Iran Newspaper

روشنگر راه تشیع

تأملی برسیره علمی امام حسن عسکری(ع) در آستانه شهادت آن حضرت اختالفی میان «اندیشه فلسفی» و «تفکر دینی» نیست؛ هر دو در پی حقیقت هستند

- دکتر عبداهلل ناصری استاد تاریخ اسالم دانشگاه الزهرا

«نهضـــت ترجمـــه» کـــه بـــه نوعی تداوم رشدًفرهنگی در جامعه اسالمی بـــود، تقریبا از اوایل عصر عباســـیان و با تأسیس دارالحکمه در بغداد آغاز شد و برخی از افرادی که خارج از جهان عرب به اســـالم گرویده بودند و به زبانهایی چون پهلوی، هندی، یونانی یا زبانهای سریانی آشنایی داشتند برای ترجمه در دارالحکمــ­ـه گرد آمدنـــد. عصر مأمون، بـــه تعبیـــری، نقطـــه عطـــف نهضـــت ترجمه بود زیرا در میان خلفای عباسی هیچکـــس بـــه انـــدازه او، از جامعیـــت علمی برخوردار نبود و از این رو، ملقب به «عالـــم بنیعباس» بـــود و بهعنوان اندیشـــمن­دترین خلیفه عصر عباســـی شهرت داشت.

با شکلگیری نهضت ترجمه و ورود اندیشـــهه­ای دیگر ادیان و آثار فلســـفه یونانـــی و آیینهای زرتشـــتی، هندو ...و عمـــ ًال جامعـــه اســـالمی شـــاهد نوعی تلمبـــار فکری و فرهنگی شـــد که نتایج مثبت و منفی زیادی به همراه داشـــت؛ این انباشت اندیشه از طرفی زمینهساز انحراف برخی از اندیشـــمن­دان شد و از طـــرف دیگر، اتفاقـــاً به تکامـــل یافتگی اندیشههای دینی و اسالمی انجامید. ■ تقیه شـــیعیان در عصر امام حســـن عسکری(ع)

این تنوع فکـــری، آیینی و مذهبی تا دوره امـــام حســـن عســـکری(ع) تداوم یافـــت. امـــا در زمـــان ایشـــان، فـــارغ از تبعات مثبـــت و منفی نهضت ترجمه، جامعه شـــیعیان با مســـائل دیگری نیز درگیر بود؛ در عصر متوکل و جانشـــینا­ن او که همزمان بـــا دوران امام هادی(ع) و امام عســـکری(ع) است، سختگیری بر جامعه شیعه شدت بیشتری گرفت و در این فضا، شـــیعیان، به توصیه خود امامان، تقیه پیشـــه میکننـــد و چندان خـــود را ظهور و بـــروز نمیدهند. در پی ایـــن امـــر دو اتفـــاق میافتد؛ نخســـت آنکه به علت ضعـــف ارتباطی جامعه شـــیعه با امـــام عصر خود، عمـــ ًال تقیه رشـــد پیدا میکنـــد و از ســـوی دیگر، به تبع این امـــر، زمینههای انحراف فکری تقویـــت میشـــود. در واقـــع، نیمه دوم عصر امامت امام حســـن عسکری(ع) است که اندیشههای غالیگری در تشیع رشـــد پیدا میکند و بعضـــی از مذاهب انحرافی در درون شیعه شکل میگیرد و چـــون امـــام(ع) ارتبـــاط مســـتقیمی با مـــردم ندارنـــد، در جامعه اســـالمی شبهههایی ایجاد میشود.

در این فضا و بهدنبال تقیه و فشاری که بر جامعه شیعی وجود داشت، نهاد «وکالـــت» کـــه اوج آن در دوران امـــام هادی(ع) و امام عســـکری(ع) اســـت، شکل گرفته و رشـــد پیدا میکند؛ به این معنا کـــه امام عســـکری(ع) برای اینکه آن جامعـــه اســـتبداد­زده را راهنمایـــ­ی کنند، نماینده رســـمی به نقاط مختلف معرفـــی میکردند تـــا شـــیعیان دچار انحـــراف و باورهـــای منحرف نشـــوند. به ایـــن اعتبار، میتـــوان رواج «تقیه» و شـــکلگیری نهاد «وکالت» را دو اتفاق مهـــم عصر امام حســـن عســـکری(ع) ارزیابی کرد کـــه در جامعه علمی عصر ایشـــان برای مقابله با انحرافات فکری رخ میدهد.

امـــا نکتـــه مهم این اســـت کـــه این ضعـــف ارتباطـــی و ســـازمانی، ارتبـــاط جامعه شـــیعی بـــا امام عســـکری(ع) را محـــدود میکنـــد و طبیعتاً اســـتبداد از ناحیـــه مرکـــزی خالفـــت، یعنـــی بغـــداد و مناطـــق نزدیک بـــه آن، تأثیر قابل توجهـــی بر بلوغ جامعه شـــیعی میگـــذارد. ایـــن در حالـــی اســـت کـــه جامعه اســـالمی در عصـــر امامت امام عســـکری(ع) تعامالت فکری خود را با جهان بیرونی حفـــظ میکند آن هم در فضایی که امام عســـکری(ع) در حصر بودند. ■ چالشهای دینی و فکری

دوره امام حسن عسکری(ع) یکی از دورههای بسیار جدی چالشهای دینی و فکری اســـت چراکه هم امـــام(ع) در حصر بود و هم جامعه شـــیعیان بسیار پراکنده شـــده بـــود؛ از ایـــن رو، امام(ع) تـــالش میکردنـــد تـــا توســـط همـــان نماینـــدگ­ان وظیفه علمی خود را دنبال کننـــد. از جمله اقدامات ایشـــان در این خصوص میتـــوان به روشنگریشــ­ـان نســـبت به اهل حدیث اشـــاره کـــرد. در دوران مأمـــون تا حـــدودی هنوز جریان عقلگرایـــ­ی (جریـــان معتزلـــه) زنـــده بـــود امـــا از دوره متوکل بـــه بعد جریان عقلگرایـــ­ی و معتزله در جهان اســـالم رو بـــه ضعـــف نهـــاد و دوبـــاره جریـــان اهـــل حدیث رشـــد پیدا کرد کـــه یکی از محوریتریــ­ـن بحثهایی کـــه آن زمان مطرح میشـــد، بحث قدمت یا حدوث قرآن بـــود؛ اهل حدیـــث معتقد بودند کالم خـــدا همچون خود خـــدا، قدیم و ازلی است اما امام عســـکری(ع)، ائمه شیعه و اندیشـــمن­دان شیعه و از جمله معتزله معتقد بودند که سخن خداوند برخالف خود خداوند کـــه ازلی و قدیم است، حادث است.

نکته دیگر، مربوط بـــه ابهاماتی بود که بعد از شـــکلگیری نهضت ترجمه و ورود افکار فلســـفی و مبانی دینی سایر ادیان به درون جامعه اســـالمی، شکل گرفـــت. از جمله مباحثی کـــه برخی از اندیشـــمن­دان اهل ســـنت یـــا بعضی از علمای غیرمسلمان مطرح میکردند و منسوب به دوره امام حسن عسکری(ع) اســـت، بحث تناقضات قرآن اســـت که کتابی هم با عنوان «تناقضات القرآن» در این رابطه نگاشته شده است. (برخی معتقدند این کتاب منسوب به یعقوب ابن اسحاق کندی، از فالسفه عصر امام حســـن عســـکری(ع) اســـت اما برخی دیگر بر این باورند که این کتاب منسوب به عبدالمســـ­یح کندی اســـت. در حالی که عبدالمســـ­یح کندی متعلق به قرن سوم هجری اســـت؛ یعنی، دوره بعد از امام عســـکری(ع)؛ بنابراین نمیتواند کتـــاب منســـوب به او باشـــد) امـــام(ع) بعدهـــا بـــه او چنیـــن پاســـخ میدهد: «اینها تناقضات نیست بلکه تفاوت در برداشت است.»

بنابرایـــ­ن، آنچـــه امـــام حســـن عســـکری(ع) میکوشـــید در جامعـــه علمـــی عصـــر خـــود مطـــرح کنـــد این نکته بود کـــه میان دین و فلســـفه هیچ مخالفتی نیست، فلســـفه و دین هر دو در پـــی حقیقت هســـتند و ایـــن تفاوت برداشـــته­ا، به اصطالح امروز، تفاوت در تحلیل اســـت و به اصطالح عالمان علـــم هرمنوتیـــ­ک، علـــم تفســـیر متن اســـت؛ بنابراین ایشـــان معتقـــد بودند میان «اندیشه فلسفی» و «تفکر دینی» اختالفی وجود ندارد.

ایـــن، نکته قابل تأملی اســـت که در بازخوانی آرا و اندیشـــهه­ای امام حسن عســـکری(ع) بـــه آن دســـت خواهیـــم یافـــت. نکتـــهای کـــه اتفاقـــاً اگـــر در آن دقیقتـــر شـــویم میتوانـــد راهگشـــا و افقگشای بسیاری از چالشهای فکری و دینی جامعه امروز ما باشد.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran