تجربه عکاسی از آقای بازیگر
در ســالهای پایانی دهه 30 خورشــیدی با او آشنا شدم زمانــی که روی صحنه تئاتر پارس اجرا داشــت و بعدها به چهرهای محبوب و شــناخته شــده در حوزه ســینما و تئاترتبدیلشد.باوجوداینکهبرادرمفرهادبامجیدپسر اســتاد انتظامی دوســت بود اما هیــچ گاه او را از نزدیک ندیده بودم تا اینکه سال 1382 در سومین همایش تجلیل از چهرههای ماندگار با هم آشــنا شدیم و همان شب قرار عکاســی از او را برای کتابی که میخواستم چاپ کنم گذاشتیم.هم به خاطر شخصیت با نفوذش دوست داشتم از او عکسی داشته باشم و هم حرکات صورتش و میمیکاش بسیار مناسب بود برای عکاسی پرتره. قرارمان جلوی در موزه سینما بود. او را سوار بر ماشین کردم و با هم به سمت آتلیهام در خیابــان طالقانی آمدیم. از گذشــته صحبــت کردیم و از همــان آغازین روزهای آشناییامبااودرتئاترپاریسونمایشیکهباکارگردانیصمدصباحیکهازبستگانو آشنایانپدرمنبود،بازیمیکرد.عزتاهللانتظامیبسیارخوش صحبتوشیرین اســت و کســی نیســت که از همصحبتی با او خسته شــود.به خاطر رسیدن به حس مناسب برای گرفتن عکس، از او درخواست کردم پیاسی را که در ذهن دارد تمرین کند تا من به کادر و نورپردازی مناسب برسم. او نمایشنامهای از شکسپیر را برگزید و با حرارت، بیش از نیم ساعت به نقش آفرینی پرداخت. در تمام آن نیم ساعتی که انتظامیبیوقفهمقابلدوربینعکاسیبازیمیکردومندردلمبازیاوراتحسین میکردم ، مترصد لحظه مناسب بودم تا اینکه رسید و دکالنشور را زدم و این عکس بــه یادگار ماند. عزتاهلل انتظامی خالقیت عجیبی در جان دادن به شــخصیتها دارد و همه نقشهایش ماندگار است و خودش هم جزو چهرههای ماندگار است. بهترینهارابازیکردهوبهترینبازیراکردهاست.اینویژگیدرخورستایشاست. تولدش را تبریک می گویم وبرای او آرزوی سالمتی دارم.