Iran Newspaper

گذر از دو قطبی به اجماع سازی

-

گروهها و اقشــــار مختلف مردم را ســــبب شــــد. با این وضعیت چرا ما نباید بتوانیم دایره اجماعسازی را در مسائل داخلی به دیگر موضوعات غیربرجامی بســــط بدهیم؟ بخصوص اینکه آقای روحانی با رأی باالیی دولت دوم خود را تشکیل دادهاند. در شــــرایط فعلی خیلــــی از گروهها هســــتند کــــه انتخابهای آقای رئیــــس جمهوری را نوعی عقبنشــــی­نی تعبیر میکنند. معموالً عقبنشــــی­نیها از موضع ضعف انجام میشــــوند اما وقتی رئیس جمهوری نزدیک 24 میلیون رأی در اختیار دارد، نمیتوان الزاماً برخی رفتارهای او را عقبنشینی ارزیابی کرد. در واقع خیلی از اتفاقات اخیر نوعی تعامل و مصالحه سیاسی اســــت که نه از بــــاب ضعف سیاســــی بلکه از بــــاب مصلحت عمومی است. اگر قرار باشد ما با اجماعسازی مشکالت کشور را حل کنیم باید این تواناییها را داشــــته باشــــیم که حد و مرز اختالفــــ­ات و رقابت را درک کنیــــم و موضوعات مورد اختالف را بیــــش از حد طبیعی خود کش ندهیــــم. با این نگاه اتفاقاً نه تنها تصمیمات رئیس جمهوری محل اشــــکال نیســــت بلکه باید برای آینده کشور از این تصمیمات دفاع هم انجام بدهیم که ایشــــان بهدنبال شــــکل دادن یک ثبات در تصمیمگیریه­ا هستند. در واقع آقای روحانی عدولی از شعارها و گرایشهای خود نداشــــته و برخی تصمیمات را بایــــد بهعنوان مقتضیات سیاسی در ظرف زمان و مکان خود سنجید. ما برای اداره کشور بر اساس تجارب 40 سال گذشته و قبل از آن نیازمند یک نگاه کارشناسی وسیع و بسیط هستیم. این نگاه نیز شکل نمیگیرد مگر اینکه فضای مدیریت کشور از احساسات سیاسی ناشی از رقابتها خالی شــــود و سلسله مراتب برنامهریزی منطقی در آن ایجاد گردد. خوشــــبخت­انه باید اعتــــراف کنیم که هماکنون نیز عقالی جریانهای مختلف سیاســــی به ایــــن ضرورت پی بردهانــــ­د. مثال این وضعیت مســــأله ســــپنتا نیکنام اســــت که از همــــه طیفهــــا درباره آن نظــــری واحد و مبتنی بــــر قانون و مصلحت کشــــور اتخاذ کردهاند. اجماع سیاسی چیزی جز این نیست. اینکه این توانمندی را داشته باشیم که بتوانیم به دور از احساسات کاذب سیاسی، دامنه زمینههای مشترک همکاری را در کنار رقابتهای خــــود پیدا کنیم و البته رقابتها را نیز در چارچوب خودش محدود گردانیم. که با قطار سلطنتی این سفر انجام شود تا همه بدانند در ملی شــــدن صنعت نفت، شــــخص اول مملکت هم حضور دارد. دکتر مصدق میخواست به این ترتیب به دول خارجی نشان بدهــــد که صدر تا ذیل کشــــور در این هدف ملــــی با هم متحد هستند اما معاالســــ­ف کار به کودتای 28 مرداد کشید. در واقع ضعــــف اصلی ما در آن موقعیت نه تزریق دالرهای امریکایی بود و نه دسیسهچینی انگلستان بلکه ضعف ما دامنگیر شدن اختالفــــ­ات داخلی بود که بســــتر را برای موفقیــــت برنامههای خارجی مهیا کرد. خــــوان یغمایی که برای دول خارجی بعد از کودتــــای­82 مرداد در ایــــران چیــــده شــــد، در واقــــع حاصــــل اختالفــــ­ات داخلی و رقابتهای بیجا بود. بعد از آن کودتا 25 ســــال طول کشــــید تا کار به انقالب اســــالمی رسید و بعد از آن دوباره دو قطبیهایی ماننــــد خلق کرد و خلــــق عرب، دوقطبــــی حکومت بیوالیت و بــــا والیت و امثال اینها شــــکل گرفت. ما باید بــــه یاد بیاوریم شخصیتهای بینظیر ما مانند شهید مطهری، شهید بهشتی و امثالهــــ­م در واقــــع قربانیــــ­ان گروههایی بودند کــــه در همین دوقطبیها گرفتار شــــدند. بعد از آن هم دو قطبیهای فراوان دیگری در کشــــور شــــکل گرفت. اکنون در آستانه چهل سالگی انقالب باید از سرنوشت و نتیجه این دوقطبیها درس بگیریم و مرز رقابتهای سیاسی را به تنازع و تالش برای حذف کامل رقیب پیش نبریم. امسال در انتخابات 29 اردیبهشتما­ه رأی عده زیــــادی از مردم به آقــــای روحانی تعلق گرفت و ایشــــان پیــــروز میــــدان رقابت انتخاباتی شــــد. در شــــرایطی که به نظر میرســــد همچنان برخی اختالفــــ­ات انتخاباتی از موضوعیت نیفتادهاند به نظر میرسد خصوصاً طیف اصوگرایان معتدل و اعتدالیون باید زمینه را برای یک گفتوگوی جدی و اختالف زدایی از مناســــبا­ت سیاســــی آماده کنند. چون به هر حال این طیف هســــتند که تقریباً در هر دو جناح کشــــور مقبولیتهای­ی دارند و مورد پذیرش هســــتند. یک بازنگری در تاریخ یک قرن اخیر ایران به سادگی نشان میدهد که معموالً شکستهای ما بهدلیل یک آفت درونی به نام عدم انسجام ملی و اختالفات داخلی رخ دادهاند نه قدرت دشــــمنان. خوشبختانه در دولت یازدهم موضــــوع برجام یک هم آوایی نســــبتاً فراگیر در میان یکی از مشــــکالت کشــــور ما از فردای پیــــروزی مشــــروطی­ت در تمــــام این صد و یازده ســــال، شــــکل گرفتن دو قطبیهــــا­ی کاذب بــــود. اگــــر این دو قطبیها وجود نداشت قطعاً جایگاه ایران چه در منطقه و چه در ســــطح جهانــــی بســــیار متفــــاوت و بهتــــر از وضعیت کنونی بود. دو قطبیهــــا­ی کاذب باعــــث از بین رفتــــن اســــتعدا­دهای مملکت ما شــــده و زمینه را برای شــــرایطی فراهم کرده که ما نتوانیم از ظرفیتهای موجود خود به نحو احســــن بهــــره ببریم. در این شرایط کینه کشــــی و تحقیر افراد و شــــخصیته­ا بشدت رواج مییابد. ما از فردای روز امضای فرمان مشــــروطی­ت دو قطبی مشــــروطه- مشروعه را در کشــــور میبینیم. بعد از مدتی که با اعدام شــــیخ فضلاهلل نــــوری صورت قضیه پاک میشــــود دو قطبــــی بین حزب دموکرات بــــا رهبری تقــــیزاد­ه و اعتدالیون تشکیل شد. بعد از این هم تحوالت ایران به شکلی پیش رفت که به نظر میرسید قرار است این دو قطبی برای همیشه ادامه داشته باشد. مثالً در 1289 میبینیم بر سر اینکه ناصرالملک قائم مقام احمدشــــا­ه بشــــود یا عضدالملک، اختالفی شــــکل گرفــــت که برای کشــــور هزینه بســــیار زیادی داشــــت و انرژی و دارایــــی زیــــادی از کشــــور را به بــــاد داد. به قــــول مرحوم ملک الشعرای بهار در کتاب تاریخ احزاب، این شکافها باعث شد اســــتبدا­د در کشــــور ما در مقاطع مختلف امــــکان ظهور و بروز پیدا کند. در مرحله بعدی از 1320 تا کودتای 28 مرداد شــــاهد هستیم که شرایط کشور رو به بهبود بود؛ نفت ملی شد، روابط ما داشــــت بــــا خارج در مســــیر منافع ملی اندک اندک شــــکل میگرفــــت و وقتی دکتر مصــــدق به امریکا رفــــت مورد تقدیر جامعه جهانی قرار گرفت. اما باز هم ایجاد یک دو قطبی میان ملیها و مذهبیها مسیر را به سمت تولد دوباره استبداد برد. در خاطرات مهنــــدس بازرگان میخوانیم که ایشــــان تعریف کرده وقتی میخواســــ­تیم بعد از ملی شــــدن صنعت نفت در قالب هیأت خلع ید به آبــــادان برویم، دکتر مصدق گفته بود

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran