Iran Newspaper

کارآفرینی را ترسناک جلوه ندهیم

گپ و گفتی با دکتر میثم شفیعی دانش آموخته مدیریت درباره مدلهای مختلف کسب و کار

-

■ پوستاندازی­بازیگردانه­ایکارآفرین­ی در بازار ایران

کارآفرینــ­ـی مفهومـــی اســـت کـــه بـــا توجه بـــه تغییر وضعیـــت میزان عرضـــه و تقاضـــا در جامعـــه امـــروز متغیرهـــا­ی اصلی کســـب و کارهای جدیـــد را تغییـــر داده اســـت. امـــروز برخالف 10-15 ســـال قبل که هرکس عرضه میکرد دست برنده را داشت آنکـــه تقاضـــا دارد برنـــده اســـت. در گذشته مازاد تقاضا در جامعه باعث میشـــد صاحبـــان عرضـــه صاحبان قـــدرت باشـــند امـــا امـــروز جمعیت افزایـــش یافتـــه و این میـــزان عرضه نیازمنـــد این اســـت کـــه بـــا تقاضای موجـــود تطابق پیـــدا کند لـــذا صرفاً عرضه کـــردن مبنای قدرت نیســـت چـــرا که صاحبان کســـب و کار باید به گونـــهای عرضه کنند که بـــه تقاضای مشـــتری نزدیک باشـــد. این موضوع باعـــث شـــده فضـــای رقابت شـــکل بگیـــرد. شـــکلگیری فضـــای رقابت موجـــب شـــکلگیری مفاهیمی مثل کارآفرینی و امثال آن شده است.

فضـــای رقابتـــی باعث میشـــود خیلـــی از ارکان و عناصر یک جامعه نتوانند رقابت کنند پس اینها خود به خود از چرخه کنار گذاشته میشوند. ایـــن افـــراد نمیتوانند بیکار باشـــند، باید اشـــتغال داشـــته باشـــند بتوانند کار کننـــد ...و لذا جوامع بـــرای اینکه معضـــل مذکـــور را رفع کننـــد مجبور بـــه بارگـــذار­ی مفاهیمـــی هســـتند که هـــر کـــس بســـته بـــه توانمندی و اســـتعداد خـــودش در جامعـــه هم فرصـــت شـــغلی ایجـــاد کنـــد و هم ضمانت توســـعه اقتصادی باشـــد تا مثالً همه نروند سمت مغازهداری و سوپرمارکتی، با این استدالل که سود خوبی دارد. همـــه در خط تولید یک کاالی خاص محصور نشـــوند که تب آن کاال در جامعه بـــاال برود و رقابت کاذب شکل بگیرد.

در علم روز دنیا کارآفرینی نهتنها متعلق به اقتصاد است بلکه جوامع (بـــه معنای عـــام) بشـــدت بـــه این واژه نیـــاز دارند، این نیاز باعث شـــده مفهـــوم کارآفرینــ­ـی از یـــک عبـــارت تخصصی در قوارههـــا­ی یک عبارت عمومی ظاهر شـــود که نشانههایش را امـــروز در جامعـــه خودمـــان هـــم میبینیم.

نکتـــه ایـــن جاســـت کـــه اگـــر در جامعـــهای یک شـــهروند تحصیالت دانشـــگاه­ی رشـــته کارآفرینــ­ـی هـــم نخوانـــده از کارآفرینی غافل نشـــود، چون او اگر در مسیر درستی قرار بگیرد و بـــرآورد صحیحی از نقشـــه راه، نیاز بازار و توسعه کسب و کار داشته باشد میتواند دســـت بـــه کارآفرینی بزند بـــدون آنکه بـــه نظریههـــا­ی تئوریک کارآفرینی مســـلط باشـــد. تمرکز من برای ارائه مدلهای مختلف کســـب و کار بـــه خاطر این اســـت که نشـــان دهم امـــروز دنیـــا کارآفرینــ­ـی را یک رهیافت عمومـــی میداند و نه صرفاً یک علـــم تخصصـــی در اختیار یک عـــده از آدمها. در واقـــع این ویژگی، کیفیت و علم باید به جامعه تســـری پیـــدا کنـــد چنانچـــه مصادیقش هم موجـــود اســـت، مثالً در دســـتهبند­ی انـــواع کارآفرینها میگویـــد ما چهار دسته کارآفرین داریم. ■ چهـــار نـــوع کارآفرینی بر اســـاس مدلهای کسب و کار

مـــا در مدلهـــای کارآفرینــ­ـی بـــر اســـاس نـــوع کار، تقســـیمبن­دی کارآفرینــ­ـی ســـنتی، در حـــال رشـــد، پروژه محور و ســـبک زندگی را داریم. در کارآفرینی ســـنتی فرد تحصیالت آکادمیک ندارد اما به صورت سنتی، تجربی و خودآموخته کســـب و کاری را دارد اداره میکند. شـــما نگاه کنید یک قصاب میآید با یک ابتکار، یک فروشـــگاه بسیار شـــیک دایر میکند، سیســـتم نوبتدهـــی دارد، بـــه جای اینکه بنویســـد گوشـــت گوســـفندی و خـــودش را خـــالص کنـــد در تابلویی که هنرمندانه طراحی شـــده بیســـت سی نوع اســـمهای مختلف از همان گوشت را میبینید، یعنی به مشتری حق انتخاب میدهد و تنوع گوشتها را هـــم باال میبـــرد و به ایـــن ترتیب کســـب و کارش را توســـعه میدهـــد، همه ما شـــواهدی از این نوع کســـب و کارها را دیدهایم که نشـــان میدهد کارآفرینــ­ـی متعلق به گروه خاصی با دیدگاهها یا تحصیالت خاص نیست و هـــر کـــس میتوانـــد در یک بســـتر حرفهای و شغلی دست به کارآفرینی بزند. گاهی تصور عموم بر این است کـــه کارآفرینــ­ـی یعنـــی یـــک اختراع پیچیـــده یـــا یک ابـــداع یـــا کارآفرین یعنـــی یک متخصـــص و دانشـــمند برجسته که حتماً کسب و کار فناوری محور دارد، در حالی که پیشینه کسب و کارهـــای ســـنتی مـــا چنیـــن چیزی را تأییـــد نمیکنـــد. کارآفرین ســـنتی نمونـــه کارآفرینها­یی اســـت که فرد میتوانـــد با اتـــکا بـــه آگاهیهایی که از بـــازار و تجربهاش از بـــودن در بازار میگیرد آن قدر خوشـــفکر باشـــد که اشتغال ایجاد کند و کارش را توسعه دهد. به شعبههای بستنیفروشی­ها و فالفلفروشی­ها در شهر نگاه کنید. آیا این اغذیهفروشـ­ــیها بدون قاعده رشـــد کرده و برند شـــدهاند؟ معلوم اســـت اینهـــا مبانـــی دارند کـــه وقتی بررسی میکنید به مفهوم کارآفرینی میرســـید. نمیشـــود کســـی بـــدون داشـــتن مؤلفههای کارآفرینی بتواند در یـــک بســـتر حرفـــهای، خدمات و کسب و کار خود را رشد دهد بنابراین این افراد از یـــک خاصیت کارآفرینی اســـتفاده و فرصـــت اشـــتغال ایجاد کردهاند.

دســـته دوم کارآفرینهـ­ــای در حال رشـــد هستند. کســـب و کارهایی کـــه از یـــک نقطه بـــه بعـــد تصمیم میگیرند شـــبکه عرضه و توزیع خود را گســـترش دهنـــد. فرضـــاً در تهران شـــعبه دارنـــد و تصمیـــم میگیرند در شـــهرهای دیگر هم شعبه داشته باشـــند. کارآفرینها­ی در حال رشـــد بـــا مباحث زنجیـــره تأمین آشـــنایی کافـــی دارنـــد و میدانند فـــوت و فن توســـعه کسب و کار چیست، بنابراین میتواننـــ­د در این مـــدل از کارآفرینی مؤثر ظاهر شوند.

دســـته دیگـــر کارآفرینــ­ـی پـــروژه محـــور اســـت. این گـــروه گونـــهای از کارآفرینان هســـتند که بیزینس دائم ندارند، سیســـتم کاریشـــان سیستم پارت تایم اســـت. اینها هم میتوانند کارآفرین باشـــند. پروژههای مختلف را راهانـــدا­زی کنند، افـــراد مختلف را درگیر کنند و به مشارکت طلب کنند، از این زاویه ما میتوانیم ژورنالیست یا کارگردان کارآفرین داشـــته باشیم. یک پروژه ســـینمایی که اجرا میشود در حقیقـــت یـــک کارآفرینی صورت گرفته اســـت، یـــک کار تیمـــی انجام میشـــود و هر کسی مســـئولیت­های خـــاص خود را دارد اما اگر هارمونی و رهبری نباشـــد عمالً پروژه با شکست مواجه میشـــود امـــا اگـــر کارآفرینی هدفمنـــد و مطابق با یک پلن و طرح موفق پیش برود در نهایت میبینید کـــه ســـرمایه با یک ســـود مشـــخص بازمیگـــر­دد و در نهایـــت فرصـــت شغلی ایجاد میشود.

دسته آخر کارآفرینان سبک زندگی هستند. افرادی که با بینش نو و جدیدی که میآورند نوع تازهای از محصوالت یا شکل تازهای از عرضه را ایجاد میکنند که با شکل رایج آن کامالً متفاوت است. شما نگاه کنید که دو سه دهه گذشته در خیابانهـــ­ا و پیادهروها کســـی با تلفن همراه حرف نمیزد اما کارآفرینها­ی ســـبک زندگـــی ایـــن نیـــاز را در زندگی آدمها ایجاد کردند و سبک زندگی آنها را تغییـــر دادند، این نـــوع کارآفرینها اگرچـــه امروز با ما زندگـــی میکنند اما در واقع آنها شـــکل زندگی ما در آینده را میسازند. ■ مرزبنـــدی مدلهـــای کارآفرینی را رعایت کنیم

تقســـیمبن­دی دیگـــری دربـــاره مدلهـــای کارآفرینی وجـــود دارد که در چهـــار ســـطح تعریـــف میشـــود: کارآفرینــ­ـی فـــردی، کارآفرینــ­ـی سازمانی، درون ســـازمانی و اجتماع. جالـــب اســـت بدانیـــد ایـــن مدلهـــا میگویـــد چهـــار مـــدل قبلـــی در این طبقهبنـــد­ی جـــزو کارآفرینــ­ـی فردی محســـوب میشـــود اما ما میتوانیم انواع دیگری از کارآفرینی که سازمانی و درون سازمانی و اجتماعی است نیز داشته باشیم، بنابراین تعبیر درست از مدلهای بیان شـــده این اســـت که هر کس براساس استعدادش در یکی از مدلهـــای کارآفرینی قـــرار گیرد، از این زاویه ما حتی کارآفرین ســـازمان اجتماعی هم داریم، مثالً شـــهرداری کـــه یک نهـــاد خدمترســـا­ن اســـت میتوانـــد در قامـــت یـــک کارآفریـــ­ن ظاهـــر شـــود مثـــل راهاندازی ســـرای محله که ضمن ایجاد فرصت شغلی بـــه ارتقای ســـطح فرهنـــگ اجتماع نیـــز کمک کنـــد. پس ســـازمانه­ا هم میتواننـــ­د کارآفرین و مولد باشـــند و اینکه ما فقط از افراد توقع کارآفرینی داشته باشیم چندان منطقی نیست. از ایـــن نظـــر ســـازمان بهزیســـتی، اتاقهـــای بازرگانـــ­ی و نظایـــر آن بـــا منابعی که در اختیار دارند میتوانند با خالقیـــت منابع خـــود را در جهت مولد بودن به کار گیرند.

این کـــه ما بیاییم یک مدل خاص کارآفرینــ­ـی را اشـــاعه دهیـــم چندان عقالنـــی نیســـت چـــون در نهایت به ضـــرر اکوسیســـت­م کارآفرینی کشـــور اســـت. اینکـــه شـــما فـــرد هســـتید، ســـازمانی­د یا مـــدل فکریتـــان پروژه محـــور اســـت، کارمندید یـــا یک فرد دانشـــگاه­ی، شـــما هـــر کســـی در هر موقعیتی میتوانید کارآفرین باشید، البته توجـــه کنید ما مرزبندی مدلها را باید دقیق بشناســـیم و نخواهیم از هر کدام از مدلها تکهای را برداریم و موجـــود عجیبالخلقه­ای خلق کنیم که تـــوازن و هارمونی بین اعضای آن وجود ندارد. ■ کارآفرینی اجتماعی، ناشـــناخت­های در میان ما

کارآفریـــ­ن اجتماعـــی کمتـــر در جامعـــه ما شناســـاند­ه شـــده اســـت اما امـــروز در دنیا تمرکـــز باالیی روی آن وجـــود دارد، کارآفرینــ­ـی کـــه از نـــگاه بســـته تجـــاری عبـــور میکند و به قصـــد گرهگشـــای­یهای اجتماعی و فرصتیابـــ­ی برای همـــگان تالش میکنـــد. این نـــوع کارآفرینــ­ـی عمالً برمیگـــرد­د بـــه محافـــل اجتماعـــی کـــه انگیزهشـــ­ان ارائـــه خدمـــات اجتماعـــی اســـت. شـــاید در نـــگاه اول بگوییـــم خدمـــات اجتماعـــی را چـــه بـــه کارآفرینی امـــا وقتـــی ما در موقعیتهـــ­ای اجتماعـــی بـــه فکـــر توسعه و ایجاد فرصت شغلی باشیم یعنی کارآفرینی کردهایم. ■ کارآفرین درون سازمانی را جدیتر بگیرید

ما در ســـازمان افـــرادی داریم که صاحب ایـــده، تخصص، تکنولوژی و توانمنـــد­ی هســـتند و میتوانند برای ســـازمان ارزشآفرین شـــوند. فرض کنید یک ســـازمان بهصورت ســـنتی اداره میشـــود، واحدهـــای مختلفی دارد، فروشـــگاه دارد ...و در این میان یکـــی از کارمنـــدا­ن دانـــش رایانـــها­ی باالیـــی دارد، این فـــرد بهعنوان یک کارآفرین واحد ســـاختار کســـب و کار الکترونیک شـــما را توســـعه میدهد و یـــک توان به ســـازمان شـــما اضافه میکند، همیـــن امر باعث میشـــود نیـــرو جذب کنید، اشـــتغالز­ایی کنید، تولیـــد و خدمـــات بیشـــتر ارائه دهید و توســـعه بیابیـــد. پـــس نـــوع درون ســـازمانی متعلـــق بـــه یک ســـازمان اســـت که از درون سازمان میفروشد و سودآوری میکند. مشاهده میکنید کـــه گونههـــای کارآفرینــ­ـی میتوانند همدیگر را حمایت کنند. ■ آیـــا کارآفرینی، شـــخصیت خاص میخواهد؟

مدل دیگـــر کارآفرینی بر اســـاس ویژگیهای شخصیتی انسان هاست. مثـــ ًال یـــک فـــرد میگویـــد مـــن آدم متعصبـــی هســـتم و حـــرف، حـــرف مـــن اســـت. کارآفرینــ­ـی به ایـــن فرد میگویـــد مشـــکلی نیســـت تـــو مدل خودت را پیدا کن بـــا توجه به روحیه متعصبـــی کـــهداری کار را توســـعه بـــده، یا دیگری میگویـــد من ایدهای نـــدارم اما میتوانم کارهـــای اجرایی را بدرســـتی انجام دهـــم و اجراکننده قابلی هستم. ما برای اینها هم مدل کارآفرینــ­ـی داریـــم که در چهـــار نوع تقســـیم میشـــود: کارآفرین نـــوآور، مقلـــد، محافظـــه کار و ریســـک پذیر. در این تقسیمبندیه­ا افراد براساس روحیه و شـــخصیتی که دارند دعوت بـــه کارآفرینی میشـــوند. فـــردی که ریســـک پذیـــر اســـت میتوانـــد قفل کســـب و کارهـــای نو را بشـــکند و فرد محافظـــهک­ار بـــا ایـــدهای خالقانه کار را پیگیـــری کنـــد یا فرد نـــوآور ایدهای جدیـــد را راهاندازی کنـــد و فرد مقلد به روش خودش ایده از قبل طراحی شده را اجرایی کند.

پـــس بـــه لحـــاظ ویژگیهـــا­ی شـــخصیتی هـــم بهانـــهای بـــرای کارآفرین نشـــدن نمیمانـــد. در آخر بـــا توجه بـــه مباحث گفته شـــده یک کنایه به منابع رایـــج علمی بزنم. در مبانـــی علمی به ما گفتهانـــد که تنها فـــردی میتوانـــد کارآفرین باشـــد که فقط یکسری ویژگیها را داشته باشد: آیندهنگری، اعتماد به نفس، پشتکار و نظایر آن ویژگیهایی است که برای کارآفرین تصویـــر کردهاند، پس منی کـــه میخواهم در قاعـــده کارآفرینی قرار بگیرم بـــا تطبیق ایـــن ویژگیها از کارآفرینــ­ـی میگـــذرم. اتفاقـــی که میافتـــد ایـــن اســـت کـــه کارآفرینی محـــدود به عـــدهای خاص میشـــود امـــا در مدلهای بیان شـــده، ما برای هر فرد نسخه خاص خودش را برای کارآفرینــ­ـی داریـــم، بنابراین هر کس باید راه خـــودش را بشناســـد، چراکه کارآفرینی ماهیت عمومی دارد.

اگـــر دور و برمـــان را نـــگاهًکنیـــم میبینیـــم ایـــن مدلها واقعـــا وجود دارنـــد و یک امـــر ذهنی نیســـت. در دنیـــای امـــروز همـــه نـــوع کارآفرین داریم که هیچ کدام لزوماً ویژگیهای مشـــترکی ندارند این یعنـــی ما نباید به جامعه اســـترس منتقـــل کنیم که کارآفرین حتماً همین ویژگیهایی را دارند که ما میگوییم. ■ کارآفرینیر­ابهیکفوبیا تبدیلنکنیم

نخســـتین کار بـــرای جامعـــه کارآفرین شـــدن این اســـت که ما این ایده را بـــه جامعه منتقل کنیم که هر فرد میتوانـــد کارآفرین باشـــد تا آن فوبی و ترس از کارآفرینی فرو بریزد. کارآفرینــ­ـی فقط کارهـــای تخصصی نیســـت برای همین است که هر کس میخواهـــد کارآفریـــ­ن شـــود میرود ســـراغ اســـتارتا­پ و ایدههـــای دانش بنیـــان و هیـــچ کس ســـراغ کســـب و کارهای ســـنتی نمـــیرود، بـــه خاطر اینکـــه من بهعنوان اســـتاد دانشـــگاه و شـــما بهعنـــوان رســـانه نتوانســـت­ید ماهیـــت اصلـــی کارآفرینــ­ـی را بـــه جامعه انتقال دهید. نکته سوم اینکه به جامعه بفهمانیم این طور نیست که تنها برخی شناسهها میتوانند در توفیقات کارآفرینی مؤثر باشند.

در علم روز دنیا کارآفرینی نه تنها متعلق به اقتصاد است بلکه جوامع (به معنای عام) بشدت به این واژه نیاز دارند، این نیاز باعث شده مفهوم کارآفرینی از یک عبارت تخصصی در قوارههای یک عبارت عمومی ظاهر شود که نشانههایش را امروز در جامعه خودمان هم میبینیم. نخستین کار برای جامعه کارآفرین شدن این است که ما این ایده را به جامعه منتقل کنیم که هر فرد میتواند کارآفرین باشد تا آن فوبی و ترس از کارآفرینی فروبریزد

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran