Iran Newspaper

روایت زنانیکه زندگی را دوست داشتند

- الهه حاجی زاده

جامعهای که در حال پیشرفت است و میخواهد آینده جوانان و نوجوانانش را بسازد، باید به تئاتر بها بدهد و فرهنگسازی تئاتر را جدی بگیرد

نمایــش کــژدم این روزهــا در پردیــس تئاتر تهــران به روی صحنــه میرود و داســتان ســه زن با ســرانجامی متفاوت را بیــان میکند کــه در یک برزخ مشــترک گیر افتادهاند. سمیه مهری سابقه دریافت 5 دوره جایزه بازیگری تئاتــر منطقهای و دو دوره کاندیدای جشــنواره تئاتر فجــر را در رزومه کاری خود دارد. او بانوی اردیبهشت ســال 1392 است که تا به امروز کارگردانی نمایشهای دیگران، ســیرک، قطاری که تموم نشد، نفس کشیدن سخت اســت، دربی، زیر آســمون شــهر، روزهای اتفاقــی، این آخرین بــاره، را در کارنامه خود دارد. در ادامه مصاحبهای صورت گرفته که میخوانید.

■ در مــورد داســتان نمایــش توضیــح دهید که چه حال و هوایی دارد؟

-داســتان نمایــش دربــاره ســه زن اســت کــه در بــرزخ قــرار گرفتهانــد و منتظر اتوبوس مرگ هســتند که بیاید آنهــا را ســوار کنــد. ایــن ســه زن بیــن ساعت 3و 4 صبح مردهاند پس برزخ مشــترکی دارنــد. درصحنه ســه تخت که تخت مرده شــورخانه و ســردخانه و تخــت زندان اســت و خیلی اتفاقات روی آن رخ میدهــد. یکی از بازیگران مــدام آب میخــورد که نشــانهگذا­ری است و نشانی از آبرویی که رفته است و میخواهــد آبرویــش بازگــردد. یکی دیگر از زنها با قرص برنج خودکشی کــرده و کســانی کــه بــا قــرص برنــج خودکشــی میکننــد تشــنگی شــدید دارنــد و مــا مــرگ دراماتیکــ­ی بــرای شخصیتی مثل امیرابراهی­می در نظر گرفتیم. ■ به چــه دلیل ســراغ چنین ســوژهای رفتیــد و خواســتید ایــن نمایــش را بــه صحنه ببرید؟

-مــن فمنیســت نیســتم و فقــط حرکتهای انساندوســ­تانه را دوســت دارم. هرکســی در هرجــای دنیــا هــر

کارغیرانسـ­ـانی انجــام دهد مــن آن را محکــوم میکنــم. در ابتــدای نمایش تماشــاگرف­کر میکنــد کــه چقــدر ایــن زنان معصوم هستند و بعد میبینیم در مشــکالت آنهــا بازهــم پــای زنــی در میــان اســت. مــن تجربــه عجیبــی داشــتم. بــه فــرودگاه خارجــی رفتم و متوجــه شــدم پاســپورت من هــم نام خانمــی اســت کــه فــوت شــده و بعد از اینکــه تحقیــق کــردم متوجه شــدم سمیه مهری کسی بوده که به سازمان ملــل بــه خاطــر مشــکالتش شــکایت کرده. شــوهر او به روی نوزادش اســید پاشــیده و همیــن اتفــاق جرقــهای در ذهــن من ایجــاد کرد. حس کــردم در حوادثی که به این شــکل هستند، یک نفــر این افــراد را وســط ماجــرا پرتاب کرده اســت. افراد با یک اشــتباه نوزده و با یک اشتباه صفر میشوند. ■ شما بهعنوان یک بازیگر نقش فردی را بــازی کردیــد که هم اســم شــما بوده است چه احساسی داشتید؟

برای مــن تجربه جالبــی بود چون درفــرودگا­ه ترکیــه تجربــه این تشــابه اســمی را داشــتهام. برایــم این جالب بود که در همین سرزمین فردی دیگر همنــام و نشــان مــن زندگــی میکرد. و البتــه ناراحت بــودم که ایشــان تنها خانواده اسید پاشی شده ایران بودند. زمانــی کــه عکــس ایشــان را میدیدم بســیار ناراحت میشــدم که این همه زیبایــی و زندگــی نابــود شــده اســت. تصمیــم گرفتــم بــا احســاسهای ناراحتکننـ­ـده مبــارزه کنــم و ایــن نقــش را بازی کنــم. من ایــن نقش را بســیار دوست داشــتم زیرا شــیرینی و مظلومیتــی در درونــش بود که بســیار دوست داشتم. ■ کارگردانــ­ی و بازیگــری بــه صــورت همزمان چه سختیهایی دارد؟

این نخســتین تجربه مــن در کاری بــود کــه هــم بــازی وهــم کارگردانــ­ی میکــردم. امــا مــن ســابقه 17 ســال بازیگری را پشــت ســرم داشــتم و این کمک کرد تا بتوانم جزئیات را بیشــتر و بهتــر ببینــم. تجربه ســختی بــود اما لذتبخش بود. ■ به نظر شــما نمایــش کژدم نیــاز این روزهای ماست؟

تئاتــر یــک کالس درس، یــک مدرســه اســت بــرای آمــوزش ســینه بــه ســینه یــک تجربه.جامعــهای کــه در حــال پیشــرفت اســت و میخواهد آینده جوانان و نوجوانانش را بســازد، بایــد به تئاتر بها بدهد و فرهنگســاز­ی تئاتر را جدی بگیرد. این نوع تئاتر یک ضرورت است. زیرا ما تجربههای خود را منتقــل میکنیــم. روی صحنه تئاتر یــک زندگــی اتفــاق میافتــد. زندگــی اســت که نفس به نفس با تماشــاچی اتفاق میافتد و انگار تماشــاچی با آن کارکترها در آن لحظه و اتفاق شــریک هستند.

پــس تأثیرگــذا­ری یک واقعــه را در لحظــه بــرای افــراد دارد.اگــر بــه ایــن مهم و باور برســیم تئاتــر را یک واحد درســی برای انتقال تجربــه و آموزش از ابتدایی تا دانشــگاه در کلیه رشتهها قرار میدهیم. ■ بازخورد تماشاگران به نمایش کژدم چگونه بود؟

اگــر مــا در ســالنهای تئاتــر شــهر اجرا برویــم کار مهمی انجام ندادیم. اگــر فــردی بتوانــد در پردیــس تئاتــر تهــران کــه در آن محــدوده مــردم بــا تئاتــر آشــنایی کامــل ندارنــد، بتوانــد مــردم را بــه ســالنهای تئاتــر دعــوت کنــد کار مهمــی کرده اســت. مــردم از نمایــش مــا اســتقبال کردنــد؛ جنــس مخاطبــان تئاتــر مــا بــا مخاطبــان تئاتــری متفــاوت بــود. مــن بــه ایــن موضــوع افتخــار میکنم که توانســتم بــرای این مردم خاص بــه اجرا بروم. خــدا رو شــکر موفق بود و بعــد از اجرا تماشــاگرا­ن از احساسات خود برای ما میگفتند. ■ اجــرا در پردیــس تئاترتهــر­ان چــه ویژگیهــای مثبــت و چــه ویژگیهای منفی دارد؟

-ایــن پردیــس در منطقــهای واقع شــده اســت که فکــر میکنــم خیلی از هنرمنــدان ایرانــی بــه آن ادای دیــن دارنــد. مــردم این منطقــه از تئاتر دور بودند و شــکلگیری چنین فضایی در این منطقه نتایج مثبت زیادی خواهد داشــت. تئاتــر یعنــی فرهنگســاز­ی، یعنــی هنرمنــد یــک درس فرهنگــی داشــته باشــد و یک کمبود فرهنگی را رفع کند.

حرکــت عظیمــی کــه در پردیــس تئاتر تهران انجام شــده این اســت که فضایی با این امکانات عالی در اختیار هنرمندان قرار گرفتــه و امیدواریم جا بیفتــد و هزینههایــ­ش تأمیــن شــود. مــا احســاس کردیــم بایــد بــه ایــن منطقــه بیاییم و اجــرای ما به صورت تــور خواهــد بــود و در اروپــا هــم اجــرا خواهیم داشت.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran