Iran Newspaper

حافظ نخوانیم!

- محمد نصیري كلیان

یادداشت

دوســتي داشــتیم کــه از دســت نــوهاش بــه خاطــر شــیطنتهاش مينالید و ميگفت: این نیم وجبي هر چي ميگیم، نکن! بدتر ميکنه... تا اینکه به این نتیجه رســید که به اصطالح خودمون به این طفل کوچك که از سیاست چیزي نميدونست ترفندي بزنه. از ایــن قــرار کــه ميگفت: هــر موقــع ميخوایــم کاري رو نکنه بهــش ميگم باباجون این کار رو بکن! دوستمون ميگفت: باورتان نميشه از آن روز به بعد نتیجه گرفتم هر جایيکه فکر ميکنم نباید کاري رو انجام بده بهش بگم این کارو بکن! نوه شم دیگه انجام نميداد. صد البته این نسخه براي همه کودکان قابل تعمیم نیست و تجربه دوست ما براي خودش ذي قیمت اســت و قصد ما در این نوشتار زیر پا گذاشتن اصول تربیتــي و ارائــه راهکار نیســت بلکه درانداختن طرحي اســت تا به مناســبت 0۲ مهرماه ســالروز حافظ، آنهــم از اینرو که چرا حافظــه و کردارمان با آثار گرانســنگ فرهنگــي و ســرمایهها­ي ســرزمینما­ن مأنوس نیســت؟ و از خود گلهمند باشیم چرا با حافظ و بزرگان شعر و ادب کمتر آشنا هستیم. و بخواهم که: حافظ نخوانیم. چون به ما اجازه نميدهد بد فکر کنیم تا چه رسد به اینکه بد عمل کنیم، چنان که گفت: دال ز رنج حسودان مرنج و واثق باش / که بد به خاطر امیدوار ما نرسد حافظ نخوانیم. چون به ما ميآموزد که در برابر مشکالت به خدا اعتماد کنیم و صبور باشیم آنجا که گفت: الف عشق و گله از یار زهي الف دروغ/ عشق بازان چنین مستحق هجرانند حافظ نخوانیم. چون به ما ميآموزد از لطف خدا ناامید نباشیم و با خلق خدا با کرامت رفتار کنیم چون که گفت: آن کیســت کــز روي کــرم با ما وفاداري کنــد/ بر جاي بدکاري چــو من یك دم نکوکاري کند حافــظ نخوانیــم چون به ما ميآموزد دچار کفري خفي هســتیم که خود هم از آن خبــر نداریم و اتفاقات و گره گشــایيهاي امروز این زندگي ســخت را به فالن رئیس و بهمان کسك نسبت ميدهیم که اگر فالني نبود فالن و بهمان ميشد.گفت: گر رنج پیش آید و گر راحت اي حکیم/ نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند حافــظ نخوانیــم که در این دنیاي وانفســا که مســابقه پایانناپذی­ــر در زندگي مادي گذاشتیم خودمان را بایدکنترل کنیم که گفت: دمي با غم به ســر بردن جهان یك ســر نميارزد / که یك جو منت دونان به صد من زر نميارزد حافظ نخوانیم چون ما را به مداراي بیشتر با هموطنان و حفظ آرامش توصیه ميکند. که گفت: آســایش دو گیتي تفســیر این دو حرف اســت/ با دوســتان مروت، با دشمنان مدارا حافظ نخوانیم چون به ما قدرت تشخیص ميدهد که چگونه دوستان واقعي را که در سختيها سست عهد نیستند بشناسیم چون که گفت: پیــر پیمانــه کــش من کــه روانــش خوش بــاد/ گفــت پرهیــز کــن از صحبت پیمانشکنان حافــظ نخوانیــم چون کــه او بر ما فریاد بر مــيدارد که دامن تعلقــات را کنار گذاریم و وابسته نباشیم که پا بسته دنیا ميشویم. زیر بارند درختان که تعلق دارند/ اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد حافظ نخوانیم چون اگر برگردیم و گذشتهمان را مرور کنیم ميبینیم چیزي بیشــتر از لذت دوســتي با خدا و خلق خدا را به یاد نداریم و باقي عمر از این بابت به یادمان نميآید که در غفلت و بيخبري بودیم. اوقــات خــوش آن بــود کــه با دوســت به ســر شــد/ باقــي همــه بيحاصلي و بيخبري بود و در آخــر اینکــه لطفــاً حافظ نخوانیم چون هــر کاري که یاد خــدا و براي خدا و بدون چشمداشــت از خلق خدا باشــد، مينابي اســت که از امروز باید کمر همت بدان بندیم، آنجا که گفت: به هرزه بيمي و معشوق عمر ميگذرد/ بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran