Iran Newspaper

یادداشتاخت­صاصیتام برای«ایران» مسأله اقتصاد است نه اصالحات

-

بســـیاری از رســـانهها از «اصالحات بـــه نفع زنان» در عربســـتان ســـعودی ســـخن میگوینـــد. اشـــاره آنان بـــه فرمانهـــا­ی صادر شـــده درباره حق رانندگی زنان در آن کشور اســـت. من اما از واژه «اصالحات»درموردعربس­تانسعودیاس­تفادهنمیکن­م.درزبان انگلیســـی اصالحات یا «رفرم» به معنای بهبود است. ما چگونه میتوانیم بگوییم که سعودیها در مسیر بهبود وضعیت حرکت میکنند؟ با چه اطمینانی؟ برخی از شهروندان سعودی اصالً به رفرم فکر نمیکنند. در هر حال، دلیل اصلی برای چنین تصمیمی انگیزهها و ضرورتهای اقتصادی است. اکثر زنان سعودی در حال ورود به بازار کار هستند. چرا که نیاز دارند شغلی داشته باشند. در نتیجه، مسأله اصلی احساس خطر زمامداران عربستان سعودی نیست. بلکه موضوع اصلی آن است که نسل تازهای در عربستان در حال قدرتگیری است و کارها را در مسیرهای متفاوتی انجام میدهد. برخی معتقدند، سعودیها موبهمو دستورات امریکا را انجام میدهند و بر آن اســـاس دســـت به اقدامات اخیر زدهاند. اما واقعیت آن است که عربستان سعودی تصمیماتاش را به صورت مستقل اتخاذ میکند همان گونه که قطر این کار را انجام میدهد. اگر غیر از این بود تنش در روابط قطر و عربستان سعودی خیلی زود حل میشد چرا که امریکا خواستار رفع سریع این بحران بود. اما میبینیم که دو کشور بر اساس مصالح و منافع ملی خود تصمیمگیری کردند. یکی دیگر از انگیزههای عربستان سعودی جلب سرمایه گذار خارجی و جهانگرد از دیگر کشورها است. برادر محمد بن سلمان چندین ســـال است مسئول بخش گردشگری این کشور است و به موفقیتهایی نیز دست یافته اما این بدان معنا نیست که شاهد شرایط مشابه وضعیت تونس یا دوبی در عربستان سعودی باشیم و برای مثال سواحل آزاد در آن کشور برای شنای زنان و مردان برقرار شوند. عربستان سعودی بیشتر به دنبال توریسم آموزشی و فرهنگی است. اما باید از خود پرسید آیا اقدامات اخیر عربستان تهدیدی جدی علیه نظام سیاسی آن کشور است؟ من چنین باوری ندارم. برخی از مردم ناراضی خواهند بود اما هیچ شواهدی وجود ندارد که نشـــان دهد حکومت سعودی سرنگون شود. اگر ســـعودیها برنامهریزی دقیقی داشتهباشند، مشکلی وجود نخواهدداشـ­ــت. چرا که مردم عربستان سعودی نمیخواهند شاهد همان خشونتهایی باشـــند که در خاورمیانه وجود دارد. برخی رژیم پهلوی در دوره پیش از انقالب ۹۷۹۱ در ایران را با وضعیت کنونی رژیم آل ســـعود مقایسه میکنند اما من هیچ شباهتی میان این دو نمیبینم. من در زمان انقالب ۹۷۹۱ در ایران بودم. مردم شاه را زمامداری غیر قانونی و المذهب میدیدند که بعد از کودتای ۸۲ مرداد توسط سیا به تخت سلطنت بازگشته بود. اما در عربستان سعودی روحانیون و امامان جماعت، کارکنان دولت هســـتند. آنان کاری را انجام میدهند که به آنها دســـتور داده شده است. بنابراین مخالفت گســـتردها­ی با اصالحات نخواهند داشـــت. باید دانســـت در اسالم ســـنی طبقه روحانیتی وجود ندارد. هیچ کس تعیین نشده است و هیچ کس بر باورهای دیگر افراد اقتدار و اختیار تصمیمگیری ندارد. علما تأثیرگذار هستند اما تعیین کننده وتصمیم گیرنده نیستند. این علمای مذهبی مخالف تلویزیون بودند. آنان مخالف مدارس برای دختران بودند. اما این پادشـــاها­ن بودند که هر آنچه میخواستند و اراده میکردند عملی میشد. مخالفت علما تاکنون باعث توقف اقدامات پادشاهان سعودی نشده است. تغییرات در عربستان سعودی به طور تدریجی پیش خواهند رفت اما نباید انتظار تغییر و تحول سراسری و سریع را داشت. واقعیت آن است که عربستان سعودی در 5۸ سال گذشته در منطقه پایدارترین کشور بوده است چرا این وضعیت نتواند ادامه پیدا کند؟

*رئیسپیشینک­ارکنانواشن­گتنپستوخبر­نگارباسابق­هدرحوزهمسا­ئلعربستان

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran