Amordad Weekly Newspaper

کارنامک دکتر فرهنگ مهر )4(

- نویسنده بوذرجمهر پرخیده

همان‌روزی‌که‌دکتر‌مهر‌خود‌را‌آماده‌ پذيرش‌ فرنشــينی‌ (:رياســت)‌ بيمه‌ی‌ مرکــزی‌ايران‌می‌کــرد،‌دکتر‌اقبال‌در‌ يک‌گفت‌وگــوی‌تلفنی‌بــه‌دکتر‌مهر‌ گفــت‌که‌شــاه‌از‌او‌خواســته‌که‌فرد‌ شايسته‌ای‌ را‌ برای‌ فرنشــينی‌ دانشگاه‌ پهلوی‌جســت‌وجو‌کند‌و‌دکتر‌اقبال‌به‌ شــاه‌گفته‌است‌که‌دکتر‌مهر‌برای‌اين‌ جايگاه‌بســيار‌مناسب‌است.‌با‌آنكه‌شاه‌ از‌ اين‌ گزينش‌ دکتر‌ اقبال‌ شــگفت‌زده‌ می‌شود،‌از‌پيشــينه‌ی‌علمی‌و‌فرهنگی‌ دکتر‌مهر‌می‌پرســد.‌دکتر‌اقبال‌به‌شاه‌ می‌گويد‌کــه‌در‌زمان‌فرنشــينی‌دکتر‌ مهــر‌در‌شــرکت‌بيمه‌ی‌ايــران‌و‌در‌ کادر‌ «پيمان‌ همــكاری‌ منطقه‌ای»،‌ او‌ در‌جهت‌آموزش‌بيمه‌گران‌کشــورهای‌ ايران،‌پاکستان‌و‌ترکيه‌کالجی‌به‌زبان‌ انگليســی‌بنياد‌نهاده‌اســت.‌همچنين‌ برای‌آمــوزش‌متخصصــان‌ايرانی‌نيز‌ کالجــی‌به‌زبان‌فارســی‌بر‌پا‌کرده‌که‌ همه‌ی‌هزينه‌هــای‌برپايی‌آن‌را‌بدون‌ فشــار‌به‌بودجه‌ی‌دولــت‌فراهم‌آورده‌ است‌تا‌به‌بهترين‌گونه‌اداره‌شوند.‌شاه‌ پس‌از‌شنيدن‌سخنان‌دکتر‌اقبال،‌از‌او‌ می‌خواهد‌تا‌با‌فرهنگ‌مهر‌هم‌درباره‌ی‌ پذيرش‌اين‌جايگاه‌گفت‌وگو‌شــود.‌اين‌ گزينش‌در‌حالی‌بود‌کــه‌ َعلَم‌و‌هويدا‌ نيز‌کســانی‌را‌به‌شــاه‌شناسانده‌بودند،‌ ولی‌شاه‌آنان‌را‌نمی‌خواست.‌اين‌زمان‌ درســت‌برابر‌بود‌با‌اينكــه‌دکتر‌مهر‌و‌ همسرش‌ چشم‌به‌راه‌ زاده‌ شدن‌ سومين‌ فرزندشان‌بودند.‌ دکتر‌مهر‌با‌همســرش‌هم‌در‌اين‌باره‌ گفت‌وگو‌کرد‌او‌نيز‌پذيرفت،‌به‌شرطی‌ که‌فرهنگ‌يک‌ســال‌به‌شيراز‌برود‌و‌ چنا‌نچه‌کار‌را‌پســنديد‌او‌و‌فرزندان‌نيز‌ به‌پدر‌بپيوندند. دکنر‌مهر‌پــس‌از‌رفتن‌به‌شــيراز‌(٣‌ شــهريور‌ ٠۵٣١‌ خورشــيدی)،‌ جايگاه‌ فرنشــينی‌ را‌ بســيار‌ می‌پســندد.‌ او‌ همــواره‌عاشــق‌کارهای‌دانشــگاهی‌ بــود‌و‌کار‌پژوهش،‌آمــوزش‌و‌محيط‌ آموزش‌وپرورش‌را‌دوســت‌داشــت،‌تا‌ جايی‌که‌دو‌سال‌پيش‌از‌انقالب،‌دکتر‌ اقبال‌فرنشــين‌هيات‌مديره‌و‌مديرعامل‌ شــرکت‌نفت،‌با‌موافقت‌شــاه،‌پســت‌ دســتياری‌(:معاونت)‌مديرعامل‌شرکت‌ ملی‌نفت‌و‌فرنشــينی‌شرکت‌در‌جنوب‌ را‌به‌دکتر‌مهر‌پيشــنهاد‌کرد‌و‌با‌آنكه‌ مزايای‌حقوقــی‌و‌رفاهی‌آن‌به‌مراتب‌ چندين‌برابر‌رياســت‌دانشگاه‌بود،‌ولی‌ او‌نپذيرفت،‌زيرا‌می‌خواست‌آنچه‌را‌در‌ دانشــگاه‌آغاز‌کرده‌بود‌پايان‌برســاند.‌ افزون‌بــر‌آن‌به‌گفتــه‌ی‌خودش،‌در‌ دانشگاه‌هر‌روز‌از‌استادان‌و‌دانشجويان‌ چيزهای‌بسياری‌می‌آموخت‌و‌اين‌برای‌ او‌گنجينه‌ای‌گران‌بها‌بود. دکتر‌مهــر‌در‌گفت‌وگويی‌درباره‌ی‌اين‌ دوره‌می‌گويــد:‌«خدماتم‌در‌دانشــگاه‌ چون‌ســاير‌موسســاتی‌کــه‌عهده‌دار‌ مديريت‌آن‌ها‌بودم‌با‌مشــورت‌کامل‌با‌ اســتادان‌صاحب‌انديشه،‌دانشجويان‌و‌ کارکنان‌آن‌صــورت‌می‌گرفت‌که‌آنان‌ همگی‌بهترين،‌اليق‌ترين‌و‌فداکارترين‌ نخبگان‌کشور‌را‌تشكيل‌می‌دادند.» بنياد‌دانشــگاه‌پهلوی‌شــيراز‌به‌سال‌ ۸٣٣١‌خورشــيدی‌و‌سفر‌شاه‌به‌آمريكا‌ در‌زمان‌دســتياری‌رياســت‌جمهوری‌ نيكسون‌برمی‌گشــت.‌در‌آن‌زمان‌شاه‌ از‌نيكســون‌و‌دين‌راسک‌فرنشين‌بنياد‌ راکفلر،‌پيرامون‌بنياد‌نهادن‌دانشــگاهی‌ هماننــد‌هــاروارد‌با‌اعتبــاری‌جهانی،‌ رايزنی‌می‌کند.‌بنيــاد‌راکفلر‌با‌پرداخت‌ پنج‌ميليون‌دالر،‌بودجه‌ای‌را‌برای‌اين‌ کار‌ويژه‌می‌کند. پيش‌از‌دکتر‌فرهنگ‌مهر،‌هوشنگ‌نهاوندی‌ فرنشين‌دانشگاه‌شيراز‌بود.‌کارهای‌ناتمامی‌ برجــای‌مانــده‌بود‌کــه‌در‌ايــن‌دوره‌به‌ سرانجام‌رسيد.‌ برخی‌از‌کارهــای‌ايــن‌دوره:‌بنياد‌نهادن‌ رصدخانه‌ی‌ مالصدرا‌ در‌ شــيراز،‌ تاســيس‌ نخســتين‌ديرينكده‌ی‌(:موزه)‌تاريخ‌طبيعی،‌ کلينيک‌ســيار‌دامپروری،‌تاسيس‌آموزشگاه‌ فنی‌الكترونيک‌و‌...‌ يكی‌از‌کارهای‌درخشان‌فرهنگی‌و‌هنری،‌ بنيادگذاری‌«موسسه‌آســيايی»‌بود.‌در‌آن‌ زمان‌پروفســور‌پــوپ‌و‌پروفســور‌ريچارد‌ فرای‌در‌شــيراز‌می‌زيستند‌و‌هر‌دو‌پيرامون‌ ايران‌باســتان‌پژوهش‌می‌کردنــد.‌در‌اين‌ مرکز‌رشــته‌ی‌کارشناسی‌ارشــد‌بر‌پا‌شد.‌ موسسه‌آســيايی‌با‌ياری‌و‌دستور‌جاماسب‌ آســا‌و‌دکتر‌ماهيار‌نوابی‌و‌دکتر‌طاووســی‌ توانســت‌۲۲‌جلد‌از‌کتاب‌های‌خطی‌پهلوی‌ ايران‌باســتان‌را‌از‌هندوستان‌به‌ايران‌آورد‌ و‌ايــن‌آفرينه‌ها‌(:آثار)‌را‌که‌نزديک‌به‌٠٠۵‌ سال‌ديرينگی‌داشــتند،‌دوباره‌چاپ‌و‌زنده‌ کند.‌از‌ديگر‌کارهای‌بی‌مانند‌و‌ماندگار‌اين‌ موسســه‌تهيه‌ی‌نقشــه‌های‌کاملی‌از‌حرم‌ امام‌رضا‌(ع)،‌شاه‌چراغ‌(ع)‌و‌حرم‌معصومه‌ (س)‌قم‌بود‌کــه‌از‌ديد‌مهرازی‌(:معماری)‌ جايگاه‌ويژه‌ای‌داشتند‌و‌هر‌سه‌مجموعه‌ی‌ ارزشمند‌در‌ايتاليا‌چاپ‌شد. دانشــكده‌ی‌پزشــكی‌دانشــگاه‌کــه‌امور‌ درمانی‌اســتان‌فارس‌و‌برخی‌از‌جای‌های‌ جنوب‌کشــور‌را‌اداره‌می‌کرد،‌خود‌يكی‌از‌ پايگاه‌های‌ارزنده‌دانشگاه‌به‌شمار‌می‌رفت.‌ در‌دشت‌زيبای‌باجگاه‌و‌در‌کنار‌دانشكده‌ی‌ کشاورزی،‌ دانشكده‌ی‌ دامپزشكی‌ با‌ همه‌ی‌ امكانات‌آموزشی‌و‌درمانی‌تاسيس‌و‌توسعه‌ و‌تجهيز‌آن‌از‌کارهای‌درخور‌بود. دانشــكده‌های‌دندان‌پزشكی‌و‌حقوق‌نيز‌به‌ دانشــگاه‌افزوده‌شد‌و‌شــمار‌دانشجويان‌و‌ استادان‌رو‌به‌فزونی‌گذاشت. تاســيس‌و‌گســترش‌دبيرســتان‌دانشگاه‌ گامــی‌ديگر‌بــود.‌بيشــتر‌دانش‌آموختگان‌ اين‌دبيرستان‌در‌دانشگاه‌های‌نامدار‌داخلی‌ پذيرفته‌ می‌شدند. از‌دشــواری‌هايی‌که‌بيشتر‌استادان‌تازه‌وارد‌ به‌شيراز‌و‌دانشگاه‌داشتند،‌چگونگی‌زندگی‌ بود.‌در‌اين‌راســتا‌مجموعه‌ای‌بسيار‌جامع‌ دارای‌ امكانــات‌ رفاهی،‌ چون‌ مهمان‌ســرا‌ با‌۲٣‌اســتوديو،‌مجموعه‌ی‌کامل‌ورزشــی‌ سرپوشــيده‌(دربرگيرنده‌ی‌ســالن‌بولينگ،‌ استخر‌شنا،‌زمين‌های‌بســكتبال‌و‌واليبال)‌ بــا‌چند‌تاالر‌و‌ســالن‌کنفرانس‌و‌ســمينار‌ بــا‌رســتورانی‌مجهز‌ســاخته‌شــد‌که‌تا‌ پيش‌ از‌ ســال‌ ۷۵٣١‌ خورشــيدی‌ آماده‌ی‌ بهره‌برداری‌شد. دکتر‌فرهنگ‌مهر‌هفت‌ســال‌فرنشينی‌اين‌ دانشــگاه‌را‌بر‌دوش‌داشت.‌برای‌اين‌زمان‌ کار‌در‌دانشــگاه‌پهلوی،‌نشــان‌درجه‌يک‌ همايونــی‌با‌حمايل‌(که‌ويــژه‌وزيران‌بود)‌ دريافــت‌کرد.‌اين‌از‌ايــن‌رو‌ويژگی‌جالبی‌ داشــت‌که‌او‌زرتشــتی‌بود‌و‌نمی‌توانست‌ به‌وزارت‌برســد.‌افزون‌بر‌اين‌نشــان‌های‌ ديگــری‌نيز‌چــون‌درجه‌دو‌تــاج‌و‌برخی‌ نشــان‌های‌علمی‌دريافت‌کرد.‌هم‌چنين‌از‌ دانشگاه‌پنســيلوان­يا‌دکترای‌افتخاری‌حقوق‌ دريافت‌کرد. دکتر‌فرهنگ‌مهر‌افزون‌بر‌جايگاهی‌که‌در‌ مديريت‌و‌دانش‌داشــت‌در‌ميان‌زرتشتيان‌ نيز‌ پايگاه‌ اجتماعی‌ بااليی‌ داشــت.‌ سال‌ها‌ فرنشين‌انجمن‌زرتشتيان‌تهران‌بود. گزارش‌زندگی‌خانوادگی،‌اجتماعی‌و‌علمی‌ ايشان‌را‌در‌شماره‌آينده‌بخوانيد.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran