Iran Newspaper

کی گفت، یکی نگفت

- محمدامین فرشادمهر

يكــى از مســئوالن عزيــز در مراســم اختتاميه نمايشــگاه مطبوعاتگفت­ندكهرسانهه­ابايدامنيت­قلموبياندا­شته باشــند. البته مســلماً روی صحبت ايشــان با رســانههای خارجى و متوليانشــ­ان اســت وگرنــه به قــول آن ديالوگ معــروف، مــا اصــالً قليــان را از نزديــک هــم نديدهايــم. بــاور بفرماييد ما اصــالً از كمبود آدرناليــن رنج مىبريم. مثــالً از رفقــای تحريريهمــ­ان مىپرســيم فالنــى يــه كــم ناامنىداری َلنگم؟ آنها هم بىحوصله مىگويند آخرين بــاری كــه هيجان داشــتيم شــش مــاه پيش بــود كه يكى محكم عطســه كرد. يا مثالً هرجا تريبون مىبينيم با ذوق مىپريم پشــتش و مانند وانــت ضايعاتىهای صبح جمعه هرچــه از دهانمان خارج مىشــود را مىگوييم، امــا دريــغ از يک توبيخ و تذكر حتى. يک بار دبير تحريريه ســهواً جايى از متن بنده را سانســور كرد، يک تيم متشــكل از اعضای هيأت نظارت بر مطبوعات و ساير خوبان ســريعاً واكنش نشــان دادند و با خواندن شــعر «به برگ گل دســت نزنيد، كاكلشــو پسنزنيد»،بهحمايتازب­ندهپرداختن­د.اينكهگاهىم­وقعنوشتنمث­لچىمىلرزيم و از استرس خودمان را توی گل مىپلكانيم هم احتماالً حساسيت فصلى است كه خوب مىشــود. با اين مقدمه شــروع كردم كه اوالً نشــان دهم اينجا چه كسى رئيس است [مسلماً شما! و شما حتى شما، اون عقبىها، اون آقا لباس زرده كناريتون بله، همه همه]. ثانياً به دل درست و راحت چند خبر روزهای اخير را مرور كنم. نخستين خبر صحبت آقای نجفى شهردار اصالحطلب تهران است كه گفتند مصلحت شهر چيزیفراترا­زتعلقاتجنا­حىوسياسىاس­ت.اينصحبتكام­الًدرستواتفاق­اًجزو مطالبات اصلى برخى منتقدان دولت و اصولگرايان بعد از انتخابات ۶۹ است! فقط ســؤالى كه دارم اين اســت كــه اگر اصولگرايان هــم رأس كار مىآمدند همين رويه را پيش مىگرفتند يا مثل واگنها در ايستگاه دروازه دولت، مسئول جابه جا مىشد و از امثال ما بهعنوان سوخت فسيلى داخل موتورشان استفاده مىكردند؟

خبــر بعــدی اينكه ترامــپ خواســتار گفتوگوی مســتقيم با دكتر روحانى شــد امــا دكتر روحانى نپذيرفت. حدسهــای زيادی در اين باره مىشــود زد؛ مثالً اينكه ترامــپ حوصلهاش ســر رفته، از دفترچه تلفن كاخ ســفيد شــمارههای مختلف را گرفته تا رســيده به ايران. مســئوالن كاخ ســفيد هم به محض اينكه متوجه شدهاند شــيرجه زدهانــد روی تلفن و گفتهانــد: چكار ميكنى ابله؟! بعد هــم رفتهاند زير گاز و كيف مخصوص رياست جمهوری امريكا و دكمه بمب هستهای را چک كردهاند كه خرابكاری نكرده باشد. به هرحال هرچه بوده باشد، اينكه دكتر روحانى ريجكت مىكند يا پيام آماده «در جلسه هستم» برايش مىفرستد، لذتبخش است.

خبر بعدی هم در مورد يكى از اعضای تعليق شده شورای شهر يكى از شهرها اســت كه در يكى از روزنامه ها خواندم ولى متأســفانه ســتون به پايان رســيد وگرنه به قول يكى از مسئوالن عزيز در اختتاميه نمايشگاه مطبوعات، ما كه امنيت قلمى و بيانى داريم ....

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran