آموزشگاه خوب چه ویژگیهایی دارد؟
هد فها آموزشگا ههاینتیج هگرا سخ تافزار سنجش آموزشگاهها از دیدگاه کارشناسی
کمابیش همــهی پدران و مادران با رســیدن فرزندشان به سن آموزش با این پرسش روبهرو میشوند که آموزشگاه خوب کدام است؟ هرچند پاســخ یگانهای برای این پرسش دیده نمیشــود، ولی در این نوشــتار کوشش شده است که آموزشگاهها از دیدگاههای گوناگون با هم ســنجیده شوند تا خود خواننده داوری کند. شماری از این دیدگاهها بر این پایهاند: هدفها، ســختافزار، دبیران، دانشآموزان (همساالن)، جای آموزشگاه
رویهمرفتــه آموزشــگاهها را میتــوان بــه دو دســتهی «آموزشــگاههای نتیجهگــرا» و «سامانهی آموزشی فرایندمحور» بخش کرد.
آموزشگاههای نتیجهگرا یک یا چند هدف روشن دارند که با دستیابی به آن خواستهی آموزشگاه پایان مییابد. چند نمونه از این هدفها بر این پایه اســت: راهیابی به آموزشگاه تیزهوشان و دانشگاهها، المپیادهای علمی و یا مرحله استانی در مسابقههای آزمایشگاهی. چنیــن مرکزهایی بــا محدود کــردن منابع دریافتهــای دانشآموزان آنهــا را در کانال هدف میاندازند. امروزه خردههای فراوانی برای چنین کارکردی گرفته میشود. در چنین نگرشی ناهمسانیهای (:تفاوتهای) فردی آنجایی باارزش اســت که آموزشگاه را به یکــی از هدفهای خــود نزدیک میکند. رویاپــردازی دانشآموز در چیزی به جز کانال هــدف معنا نــدارد. رقابت اهرم فشــار برای رســیدن به هدف اســت و این حس رشــک بردن (:حســادت) به جای حس دوستی میان همساالن را در پی دارد. کمابیش کار گروهی بیمعنی است و هدف وسیله را توجیه میکند. در این شــرایط نمیتوان در پی دوستیهای خوب بود و در این وضعیت حس مردمدوستی کمتر پدید میآید. در آموزشــگاههای نتیجهگرا رویاهای کودکان بــرای همیشــه فراموش و در پایــان پدران و مادران با خودپسندی رتبهی کنکور فرزندشان را یادآور میشــوند. جشن و شیرینی دادنهای آنها تبلیغ بزرگی برای آموزشگاه خواهد بود. در این مرکزها برنامهریزی موشــکافانه برای دمبــهدم زندگــی دانشآموز دیده میشــود. رویاپــردازی، کتابخوانــی و ... بیــرون از چهارچوب برنامهریزیشــده تباه کردن زمان است و برای کودک احساس گناه به همراه دارد. ارزشیابیهای (آزمونها) پیاپی و پرشمار یک امتیاز اســت. ارایهی آموزههای فراتر از سطح دریافت دانشآموز یک اصل است. چند ســال پیش در یکی از آموزشــگاههای بنام تهران که هر ســاله شــمار بســیاری از دانشآمــوزان در رشــتهها و دانشــگاههای پرهوادار پذیرفته میشــدند، دزدیدن جزوه و کتاب همشــاگردیها بسیار بود تا یکی به زیر کشیده شود و دیگری به رتبهای باالتر دست یابد! دانشآموزان بــرای جلوگیری از دزدیده شدن کتاب و دفترشان بر کیفهای خود قفل میزدند!!! در چنیــن آموزشــگاههایی دانشآموزان پیش از نامنویســی با چیزی همانند کنکور گزینش میشوند. در کالس 30 تنی همهی دانشآموزان معدل باالی 19 دارند. به دســت آوردن معدل کمتر از 19 به معنای رتبهای باالتر از 25 برای دانشآموز اســت. در این وضعیت فشار خانواده نوجوان را شکننده میکند. گاهی گزارشهایی از افسردگی برخی از این دانشآموزان به بیرون راه پیدا میکند که در بیشــتر موارد فرنشــین آموزشــگاه با بیرون کــردن دانشآموز صورت پرسمان (:مساله) را پاک میکند. در این دیدگاه یادگیری فرایندی اســت که از هنــگام زادن آغاز و تا پایان زندگی دنباله دارد. هــر چیز و هر موقعیتی زمانــی برای یادگیری اســت. آموزش کانالی نیست که به یک هدف ازباالدیکتهشده پایان یابد بلکه دریایی است که هر کس به توان خود از آن بهره میبرد. در این دیدگاه آموزش هدف نیســت و جریانی اســت برای افزایش تواناییها. در این سامانه رشــتهها و آموزههــا، کار و درآمــد خوب معنا ندارد بلکه راهی برای افزایش توانایی فرد برای دستیابی به آنها است. گذراندن یک یا چند درس اصل نیســت و نیاز بــه دریافت و از آن باالتر بهــرهوری و کاربرد آموزههای مورد نیاز است. در ایــن نگرش به جــای بهکارگیری عبارت «محیط آموزش»، از عبارت «محیط یادگیری» و بــه جــای واژهی «دانشآمــوز»، واژهی «یادگیرنده» بهکار گرفته میشود. محیط یادگیری باید خالی از فشارهای بیهوده باشــد به جــای ارزشیابی از یادســپاریها (:محفوظات)، به آفرینشهــا و نوآوریها بها داده میشود. در ایــن دیــدگاه به جــای نوشــتن برنامهی باریکبینانــه و بــار کردن آن بــه دانشآموز، یادگیرنده آزادی بسیاری در گزینش درسها در راستای دوست داشتن و توانایی و البته آرزوهای خود دارد. هنگامی که در آموزشگاههای نتیجهگرا پوشش هماهنــگ یک امتیاز اســت و رعایت نکردن آن توبیخ (گاهی بســیار سخت) به همراه دارد. در نگــرش فرایندگــرا هر گزینش نشــانگر ناهمسانیهای فردی و یک امتیاز است. در ایــن نگرش ارزشیابــی (آزمون) تنها یک ابزار کمکآموزشــی است و برآیند (:نتیجه) آن بیشتر از هر چیز برای درست کردن روشهای یادگیری و یافتــن کجفهمیهای یادگیرنده به کار گرفته میشود. زمان و جای یادگیری را یادگیرنده برمیگزیند تــا با ســطح دریافــت او هماهنگ باشــد و برنامهریزیهای خشــک و نرمشناپذیر کنار گذاشته میشــود. بیش از رشته و دانشگاه که در آن پذیرفته خواهد شــد، توانایی شــخص در پیوســتن با جهان پیرامــون و پدید آوردن دگرگونی و سازش با محیط ارزش دارد. این نگرش همهی درازنای زندگی را در بر دارد و کرانمند (:محدود) به یک دورهی زندگی نیست با پایان یافتن یک دوره و راهیابی به دوره یا کالس باالتر پایان نمییابد. داشــتن دوســتان بسیار، گوناگون و توانایــی انجام کارهای گروهی یک امتیاز است و دوستیها جانشین رقابت میشود.
بســیاری آموزشــگاهی را برتــر میدانند که ابزارهای (:تجهیزات) بیشتر و بهروزتری داشته باشد. در چنین آموزشگاههایی دیگر از تختهی گچی اثری نیست و وایتبرد جای آن را گرفته است. چند سالی است که ابزاری به نام تختهی هوشــمند بخشــی از کالسها را گرفته است. کالسهای هوشــمند با ویدیو پروژکتور آماده شــدهاند که شاید هیچ رایانهای آن را پشتیبانی نکند! و گاهی یک آموزشــگاه بــا دهها ویدیو پروژکتور و تختهی هوشــمند تنها یک لپتاپ دارد! بســیاری از ویدیو پروژکتورها روشــنایی خوب و بهاندازه ندارند و با تاریک کردن کالس کنترل آموزگار در کالس کاهش مییابد و پیوند چشــمی او با دانشآموز از میــان میرود. نبود نرمافزارهای کاربردی و ناآشــنایی آموزگاران با این ابــزار، آن را یک ابــزار تزیینی و بدون بهرهوری شناسانده است. بیشــتر چنین آموزشــگاههایی بخش رایانه در جایی اســت که بازدیدکنندگان آن را ببینند تا پدران و مادران (مشتریها) در آغاز درون شدن به آموزشگاه با شمار بســیاری از رایانه در زیر پوشــشهای پاکیزه و در اتاقی ســرتاپا سپید روبهرو شوند. تجربــه نشــان داده هر چه نمای آموزشــگاه مجهزتر باشد از کاربرد ابزارها کمتر نشانی است و دانشآموزان امکان کمتری برای بهرهبرداری از آن دارند. هرچه نمای بخش رایانه پرکششتر باشــد، محدودیتهای بهرهوری از آن بیشــتر است. در بســیاری از آموزشگاهها بخش رایانه بیشتر برای کارهایی مانند نامنویسی، گنجینهی پرســشها و یا جای تصحیح برگههای آزمون ویژه شده است. کموبیش همین دســتور برای آزمایشگاهها نیز پابرجا است. بسیاری از آزمایشگاهها قفسههای شیشهای پر از ابزارهایی دارند که هرگز از آنها بهره نبردهاند. برخی از فرنشینان چنان وسواسی برای سالم ماندن ابزراهای آزمایشگاهی دارند که همان شمار اندک آموزگاران دوستدار را سرخورده و ناامیــد میکنند. خود، بارها هنگام بهکارگیری ابزارهای آموزشگاه چه بخش رایانه چه ابزارهای آزمایشگاهی با بازداری مدیران روبهرو شدهام.
یکی از نکتههای بســیار ارزشمند برای پدران و مــادران بودن آموزگاران برجســته و بنام در آموزشگاه اســت. دریافت دستمزدهای نجومی برخی از آموزگاران نامور شــدن آنها را در پی داشــته که بیگمان این آموزگاران نمیتوانند روشهای نوین آموزشــی و یادگیری خوب را پشتیبانی کنند. جزوهنویســی و نوشــتن پرسشوپاسخ هیچ جایگاهــی در ســامانهی یاددهی-یادگیری ســدهی کنونی را نــدارد و اکنــون آموزش بــر پایــهی روشهایی چون بــارش مغزی، آزمایش، مدلســازی، جســتوجوگری و ... است. در رشــتهی خودم (فیزیک) بهرهگیری از شــیوههای ســنتی شــوند شــکلگیری دریافتهای نادرســت شده و دانشآموزان به جای یادگیــری مفهومهای پایهای این درس که جهان را به ســادگی و زیبایی مدلسازی و پیشگویی میکند با حجم بزرگی از فرمولهای شگفتآور و بیمعنی روبهرو میشوند. در چند سال تجربهام در بررسی آزمونهای فیزیک با پرسشهایی روبهرو شدهام که از پایه نادرست و قابل طرح در گســترهی فیزیک کالسیک نیســت. (برخی از آموزگاران نامور این درس دانشآموختهی رشــتهی فیزیک و یا رشتهی در پیوند با آن نیستند) شــگفت آنکه بســیاری از پدران، مــادران و دانشآموزان روشهای کهنه و ردشده را خوب میدانند، روشهای طوطیوار بر پایهی حافظه را کارآمد مییابنــد، روشهای نوین را بازی و زمانکشــی میانگارند و یادگیری مفهومی را گنگ و گیجکننده میبینند. افســوس که پــس از بیســت ســال کار در آموزشوپرورش نهتنها رشــد چشمگیری از دید دانشی در میان همکاران (بهویژه استخدامهای نو) دیده نشده است بلکه افت آشکاری در میزان دانشآنها دیده میشــود. این افت در برخی از درسها مانند ادبیات فارسی بیشتر است و دیگر از دلدادگان شعر و ادب فارسی کمتر خبری است.
سامان هیآموزشــیفرایندمحور(دیدگاه فرایندگرا) آموزگارانبرجسته دان شآموزان(همساالن)
بخــش همســاالن در آینــدهی هازمانــی (:اجتماعی) و بهویژه آیندهی کاری او بســیار اثرگذار است و روشن است پدران و مادران به آن حساسیت ویژهای دارند. سامانهی آموزشی ایران به ســویی رفته کــه دانشآموزان را به گروههایی چون: تیزهوشــان و اســتعدادهای درخشان، غیرانتفاعیها، شــاهد و ایثارگران، نمونهدولتیها، هیاتامنایی، اقلیتها و ... جدا کرده است. دربارهی انباشــته بودن دانشآمــوزان با تراز نمرهی بــاال و کوچــک بودن آموزشــگاه و آسیبهای آن پیشتر در بخش آموزشگاههای نتیجهگرا ســخن بــه میان آمد. بــه هر روی، گوناگون نبودن دانشآموزان آموزشگاه نسبت به واقعیت هازمان، رشد تکبعدی دانشآموزان و کاهش انطباقپذیری آنها با هازمان را در پی خواهد داشت. جداسازی گروهی از فرزندان این سرزمین با نام اقلیت دینی گونهای خوار شمردن به شیوهی نژادپرستانه است که از موضوع این نوشتار بیرون است. هرچند بســتر رشــد جایگاه ارزشــمندی در شــکلگیری منش و آینده فرزندان دارد، ولی بودن در یک آموزشگاه گران یا تفکیکی پیروزی همه سویه را در آینده پشتیبانی نمیکند و وارون آن بودن در یک آموزشگاه معمولی لزوما تباهی آینده فرزندان را به همراه ندارد.
جایآموزشگاه
نزدیکی آموزشگاه و خانه یکی از نکتههای مثبت اســت ولی تجربهها نشــان میدهد که پدران، مادران و دانشآمــوزان میخواهند که به جای گزینش یک آموزشگاه در یک کوچه پایینتر به آموزشگاهی چندین خیابان باالتر بروند که این یعنی هزینهی سنگین ســرویس، آلودگی هوا، زمانکشی و سنگینی رفتوآمد شهر! در پژوهشی که چند سال پیش انجام دادم روشن شــد که دانشآموزان تهرانی روزانه نزدیک به یک میلیون تن ساعت رفتوآمد با خودروهای بنزینی دارند. در همین پژوهش روشــن شــد که گردش مالی ســرویس آموزشگاهها چنان چشمگیر اســت که جلوی هر گونه اراده برای دگرگون کردن وضعیت کنونی را گرفته است. 20( درصد خالص دریافتی، یکراست به حساب آموزشوپرورش واریز میشود) در پایان پاسخ این پرسش که «کدام آموزشگاه خوب اســت؟» باید گفت: بستگی به نگرش و هدفهای هر کسی دارد. پس از بیش از بیست ســال کار در بخش آموزش تنها به این جمله بسنده میکنم که «محیط خوب جایی است که آن کس در آنجا شــادی، آرامش، خودباوری و سودمند بودن را احساس کند.»
*کارشــناس ارشــد فیزیک - دبیر فیزیک با 22 ســال پیشینهی کاری