Iran Newspaper

مژگان جمشیدی

-

با گذشــــت بیش از 10 ســــال از آتشســــوز­ی مهیب جنگلهای بلوط کرمانشــــ­اه که منجر به مرگ ســــه نفر و ســــوختگی بیش از 20 نفر دیگر از مردم محلی شــــد، صالحالدین میرانی، جنگلبان شــــجاعی که در این واقعه دچار ســــوختگی 78 درصدی از نوع درجه 3 شــــده همچنان از عدم حمایت مســــئوال­ن دولتی برای تأمین هزینههای درمان و جراحیهایش گالیــــه دارد. او که در این مدت بارها با رسانهها گفتوگو داشته و آخرین بار نیز آبان ماه سال گذشته مصاحبهای از او در روزنامه ایران منتشر شده، چندی قبل در حاشیه مراسم روز ملی جنگلبان در گفتوگو با «ایران» بار دیگر زبــــان به گالیه باز کرد. میرانی تا به امروز 13 بار زیر تیغ جراحی رفته اما از مرداد 90 که برای نخســــتین بار او را در حاشــــیه «همایش ملی اطفای جنگل» در کرمانشــــ­اه دیــــدم تاکنون کوچکتریـــ­ـن تغییری در ظاهر ســــوخته این جنگلبان و بهبود عملکرد دســــتانش که بشدت دچار آسیب شده ایجاد نشده اســــت. با این حال در هر مراسم مرتبط با منابع طبیعی او به تهران دعوت میشــــود تا از رشــــادته­ای جنگلبانان ایران و جنگلهایـــ­ـی که در آتش غفلت من و تو و مســــئوال­ن میســــوزن­د ســــخن بگوید. گاهی با اهدای یک لوح کاغذی یا یک تندیس شیشــــهای مورد قدردانی قرار میگیرد و یکبار هم مفتخر به دریافت تندیس جایزه ملی محیط زیست از دستان رئیس جمهوری در سال 94 شد، اما هیچ کدام از این قدردانی ها نتوانست مرهمی بر زخم عمیق دست و پا و صورتش باشــــد و همچنان دل پــــر دردی دارد. میرانی اکنون برای جراحی پالســــتی­ک و برای اینکه بتواند انگشتان خشک شــــدهاش را دوباره تکان دهد تا الاقل بتواند قاشق به دست بگیرد نیازمند دستان یاریگر من و شما و تأمین 200 میلیون تومان هزینههای درمان است. هزینههـــا­ی جراحیام را متقبل شـــده ولی همچنان نیازمند جراحی هســـتم. مشـــکالت دســـتم خیلی شـــدید است و انگشـــتان­م تکان نمیخورد و پوســـت کامالً به استخوان چسبیده و صورتم را هم که میبینید، کل بدنم ســـوخته و تا امروز حدود 150 میلیـــون تومان خرج کـــردم ولی متأســـفان­ه مســـئوالن هیچ کمکی نکردند. او میافزایـــ­د: خانـــم ابتـــکار و آقـــای جاللی به حجتاالســـ­الم والمسلمین شـــهیدی، رئیـــس بنیـــاد شـــهید نامه زدندکـــه ما را تحت پوشـــش قرار دهند اما قبول نکردند. برای همین از ریاست محترم جمهوری، ســـازمان جنگلها، نماینـــدگ­ان مجلـــس انتظـــار دارم تا از بنیاد شهید و مستضعفان بخواهند که ما را تحت پوشـــش قرار دهنـــد. ما چه گناهـــی کردیم کـــه برای دفـــاع از آب و خاک کشورمان به این روز افتادیم؟ چرا نباید تحت پوشش بنیاد قرار بگیریم؟ و دیگر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. اینقـــدر از دســـتانم ســـعی میکنم کار بکشـــم که گاهی زخم شده و خونریزی و عفونت میکند چون کامالً پوست به استخوان چسبیده است و خشک شده اســـت حتی لقمه غذا را با دو انگشـــتم کـــه تقریبـــاً حرکـــت دارد میگیـــرم. از طرفـــی نمیتوانم حتـــی براحتی توی خیابان راه بروم چـــون مردم وقتی مرا میبینند احساس وحشـــت میکنند و واقعاً دلخـــورم از مســـئوالن­ی که توجه نمیکنند. با این حال میرانی همچنان با شور خاصی از جنگل سخن میگوید و میافزایـــ­د: دفـــاع از آب و خاک فقط در جبهه که نیست، آن دفاع از ناموس اســـت. اما جنگل نباشـــد یعنی نه آب هســـت نه خاک، بنابرایـــ­ن من از آب و خاک کشـــورم دفاع کـــردم و وظیفهام را بهعنـــوان شـــهروند انجـــام دادم و میخواهـــم مســـئوالن هـــم بـــه من و امثال مـــن توجه کنند. چنـــدی قبل به

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran