Iran Newspaper

در آیینه نقد زمان

- علیرضا طبایی شاعر وپژوهشگر

راز مانــدگاری «نیمــا یوشــیج» در چیســت؟ نزدیــک بــه یــک قــرن اســت کــه نام«نیمــا یوشیج» که شناسه«علی اســفندیار­ی» اســت و آثاراو در ذهن و زبان چند نســل از اهالی ادبیات، هم شــاعر و هم دوستدار شعر و ادب فارسی، ساری و جاری است. چرا آثار و اندیشــه نیما، گروهی را برانگیخت تا دربرابر او، آثار او را نفی کنند و گروهی دیگر را به دفاع از راه و روش او ترغیب کرد؟ به باور من، آنچه مخالفان و موافقــان، و پیــروان ســبک و ســیاق اندیشــه و شــعر نیما را برانگیخــت تا در نفی یا اثبــات او، و بزرگداشــت آثار یا بیارزش نشان دادن آثار او به تالش برخیزند، به شکل فهرست وار و اشارهگونه، به قرارزیر بوده و هســت کــه خواهم گفت. اما اگر بتــوان راز مانــدگار او را در یــک کالم خالصه کرد، میتــوان گفــت عامــل اصلی ایــن مانــدگاری به اصطالح «خرق عادت» نیماست.نیما برخالف معاصــران خــود، در جهتــی دیگــر شــنا کــرد، در جهت خالف رودخانه.اگرچه کســان دیگری هم بودنــد که آنان هــم کم و بیــش در جهت خالف رودخانه شنا کرده بودند یا شنا میکردند، اما نیما این مســیر را تا پایان، با صداقتی مثال زدنی و به شکل خستگی ناپذیر ادامه داد. عواملی که باعث آمد نام و آثار نیما، هم در زمان حیات و از ســوی معاصران خود و هم بعد از درگذشــت او از سوی نســلهای بعد مــورد پذیرش یا عنــاد و نفی قرار گیرد فهرست وار چنین است.

جسارت نیما در کوتاه و بلند کردن مصراعها و درهم ریختن سنت دیرسال تساوی مصراع ها.

ابــداع و پیشــنهاد زبانــی سرشــار از ابهــام در شــعر خود، که این ابهام نه از نوع پیچیدگیهای مصنــوع کــه نوعــی ویژگی اســت که بــه گونهای اســتعاره بــدل میشــود. داشــتن جهــان بینی و نگــرش ویــژه، در روزگار خــود در برابــر رویدادها و حــوادث، چــه در ایــران و چه در ســرزمینها­ی دیگــر. همین نگرش و جهان بینــی، زبان و بیان او را به ســبک و اســتقالل خاصی رســاند که ویژه او شد و در گذر زمان، زبان و نوع بیان او را هم به زبان و بیانی کم و بیش مستقل بدل کرد.

توجــه بــه خصوصیــات و طبیعــت بومــی و زادگاهــی کــه در آن پرورش یافته بــود که تصویر ایــن منظرههــا، رنــگ و بویــی ویــژه بــه آثــار او میبخشــید. آشــنایی زدایــی و دوری از موازیــن قدیــم درک و حــس زیبایــی و توجه بــه مرزهای تازه در قلمرو درک و زیبایی شناختی.

توجــه دقیــق بــه مناظــر و رویدادهــا­ی حتی کوچــک و کــم ارزش از دیــدگاه دیگــران و الهــام گرفتــن از آنها و تصویر ادراک شــاعرانه از آنها با نگاهی تازه و بدیع. پــای بند ماندن غیرعامدانه و طبیعــی به زندگــی و نگرش روســتایی تا پایان عمر، با وجود زندگی در شهر.

اگرچه نیما، به تعبیری اســاس تساوی طولی مصراعهــا را درهــم ریخــت و بنای کار خــود را بر اساس نیاز کالمی و اندیشه در هر مصرع گذاشت و بــه اصطالح از پوشــالگذا­ری پرهیز کــرد، اما به ضــرورت بهرهگیــری از وزن و قافیه، به گونه تازه و ابداعی خود پایبند ماند و با جسارتی بیمانند در برابــر انکار و حتی توهین دیگران ایســتاد و شــعر خود را چه از نظر ساختمان بیرونی و چه از دیدگاه ســاختار درونی بدل به آثاری کرد که هم شعر او و هم اندیشه او را از دیگر شاعران متمایز ساخت.

یادآوری این نکته ضروری است که پرداختن به نیمایوشــی­ج و شــعر او و اوج و کاستیهای آن نیاز به فرصتی بیشتر دارد. تا آن زمان...

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran