Amordad Weekly Newspaper

«مینوی» پژوهندهای شایسته براي زبان فارسي

- نویسنده گروه‌اد‌بوهنر

ششــم بهمن ماه، ســالروز درگذشت زندهیاد مجتبــي مینــوي، پژوهنده، نسخهشــناس، شناســانند­هی فرهنگ ایران و اســتاد نامدار ایراني اســت. او به راین (:دلیل) فراواني آثار (:آفرینهها) و گوناگوني زمینههاي پژوهشی و نوشتن و تصحیح کتابهاي ماندگار فرهنگی و دانشهاي در پیوند با ایران، جایگاه دانشــی سزاواري داشــت. کارهاي دانشی مینوي در زمینــهی تصحیح نوشــتارها­ی بنیادین زبان فارسي و شناســایي نسخههای پراکنده خطي (:دبیرهای)، از او خدمتگزاري شایســته براي زبان فارسي و فرهنگ ایراني ساخته بود. مجتبي مینوي در سال 1282 خورشیدي زاده شد. دبیرســتان را در دارالفنون و دارالمعلمی­ن مرکزي گذرانــد و تحصیالت و پژوهشهای دانشــگاهي و عالي را در «کینگــز کالج» و مدرسهی مطالعات آسیایي و آفریقایي دانشگاه لندن ســپري کرد. مینوي در فاصله سالهاي 1305 تا 1307 در مجلس شوراي تندنویسي میکرد. در این ســالها همراه ملكالشعرای بهار و چند تــن دیگر از نامداران فرهنگي، در کالسهاي هرتســفلد آلماني شــرکت کرد و زبان پهلوي را فرا گرفت. تصحیح و چاپ «ویــس و رامین» فخرالدین اسعد گرگاني در ،1314 توجه او را به ویرایش نوشــتارها­ی بنیادین ادبي ایــران جلب کرد. ترجمهی کتاب «وضــع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشــاهي ساســانیان»، آفرینهی آرتور کریستینسن، نیز نشان از آن داشت که مینوي ضرورت برگردان آفرینههای پژوهشی دانشــمندا­ن باختر :( غرب) دربارهی ایران را دریافته بود. در این ســالیان (از 1329 بهبعد) او کرســي استادي دانشگاه تهران را در دست داشت. چاپ مجموعهی «مصنفات افضلالدین محمد مرقي» در 1330 و شرکت در کنگرهی بررسي فرهنگ اسالمي (پرینستون- )1332 از دیگر کنشهاي این سالهای مینوي است. غالمحســین یوســفی درباره ویژگیهای نثر مینوی مینویســد: «نثر مینوی از اســتواری و فصاحــت و گیرایی خاصی برخوردار اســت. انشای او نشــان میدهد که نویسنده بر زبان فارسی تسلطی فراوان دارد و کلمات و ترکیبات را بــا معرفت عمیق و حســن انتخاب به کار میبرد. به عالوه محکمی و پختگی ساختمان نثــر او خواننده را تحت تأثیــر قرار میدهد و انســان حس میکند صاحب این قلم میتواند مفاهیم و معانی دشــواری را هر چه سادهتر و خوشتــر بیان کند. نثــر او را هر کس بخواند از خــواص یا عموم مردم، منظور نویســنده را زود درک میکند. این کامیابی در نویســندگی آسان دســت نمیدهد و نیازمند استعداد است و توانایــی در تعبیر. محاســن نثر مینوی فقط ناشی از آن نیست که وی محققی دانشمند و ادیبی بلندپایه اســت بلکه باید قریحهی او را در نویســندگی جداگانه به شمار آورد، قریحهای که بر اثر مطالعه و سخنسنجی و سخنشناســی پرورده شــده است. نثر مینــوی هم از این اســتعداد طبع مایه ور اســت و هم از تربیت و تهذیب ادیبانه ... حاصل ســخن آنکه قلم مینــوی یکی از نثرهای توانا و دلپذیر زبان فارســی را در این قرن از خود به یادگار نهاده است.» مینــوي در ســال0531 فرنشــینی بنیاد شــاهنامه را بــر دوش گرفت و تــا پایان زندگــیاش بدین کار ســرگرم بــود. او با گــردآوري عکسهایــي از کهنترین نسخههاي موجود شــاهنامه، با همکاري شماري از استادان و شاهنامهشنا­سان، بدین کار دســت یازید. مینوي در بنیاد شاهنامه گاهنامهی :( مجلهی) «سیمرغ» را در سال 1351 بنیاد نهاد. این گاهنامه ویژهی چاپ نوشــتارها و پژوهشها دربارهی شاهنامه بود. ســرانجام در آبان 1353 نخســتین ثمرهی کوششهاي او در تصحیح شاهنامه به بار نشست و او توانست داستان «رستم و ســهراب» را ویرایش و چاپ کند. انتشار این بخش از شاهنامه بحثها و جدلهاي دانشی فراواني برانگیخت. محمدامیــن ریاحی، همــکار مینوی و از نزدیــك در جریان کوشــشهای مینوی در ارایهی صحیح شــاهنامه بوده اســت. او چنین مینویســد: «مینوی به شاهنامه عشق میورزید، و این تعلق خاطر از عشق او به ایران و عشــق به کمال سرچشــمه میگرفت. زیرا حماســهی استاد توس را واالترین شاهکار قوم ایرانی میشناخت ... عشــق مینوی به شاهنامه، با آشنایی او با زبان و فرهنگ ایران باســتان آغاز شد. به طوری که خود برای من نقل کرده اســت در آذرماه 1305 فراگرفتن زبان پهلوی را به اتفاق ملكالشــعر­ای بهار و رحیمزاده صفوی و ســه چهار تــن دیگر در محضر هرتســفلد آلمانی آغاز کــرد، و این پنجاه سال پیش از مرگ او بود.»

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran