Amordad Weekly Newspaper

هرمز اردشیر را دریابید

-

شهر باستانی هرمزاردشــ­یر ۴2 شهریور ۰۱3۱ خورشــیدی از ســوی وزارت اوقــاف و صنایع مستظرفه در ســیاههی آفرینههای (:آثار) ملی جــای گرفت تا یادمانهــا­ی بهجاماندهی آن از دســتدرازی و ویرانــی در پناه مانــد و مردم با پیشینهی این شهر آشنا شوند. شوربختانه در همهی این سالها هرمزاردشیر که اهواز کنونی بر روی آن ســاخته شده گمنام و تنها رها شده است، نه کاوشی پیرامون آن انجام گرفته و نه به شایســتگی شناسانده شده است. این شــهر روزگاری نامی باشکوه و جایگاهی ارزنده داشت. پورحوقل درصورهاالر­ض میگوید: «اهواز شهری اســت معروف به هرمزاردشیر، والیتی بزرگ و ناحیهای پهناور و وسیع دارد». به گفته جیهانی در کتاب اشکالالعال­م: «اهواز نام هرمزشهر است که جمله شهرها را در آن والیت به آن نسبت میدهند.» برخی از رخدادنگارا­ن ســاخت آن را به دســت اشکانیان و برخی دیگر به فرمان اردشیر ساسانی میدانند. در مرآتالبلدا­ن آمده است: «در دورهی ایالم شهر اوکســین در حدود آن بوده است که کلمهی اوکســی، هوز، هوج و خوز از یک ریشه هستند. اشکانیان این شهر را تجدیدبنا کرده سپس اردشیر آن را دوباره ساخته است.» حمزه اصفهانی نیز در اینباره میگوید: «اردشیر بنای شهر اهواز را افکند و سد بزرگی برکارون بنا نهاد.» هرمزاردشــ­یر پیش از اسالم در گسترهی کنونی اهواز شهری پرآوازه بوده است و مردمانش بیشتر کشــاورزی و دادوستد کاال میکردند. به گفتهی محمدعلی امامشوشــت­ری: «شکرستان، خرما و پارچههای ابریشــمی آن به اطراف عالم صادر میشد و مردمش توانگر و ثروتمند بودند.» همچنین مقدسی از انبوه کارگاههای پارچهبافی تا هنگام خالفت عباسی نام میبرد. اسماعیل ابوالفدا نیــز از «باغهای عالی و انواع اشــجار و زراعت نیشکر»میگوید. نقشهی شهر مستطیلشــک­ل بود و چهار دروازه داشت. با الگوبرداری از شهر انطاکیه خیابانهای بزرگتر، خیابانهای کوچکتر را مانند صفحهی شطرنج از هم جدا میکردند. این شــهر بخش جداگانهی «هرمشیر» ویژهی بــزرگان مانند دبیــران، موبدان و ارتشــیان و «هوجستانواز­ار» (خوزســتانب­ازار) برای زندگی بازرگانان، پیشهوران و دیگر مردم داشت. همچنین در این شهر آتشکده، کاروانسرا، سربازخانه، انبار، بازار و زمینهای کشاورزی دیده میشد. هرمزاردشیر یعنی شــهری که مهر و پشتیبانی خداوند و شــاه را دارد. بر پایهی دستنوشتهها­ی پهلوی و گیتاشناسان­ی (:جغرافیدانه­ایی) چون بالذری و پورحوقل از این شهر با نامهای رامشهر، رامهرمزد و رام اردشیر نیز یاد شده است. با آمدن اســالم به ایران بخش بزرگان این شهر ویران شــد ولی هوجســتانو­ازار پابرجا ماند که عربهای مسلمان آن را «سوقاالهواز» یعنی بازار هوزیها نامیدند و پس از اندکی این نام به همهی شهر گفته شد. در همین زمینه ابومنصور جوالیقی در سدهی پنجم مهی (:قمری) چامهای را از «جریر» چکامهسرای عرب آورده که نشان میدهد نام اهواز در میان عربها نیز با «ه» نوشته میشد: سیرو ابنی العم فاالهواز منزلکم و نهر تیری فما تعرفکم المعرب به گواه گزارشنویسـ­ـان تاریخی این شهر تا ســدهی هفتم مهی کرسی خوزســتان بوده اســت، چنانکه ابوســعد ســمعانی «اهواز را شهری مشهور دانسته که دانشمندان، بزرگان و بازرگانان بسیاری در آن زندگی میکنند». در این زمینه باید از پزشــک و روانشناس نامدار ســدهی چهارم مهی علیابنمجوس­ی اهوازی نویســندهی «کتاب ملکی» نام برد که نیاکان زرتشتی داشت. همچنین به گفتهی پورالبشار مقدســی این شــهر یکی از اسقفنشینها­ی ترسایی (:مســیحی) به شمار آمده که صابئین مندایی، ترسایان سریانی و زرتشتیان بسیاری درآن میزیســتند کــه ایــن نکتــه فرهنگ

همزیستی و آشــتیجویا­نهی شهروندان آن را نشان میدهد. هرمزاردشیر ساسانی به شوندهایی مانند جنگ، گسترش بیماری وبا و طاعون، جابهجایی پایتخت به شوشــتر، شکستن سد شــادروان و برگشتن رودخانــه مســرقان از جوی خود از پیشــرفت بازایســتا­د، مردمانش پراکنده شدند و از سدهی هفتم رو به ویرانی نهاد. اکنون با آنکه 7۸ سال از ثبت ملی هرمزاردشیر میگذرد حریم و عرصهی آن روشــن نشده که این خود زمینه را بــرای نابودی یادمانهای این شهر پدید آورده است. تا سال ۵23۱ خورشیدی بر پایهی فرتورهای (:عکس) هوایی که آندرهگدار فرانســوی به ســفارش وزارت فرهنگ و هنر و سازمان زمینشناســ­ی از اهواز گرفت سازهها و گسترههای بسیاری از هرمزاردشیر دیده میشود ولی اکنون نشانههای آن را تنها در تپهی آسیهآباد و بوستان کوهساران میتوان جستوجو کرد. در یک دههی گذشته در منطقهی 7 شهرداری اهواز دیوارها، الیهها و آوندهای سفالی بسیار در کاریها در کوی۰2 متری شــهرداری، خرمکوشک و گذرگاه قطار شهری پیدا شده است. در ســال ۶۸3۱ خورشیدی گروه باستانشناس­ی سازمان میراثفرهنگ­ی (دکتر چگینی، مهندس رایتیمقدم، صابری، جوادی و عبیدی) وجود چنین شهری را در میدان خلیجفارس اهواز پذیرفتند که شوربختانه با بیمهری ادارهی کل میراثفرهنگ­ی خوزستان، شهرداری اهواز و دیگر نهادهای دولتی به آسانی نادیده انگاشته شد. به راستی اگر هرمزاردشیر در هر گوشهی دیگری از جهان بود، آن را گرامی نمیداشتند و با ارجگذاری به پیشینهی سرافرازانه­ی آن غرور، آرمان و شادابی را در میان شهروندان فراهم نمیکردند؟ پرداختن به هرمز اردشــیر از یکسو ناگفتههای تاریخی بسیاری را بازگو و از سوی دیگر زمینه را برای گسترش گردشگری آماده میکند. در آســتانهی سالگرد ثبت ملی هرمزاردشیر این شهر را فراموش نکنیم تا مردم اهواز با سرگذشت راستین شهر خود آشنا شوند و راه بر دروغگویان تاریخ بسته شود. آنانی که این شهر را باور ندارند، همانهایی که در سیاهی شــب با دستکاری درگذشــته و افزودن پسوند و پیشوند تاریخ را به نام خود میکنند. کســانی که آپادانای شوش را کاخی آشوری، سکه الیمایی را ایالمی و چغازنبیل را سازهای سامی میخوانند. هرمزاردشیر را دریابید که بیگمان فردا دیر است.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran