Iran Newspaper

رؤياي برباد رفته پولدار شدن دو روستايي

-

گروه حوادث- معصومه مرادپور/ دو مرد گچکار وکشاورز که بهخاطر بیکاري، باتهیه اسلحه از روستا به تهران آمده بودند تا خودروهاي گرانقیمت را بدزدند ساعتي پس از دزدیدن نخستین خودرو دستگیر شدند. این دو روستایي صبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفري انتقال یافتند و به اتهام سرقت مسلحانه خودروي پراید محاکمه شدند.بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران» بیست و چهارم دي پارسال این دو سوار بر خودروي پراید از خیاباني در شهریار ميگذشتند که پلیس به آنها ظنین شد. در ادامه مشخص شد خودرویشان مسروقه است.بالفاصله هر دو سرنشین به اداره آگاهي منتقل شدند و در بازجویي به سرقت خودرو اعتراف کردند. صبح دیروز محاکمه این دو متهم زنداني در شعبه هشتم دادگاه کیفري به ریاست قاضي «اصغرزاده» و با حضور قاضي - «توهي»مستشار دادگاه- تشکیل شد.در ابتدا متهم ردیف اول احمد- 26 ساله- در برابر قضات ایستاد تا به سؤاالت آنها پاسخ دهد.

شغلت چه بود؟کشاورز بودم و در روستا کار ميکردم.

چرا به تهران آمدي؟ راستش را بخواهید براي دزدي! سابقه کیفري داري؟بله وقتي که داشتم

اسلحه شکاري را تمیز ميکردم دستم روي ماشه رفت و بدون اینکه بخواهم گلوله به پدرم شلیك شد و او را کشت.

چه شد که تصمیم به دزدي گرفتي؟ کشاورزي دیگر برایمان سودي نداشت براي همین با یکي از دوستانم که گچکار بود تصمیمگرفتی­م به تهران بیاییم و خودروهاي گرانقیمت را سرقت کنیم تا شاید پولدار شویم.

اسلحه را از کجا آوردي؟کلت کمري را 300 هزار تومان خریدم و بعد به تهران آمدیم.

دزدي را از کجا شروع کردید؟ همان روزهاي اول متوجه شدیم که براي سرقت خودروهاي گرانقیمت نميتوانیم کار کنیم چون اصالً بلد نبودیم که در این جور ماشینها را باز کنیم.

چند روز بعد که دیگر هیچ پولي نداشتیم، به فکر دزدیدن خودروهاي ارزانقیمت افتادیم.

پس از ساعتها گشتزدن در خیابانهاي شهرك غرب یك خودروي پراید چشم مان را گرفت. راننده آن در حال روشن کردن ماشین بود که من بسرعت پریدم توي ماشین و دوستم هم پشت نشست و راننده را باتهدید اسلحه از خودرویش بیرون انداختم و چند هزار توماني هم از او براي تهیه بنزین و خرید ساندویچ دزدیدیم. بعد به طرف شهریار رفتیم که در آنجا پلیس به ما مشکوك شد و با دیدن اسلحه در خودرو ما را دستگیر کردند. متأهل هستي؟ بله. 4 سال است که

ازدواج کردهام. پس از اظهارات متهم ردیف اول، همراهش حبیب 26- ساله- بهعنوان متهم ردیف دوم پاي میزمحاکمها­یستادوبهسؤ­االتقضاتپا­سخداد. سابقه کیفري داري؟ خیر. قبًال چه شغلي داشتي؟ گچکار ساختمان

بودم. ازدواج کردهاي؟ بله 5 سال است که زن گرفتهام.

چرا دزدي کردي؟ بهخاطر بیکاري و بيپولي!

االن پشیمان هستي؟ بله و از شاکي پرونده تقاضاي عفو و بخشش دارم. پس از اظهارات هر دو متهم قضات وارد شور شدند و متهم ردیف اول را به 4 سال حبس و متهم ردیف دوم را به 3 سال حبس محکوم کردند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran