Amordad Weekly Newspaper

تاریخ یهود (بخش )42

- نویسنده اردالن کوزهگر

در شــمارههای پیشین تاریخ یهود را تا پایان «کتاب یکم پادشاهان» پی گرفتیم. اکنون به دنبالهی تاریخ ایــن تیره از روی «کتاب دوم پادشاهان» خواهیم پرداخت. در کتاب یکم پادشــاهان دیدیم که در کشور باستانی اســراییل، پادشاه اخاب - که خداوند بدو خشــم گرفته بود - درگذشت و پسرش اخزیا به پادشاهی رسید. در روزگار او مردمان مــوآب که پیشتر خراجگزار اســراییل بودند سر به شورش برداشــتند. اخزیا در پیافتادن از ایوان کاخش آسیب بود و آن زخم سرانجام وی را کشــت. او دو سال بیشــتر پادشاهی نکرد. چون از اخزیا پسری برجای نمانده بود، برادرش «یورام» پادشاه شد. یورام دوازده سال پادشــاهی نمود. اگرچه او بت بعل را ویران کرد، ولی همچنان گناهانش مایهی خشــم خداوند بود. یورام که همچنان گرفتار شورش موآب بود از یهوشافاط پادشاه یهودا یاری خواست که یهوشافاط پذیرفت. به همراه پادشاه ادوم به سپاه یورام پیوست. پس از گذر از بیابانی خشــک سپاه همپیمانان به موآب رسیدند و توانستند موآبیها را شکست دهند. به گواهی کتاب دوم پادشاهان «آنها شــهرها را خراب کردند و مــزارع حاصلخیز را با ســنگها پر ســاخته و آنهــا را ویران نمودند، چشــمههای آب را مســدود نموده و درختان میــوه را بریدند.» پادشــاه موآب در پایتختش شهر «قیرحارست» با اندکشماری از ســربازانش پایداری کرد و سپاه همپیمان شــهر را زیر رگبار فالخن گرفتند. ســرانجام پادشــاه موآب که کار را تنگ دیــد، بر فراز باروی قیرحارست، پسر بزرگ و جانشینش را به آیین موآبیها قربانی نمود. گویا این قربانی برای رهایی موآب کارگر افتاد زیرا اسراییلیها با دیدن این صحنه پریشــان شــدند و دست از شــهربندان قیرحارســت برداشتند و موآب توانست بر جای بماند. رویــداد دیگر این زمان تازش ســوریها به اسراییل است که این تازش با معجزههایی که «الیشع» پیامبر آن زمان انجام داد ناکام ماند و سوریها از دستدرازی به مرزهای اسراییل دست برداشــتند. ولی این پایان درگیریها با ســوریه نبود. بار دیگر نیروهای همپیمان یورام و اخزیا پادشاه یهودا (که دربارهاش خواهیم نوشــت) با ســوریها به جنگ پرداختنــد . بــه «راموت جلعاد» لشــکر کشــیدند، ولی یورام در نبرد زخمی شــد و به سرزمینش بازگشــت تا زخمهایش بهبــود یابــد. اینجا بــه پایان داســتان پادشاهی یورام میرسیم ولی باید پیش از پرداختن به انجام کار او رویدادهای یهودا را پی بگیریم. پیشتر خواندیم که با مرگ یهوشــافاط، پسرش «یهورام» به پادشاهی کشور یهودا رسید. آغاز پادشاهی یهورام برابر با پنجمین سال پادشاهی یورام بر اسراییل بود. یهورام زمانی که به تاجوتخت رســید ســی و دو ساله بود و هشت سال بر کشورش فرمان راند. او «عتلیا» -دختر اخاب پادشاه پیشین اســراییل- را به زنی گرفت و بدینســان پیوند با کشــور همخون اسراییل را استوار کرد؛ ولی این کار ســبب آلودگی یهودا به گناه و خشــم خداوند گردید. از رویدادهای زمان پادشــاهی یهورام شورش ادوم بود. مردمان ادوم در پی این شورش توانستند از یهودا مستقل شوند. با مرگ یهورام پسرش اخزیا پادشاه شد. آغاز پادشــاهی اخزیا پســر یهــورام بر کشــور یهودا برابر بود با دوازدهمین سال پادشاهی یورام بر اسراییل. اخزیا در آغاز رســیدن به پادشاهی بیســت و دو ساله بــود و فرمانروایی­اش تنها یک ســال به درازا کشــید. چون مادر او عتلیا از خاندان پادشــاهی اســراییل بود، به خداوند گناه میورزید! در باالتر خواندیم که دو کشور یهودا و اســراییل برای تبرد با سوریها همپیمان شــدند. اخزیا به همــراه یورام پادشاه اسراییل در میدان جنگ همراهی جســت. در جنگ یورام زخمی شــد و به اسراییل بازگشــت. اخزیا برای عیادت او رهسپار شد و در اینجا سرانجام کار هر دو شکل گرفت که در شمارهی آینده به آن خواهیم پرداخت. یارینامه: «کتاب مقدس» فارسی

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran