یادمانکارستانتختیدرزلزلهبوئینزهرا
حدود ســــاعت ۰۱ و پنجاه و پنج دقیقه شامگاه ۰۱ شهریور ۱۴۳۱ زمینلرزهای شهرستان بوئینزهرا را لرزاند. بزرگی این زمینلرزه ۲٫۷ ریشــــتر بود که موجب مرگ حدود ۰۲ هزار نفر شد. فاجعهای که با نام غالمرضا تختی گره خورد. آن ســــالها هنوز کام مردم از کودتــــای 8۲ مرداد تلخ بــــود و بدنه جامعه بــــه حاکمیت بیاعتماد. امــــا در آن میانه تختــــی که میدانســــت، بوئین زهرا یک منطقه محروم اســــت خود دســــت به کار شــــد. تختی گفته بود: ...« مردم جنوب شــــهر خود به خود به کمک میآیند، این مردم شــــمال شهر هســــتند که باید حرکتشان داد» او از چهارراه پهلوی (ولیعصر فعلی) به راه افتاد و آن کاروان عظیم را به راه انداخت. در آن زمان باوجود اعالن سازمان شیر و خورشید مردم ترجیح میدادند که کمک هایشان را به یک پهلوان «مصدقی» بســــپارند. حتــــی پس از آنکه اعانهها و وجوه جمعآوری شده به همت تختی به عدد قابل توجهی رسید، مسئوالن این سازمان از تختی خواستند که این وجه را در اختیار آنها قرار دهد. اما او حاضر به این کار نشد و تصمیم گرفت وجوه و کمکهای مردم را خود شخصاً به مناطق حادثه دیده ببرد. تختی هیچگاه نتوانســــت ناظر منفعل رویدادها باشد. او هرجا که کاری از دستش برمی آمد بــــیاذن و اجــــازه و حاشــــیه در میدان حاضر میشد. خبر کشــــکول گردانی تختی در آن ســــال که نوعی گلریزان فراگیر محسوب میشد، ابتدا توسط نامهای سرگشاده که در روزنامه کیهان به چاپ رسید، به اطالع مردم رسید. لطــــفاهلل میثمــــی از مبــــارزان دوران پهلــــوی درباره جمعآوری کمکهــــای مردمی برای مردم بوئینزهرا توســــط تختــــی میگویــــد: «تختی در این حادثه بهصورت خودجوش توانســــت سیل عظیمی از کمکهای مردمی را به حادثهدیدگان زلزله برســــاند، که این نیز از محبوبیت او ناشــــی میشد. خاطرم هست وقتی او کشکول بهدست میگرفت و پول جمع میکرد، مدتی نمیگذشت که کشکول پر میشد؛ چرا که مردم برای کمک، سر از پا نمیشــــناختند. در خیابان وحدت اســــالمی (شاهپور سابق) این صحنهها مکرر خلق میشد. وقتــــی تختی کشــــکول را میچرخانــــد جمعیتی عظیم حــــول او میآمدند تا در کمکرســــانی به حادثهدیدگان زلزله سهیم باشند. یک بار خانمی که خود به لحاظ مالی، استطاعتی نداشت، چادر خود را تقدیم کرد که ایــــن صحنه همه را منقلب کرد.» بــــا جمــــعآوری کمکهــــای مردمــــی و حضــــور گروههــــای امــــداد خارجی بعد از مدتی ســــاکنان شــــهر بوئینزهــــرا و بازمانــــدگان آن فاجعــــه بار دیگر به زندگی بازگشــــتند، روستای توفک در پنج کیلومتری جنــــوب بوئینزهرا توســــط جمعیت صلیب ســــرخ کشــــور هلند در مدت یک سال به طور کامل بازســــازی شد و روســــتای رودک که در فاصله حدود ســــه کیلومتری توفک واقع اســــت نیز در همان مدت توسط اســــتادان و دانشجویان دانشگاه تهران بازسازی شد.