سهیال نوری
گزارش پیـــش رو، روایت نـــاب «همدلی» اســـت. همدلی برای همـــکاری و همنوایی باکودکان محروم دیار آفتاب و همراهی کردن با آنها تا بتوانند حس خوب نشســـتن در کالسهاییروشنودلبازراتجربهکنند.جاییکهبتواننام«مدرسه»رویآنگذاشت، نهآندخمهتاریکیراکهپیشتردرآنمینشستند.روایتیازهمدلیدانشآموزانمرفه مدارســـی در منطقه دو تهران -که اصوالً درکی از زندگی ماالمال از محرومیت کودکان هموطندورازمرکزخودراندارند-تامهندسجوانیکهزندگیاشدرشهررارهاوخود را وقف کودکان آن خطه میکند و زنان و مردانی که نمیتوانند بیتفاوت باشند، همگی مصداقسخنسعدیشیرازیاندکه می گوید«همهماازیکگوهرویکپیکریموآدم بودنماننیزدرگروهمینیگانگیاست».بهتراستخودتانگزارشرابخوانید. جملهای را میشــــنیدند که برایشــــان کتابخانه در این مناطق کــــرده بود، همواره قابــــل فهــــم نبــــود. هــــر کــــدام از آنهــــا در دغدغه احداث یک مدرســــه را در روستای خانوادههایی با سطح رفاه نسبی یا باالتر از «ســــاندک زهــــی» داشــــت؛ مدرســــهای که حد متوسط بزرگ شــــده بودند و برایشان 330 دانشآمــــوز ایــــن روســــتا و مناطــــق دور از ذهن بود، در جنوب شرقی کشورشان، اطراف، از چهار کالس درســــی که بیشتر به همســــن و ســــاالنی دارنــــد که در حســــرت دخمــــهای تاریک میماند، رها شــــوند و در نشستنپشتنیمکتهایکالسدرسروز مکانی که بتوان نامش را مدرســــه گذاشت را به شــــب میرسانند. وقتی از مدیر و دیگر به تحصیل بپردازند، اما در بهمن ماه سال مسئوالن مدرسه شــــنیدند «یک ساندویچ 1394 و در حال خدمت عاشــــقانهاش بود کمتر بخورید، یک مدرســــه بســــازید» برای که بهدنبال یک ســــانحه تصادف با زندگی ســــاعتهایی گیج و گنگ بودند، اما مدت خداحافظی کرد و برآورده ســــاختن آرزوی درک شرایط سخت دانشآموزان «ساندک زهی» در حیاط مدرسه چادر زدند و کالس درسشان را آنجا برگزار کردند، تعدادی از آنها پیماننامه مهربانی تنظیم کردند و با ِمهر دل بر آن ُمهر زدند، گروهی با شــــوری که در خانوادههایشــــان بــــه راه انداختند، با کمک مادرانشــــان بازارچه و جشنوارههای غذا بــــه پــــا کردنــــد و در کل در بــــازه زمانی 2ماهه بیش از 125 میلیون تومان از هزینه ســــاخت مدرســــه، با کمک دانشآموزانی تأمین شد که از هزاران کیلومتر آن طرفتر، امواج مهربانیشان را روانه قلبهای بزرگ دانشآموزان بلوچ ســــاختند. همین شور و حال مثال زدنی باعث شد تا اداره نوسازی هم به میــــدان بیاید و با تأمین 70 درصد از هزینهها،هفتهگذشته،51مهرماهدرحضور بیش از 1000 نفر و در میان موجی از لبخند و اشک، مدرسه شش کالسه مهندس تورج ماهی بیرجندی که به کتابخانه و آزمایشگاه نیز مجهز اســــت افتتاح شد و چهره آفتاب ســــوخته دانشآموزان مدرسه در حالی که لباسهای بلوچی به تن و قلبهای کاغذی
به همت همراهــــان او در انجمن، مهر ماه ســــالجاری سه مدرســــه در مناطق به دور از امکانــــات بلوچســــتان، افتتــــاح شــــد کــــه در این بیــــن افتتاح مدرســــه مهندس بیرجنــــدی در «ســــاندک زهــــی»، به جان تشــــنه مردمان این دیار بشدت گوارا آمد و اقدامات دیگــــری مثل احداث کتابخانهای متفاوت در ســــراوان بســــیار به دل نشست. او کــــه مهرمــــاه ســــالجاری را بــــا خاطرات بیشــــماری از لبخندها و اشکهای شوق به خاطر سپرده است، از کتابخانهای گفت که در فاصله بیش از 300 کیلومتر از روســــتای «ســــاندک زهــــی» در شهرســــتان مــــرزی ســــراوان و در تنها مدرســــه اســــتثنایی این منطقه احداث شد.اینطور که از صحبتها برمیآید، بســــیار بیشــــتر از آنچه ســــاکنان سیســــتان و بلوچســــتان و دانشآمــــوزان ایــــن منطقه در مضیقه امکاناتی هســــتند، دانشآموزان دارای معلولیت این منطقه از بیامکاناتــــی رنج میبرند که در این بین دانشآموزان نابینا مشــــکالت بیشــــتری را متحمل میشوند، به همین خاطر اعضای