Iran Newspaper

در حسرت زنگی که هیچگاه به صدا درنیامد

- علی دهباشی مدیر مجله بخارا

هنــوز بعد از گذشــت 2 دهه جایــگاه کاری که «ابوالقاســ­م انجوی شــیرازی» انجام داد بر همگان روشن نیست. او پس از دهخدا، امیر قلی امینی و صادق هدایت راهی را ادامه داد که دستاوردهای­ی بیش از گذشتگان خود داشت، اگرچه راهنمای او کارهایی بود که آنان انجام داده بودند.

آنچــه کــه انجوی شــیرازی در زمینه فرهنــگ مردم ایــران و جمــعآوری قصههای عامیانــه انجــام داد چندین برابر بــرادران گریم بود اما ببینیــد کــه آوازه کار آن برادران آلمانــی چگونــه در جهان پیچید! انجوی بیش از 400 هــزار قصه، متل، مثل و حکایت را از اقصی نقاط روســتاهای دور افتاده ایران توسط برنامه رادیویی که سالها در اختیار داشــت جمعآوری کرد. البته کار او در این زمینه تنها به جمعآوری ختم نشــد چراکه سالها وقت گذاشت تا این داستانها، افسانهها، متلها و مثلها را تدوین و طبقهبندی هم کرد و برای هر یک شناسنامه ای تدارک دید. این موارد تنها بخش کوچکی از کار بزرگ خود به شــمار میآید، بخش دیگری از کارهای او مقاالتی اســت که درباره ادبیات فارسی نوشته است. انجوی ریشههای افسانههای کهن را در ادبیات فارسی به ما شناسانده است، آنچنان که بیش از 30 جلد از این مجموعه کار عظیم منتشــر شــده و مابقی معلوم نیســت در کدام زیرزمین تلویزیون خاک میخورد. حتی پروفســور «اولریش مارزلف»در زمان حیات انجوی شــیرازی در چارچوب پروژهای از طریق یونسکو وارد مذاکرهای در همین رابطه با رادیو و تلویزیون شد اما راه به جایی نبرد. متأسفانه مدیران وقت تلویزیون هیچ گونه آشنایی با این گونه امور نداشــتند و پاسخ شایستهای هم به وی ندادند. انجوی سالها در گوشه اتاق خود از تریبون رادیو محروم ماند و از توقف ادامه کار حســرت خورد و ســرانجام «دق» کرد. سالهایی که ما به سراغ او میرفتیماوب­رایاینکهنپ­وسدوبرافسر­دگیخانهنشی­نیاجباریغل­به کند با چند تن از یارانش ویرایش جدیدی از دیوان حافظ «که یکی از باذوقترین تصحیحهای دیوان حافظ به شمار میآید» را انجام داد که نتیجهاش با همت بلند عبدالرحیم جعفری منتشر شد. انجوی تا آخریــن روزهای زندگی در آرزوی این بود کــه روزی اولیای امور پی بــه اهمیت کار او ببرند و در خانهاش را به صدا درآورده و از او دعوت به کار کنند، اما هرگز در خانه انجوی زده نشد. تنها آرزوی زندگی انجوی انتشار این فیشها و یادداشتها بود که آن را بهگور برد. امروز میبینیم انتشارات امیرکبیر که برخی مثلها و کارهای انجوی را ممنوع الچاپ اعام کرده بود، آنها را مرتب منتشر میکند! سالها پاسخ آنان این بود که این کتابها قابل چاپ نیست اما همانها اینک قابل انتشار شده اند!

انجوی به ایران عشــق میورزید و با تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردم ایران زندگی میکرد. او انجام کارهایی را که با همت صدها نفر ممکن میشد ، تنها با همراهی دو ، سه نفر دستیار خود به سرانجام رساند. نمیدانم چرا حداقل همشهریهای انجوی در شیراز، خیابان، دانشکده یا حتی کتابخانهای را به نام او نامگذاری نکردهاند تا نام و یاد شریفش باقی بماند!

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran