برد‌کــه‌مهار ‌تهای‌اخالقی‌مانند‌آموختن‌و‌ بکار‌بســتن‌زبان‌است،‌همان‌گونه‌که‌کسی‌ نم ‌یتواند‌بــه‌تنهايی‌يک‌زبان‌مانند‌«دری»‌ را‌زنده‌نگه‌دارد‌و‌برای‌به‌ياد‌داشتن‌آن‌نياز‌ دارد‌با‌ديگری‌که‌آن‌هم‌اين‌زبان‌را‌م ‌یداند‌ گف ‌ت‌وگو‌کنــد،‌مهار ‌تهــای‌اخالقی‌مانند‌ راســتگويی،‌خيرخواهی‌يا‌خويشت ‌نداری‌نياز‌ دارند‌تا‌با‌ديگری‌که‌آ ‌نها‌را‌م ‌یداند‌تمرين‌ شوند‌تا‌در‌فرد‌زنده‌بماند.‌

پراکندگی عامل ماندگاری زرتشتیان

آينــده‌غيرقابــل‌پي ‌شبينــی‌اســت.‌جهان‌ از‌ديــد‌زيســ ‌ت‌بومی‌و‌سياســی‌شــرايط‌ دگرگون‌شــوند ‌های‌دارد.‌اگــر‌بخواهيم‌۰۰۱‌ ســال‌آيند ‌هی‌زرتشتيان‌را‌برنامه‌ريزی‌کنيم،‌ نم ‌یدانيــم‌کجای‌جهان‌بــرای‌زندگی‌امن‌ اســت،‌هر‌جايی‌برخی‌فرص ‌تهــا‌و‌برخی‌ تهديدها‌را‌دارد.‌پس‌اين‌پراکندگی‌زرتشتيان‌ در‌جهــان‌و‌در‌عين‌حــال‌پيوند‌ميان‌آ ‌نها‌ ماندگاری‌هازمان‌زرتشتی‌را‌تضمين‌م ‌یکند.‌ همان‌گونه‌که‌در‌يزد‌بوده‌است؛‌برای‌نمونه،‌ اگــر‌در‌يزد‌همگی‌در‌يک‌جا‌می‌زيســته‌اند‌ ممکن‌بود‌در‌پــی‌بيماری‌آن‌هازمان‌بزرگ‌ از‌ميان‌برود.‌حال‌اگر‌پراکنده‌باشيم‌چنانچه‌ يک‌هازمان‌زرتشتی‌دچار‌بحران‌شود‌ديگر‌ هازما ‌نها‌می‌توانند‌ياری‌رسانی‌کنند.

ایجاد پیوند میان این ســکونتگاه­ها و دادوســتد فرهنگــی و جابهجایی تجربههای همزیســتی میتواند شبکهای از سکونتگاهها­ی زرتشتی را برپا کند که از یک هوشمندی جمعی برخوردار خواهند بود. بر این پایه زرتشتیان ایران نیازدارند تا پیوند خود را با هازمان (:جامعه) جهانی زرتشــتیان نیرو بخشند.

نمونهسازیه­ازمانسنتیز­رتشتیاندرت­هران

گرچه‌زرتشــتيان‌در‌ساليان‌نزديک‌نيز‌دست‌ به‌ســاختن‌جوامع‌عمدی‌کرد‌هاند‌و‌نمون ‌هی‌ آن‌را‌م ‌یتوان‌مجتمع‌رســت ‌مباغ‌نام‌برد،‌ولی‌ بايد‌به‌ياد‌داشــت‌که‌برپا‌کردن‌يک‌هازمان‌ تنها‌با‌ساختن‌کالبد‌آن‌روی‌نم ‌یدهد‌بلکه‌نياز‌ اســت‌تا‌هم ‌هی‌هموندان‌به‌ه ‌مرايی‌در‌مورد‌ زيستن‌با‌يکديگر‌برسند‌و‌انجم ‌نها‌و‌نهادها‌ تنها‌م ‌یتوانند‌همواندن‌را‌به‌ســوی‌گزينش‌ اين‌گونه‌از‌زندگی‌سوق‌دهند‌و‌به‌اين‌فرآيند‌ شتاب‌بدهند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran