Iran Newspaper

تبدیل غم بزرگ به کار بزرگ

- نرگس عاشوری

گزارشی از مراسم رونمایی «توران خانم» تجربهاش در اروپای بعد از جنگ جهانى دوم او را به اين فکر مىاندازد چه مىشود كرد جنگى نباشد. اين تفکر او را به اين باور مىرساند كه سيستم تعليم و تربيت غلط است كه انسان را برای حکومتهای جبار تربيت مىكند و انسان آزاده تربيت نمىشــود. با درک وســعت غم اين جنگ، همه تالشاش را صرف طراحى سيستم آموزشى مىكند كه در آن رقابت نباشد و همراهى و همگرايى حرف اول را بزند و اين گونه همانطور كه مادر هميشه به او مىگفته: «غم بزرگ را تبديل به كار بزرگ كرده است» حاال همين جمله گرتا ديتريش مجسمهساز آلمانى به دخترش توران، مانيفست دو فيلمساز اجتماعى شده است تا غم بزرگ نبود مادر ادبيات كودک و نوجوان را تبديل به كاری بزرگ كنند.

مجتبى ميرتهماسب و رخشان بنىاعتماد بهمدت 4 سال از كوچه سعدی تا خانه فرهنگنامه همراه توران ميرهادی شدهاند تا شايد «توران خانم» آنها آغازگر دوباره قصه سفر «فرهنگ نامه كودكان و نوجوانان» به كتابخانهها­ی شهرها و روستاهای دوردست ايران شود و ياور يافتههايشا­ن شود. ■ درمکتبتورا­نخانم ديباچه ســرمای زمســتان و انتهای جاده تپههای موســوم بــه عباسآباد ساختمان مدرن و شيشهای قد علم كردهاست. جايى كه حاال باغ كتاب است و قرار اســت در آن مســتند «توران خانم» را نشــان دهند. عصر جمعه ســوم آذرماه اهالى ســينما و كتاب دور هم جمع شــدهاند تا از مســتند تازه رخشان بنى اعتماد و مجتبى ميرتهماسب رونمايى شود. روايت صميمى و صادقانه از زندگــى توران ميرهادی، دوربين گروه ســازنده را به جمعهای خصوصى و خانوادگى او كشــانده اســت و بر همين اساس وزارت ارشــاد درخواست كرده است برای نمايش در همين اكران خصوصى برخى صحنهها با مالحظاتى پخش شود.

مجتبى ميرتهماسب با ارائه اين توضيحات ابراز اميدواری مىكند كه برای نمايشهای بعدی اين مســتند شــرايط راحتتری فراهم شــود. در مراســم كوتاهى كه پيش از نمايش فيلم برگزار مىشود سيد محمد بهشتى بهعنوان تنها سخنران از درس معرفه و شناخته شده توران خانم مىگويد: «در دوران مدرســه يکــى از درسهایمان دربــاره معرفه و نکره بــود. خانم ميرهادی از كسانى است كه به ما ياد مىدهد معرفه و نکره چيست. برای معرفه شدن، يک راه همان است كه خانم ميرهادی رفت و راه دوم راهى است كه اين روزها خيلىها مىروند، يعنى مىتوان با مضافاليه شدن به معرفه شدن برسيم. مثالً همســايه خانم ميرهادی شــويم، در پيش بردن كار فرهنگ نامه كمک كنيم يا به نوعى مانع از انجام كار خانم ميرهادی شــويم.» ســخنان رخشــان بنىاعتماد بالفاصله پس از نمايش فيلم آغاز مىشود.

او درباره به حرف «ی» رســاندن فرهنگنامه بهعنــوان آرزوی بزرگ توران ميرهادیمىگ­ويدودرادام­همىافزايد:«مندرحيرتمك­هچرادركتاب­خانههای مدارس اين مملکت به ندرت دورههای فرهنگنامه ديده مىشود و اين باعث شرمندگى است.» او هدف از ساخت اين مستند را ايجاد فرصت برای تأمين هزينههای چاپ اين فرهنگنامه عنوان مىكند و در پايان از تقبل هزينه جلد بيســتم فرهنگنامه توســط خانواده فرهنگى امين خبر مىدهد. او همچنين مىگويــد كه قرار اســت فيلمنامــه­ای برگرفته از گوشــههايى از زندگــى توران ميرهادی را بنويســيد. بخش پايانى مراســم به سخنرانى محمدعلى نجفى اختصاص دارد كه با وعده خوب شهردار تهران برای فرهنگنامه و منزل توران ميرهادی همراه اســت. او در بخشــى از صحبتهايش اطمينان مىدهد كه شــهرداری تهران برای اســتفاده از آثــار خانم ميرهادی بويــژه فرهنگنامه در كتابخانهها­ی وابســته به شهرداری و آموزش و پرورش اقدام كند و در نهايت با اشاره به محل سکونت زنده ياد توران ميرهادی مىگويد: «حيف است اين منزل به يکى از ساختمانهای بلند مرتبه خيابان نياوران تبديل شود. بررسى مقدماتى درباره تغيير كاربری اين مکان كردهايم ولى هنوز به نتيجه قطعى نرســيدهاي­م اما تصميم داريم از فرزندان ايشان بخواهيم اين بنا را برای اين منظور در اختيار شهرداری قرار دهند.» ■ ندایمشترکا­جتماعیوفره­نگی بعدازمراسم­اكرانمجتبى­ميرتهماسبد­رگفتوگويىب­ا«ايران»درباره اكران عمومى اين مستند توضيح مىدهد: «ما فقط يک مجوز نمايش برای مراسم جمعه شب داشتيم و در ابتدا بايد مسأله مجوز نمايش عمومى را حل كنيم و بعد راههای سريعتر ديده شدن آن را فراهم كنيم كه يکى از آنها DVD يا VOD است.» او درباره تأثيرگذاری اين شخصيت در دوره ساخت فيلــم بر عوامل فيلم مىگويد: «تــوران ميرهادی يک مکتب كامل از رفتار، گفتار و كردار است. شخصيت كامالً هدفمندی كه هيچ مانعى را نمىديد. ايام ساخت فيلم برای ما يک دانشگاه بود. همان صحنه پلهها و باال رفتن ايــن زن، همــه آن چيــزی بود كه ذهــن ما را بــه اين تالش خيــره مىكرد.» نوشآفريــن انصــاری با تجربه 0٥ ســال همراهى توران ميرهــادی، «توران خانم» را مستندی تأثيرگذار و واقعگرا عنوان مىكند و مىگويد: «آرزو داشتم فيلم چند سال زودتر ساخته مىشد تا مخاطب انرژی و توان استثنايى توران ميرهادی را مىديد. با وجود اين در همين محدوده زمانى 4 ساله با بازگشت به گذشته و حضور در جمع خانواده وجوه شخصيتى ايشان با ظرافت كامل ترسيم شده است.»

او اين مستند را بيداری و ندای مشترک اجتماعى و فرهنگى عنوان مىكند و در ادامه مىگويد: «با تماشــای اين مســتند احســاس خواهيــم كرد كه البد دينى به اين خانم بزرگوار داريم. خيلىها كه فيلم را مىبينند حتماً دلشــان مىخواهــد كمکى به شــناخت و معرفى بهتر و حتى تکميل اين فرهنگنامه بکنند. بخشى از همين جامعه هم دولت و مسئوالن هستند.»

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran