تصاحب طالی سیاه يا مهار تهديد سرخ ؟
دو روایت تحلیلي از یک کودتا
امریکا با عملیات موســـوم بـــه تي پي آژاکس چه هدف یـــا اهدافي را در ایران پي ميگرفته است؟ 64 ســـال از کودتاي 28 مرداد ميگذرد و تاریخپژوهـــان هنوز در مواجهه با این پرســـش، به پاســـخ واحدي نرســـیدهاند.گروهي، چنان که از نـــام این عملیات پیداســـت، آن را اقدامي در جهت پاکســـازي حزب کمونیســـت توده از سپهرسیاسي ایـــران ميدانند. در مقابـــل، برخي دیگر، این عملیات را ایســـتادگي در برابر وضعیت فراگیـــري ارزیابي ميکنند که ایـــران با ملي کردن صنعت نفت خود در منطقه ایجاد کرده بود. پژوهشـــگران، هرکدام تحلیل خود را بر مســـتنداتي اســـتوار ميکنند که امروزه بیش از هر زمـــان دیگري در اختیار محققان قرار گرفته اســـت. غرض از این یادداشـــت کوتاه اما نه یک بررسي انتقادي میان آراي مورخان بلکه به نمایش گذاردن تحلیل دو نفر از شاخصترین چهرههاي کابینه دکتر محمد مصدق در این رابطه است: دکتر غالمحسین صدیقي و دکتر حسین فاطمي.
■ -1 تحلیل دکتر صدیقي (وزیر کشور و نیابت نخستوزیر در کابینه دوم دکتر محمد مصدق) دکتر صديقي معتقد اســــت کــــه نطفه کودتاي ۸2 مرداد ســــال 2۳۳1 در ســــيام تيرماه همان ســــال بســــته شــــد. يعنــــي روزي کــــه مــــردم به خيابان آمدند تا نخســــتين سالگشت قيام سي تيــــر را گرامــــي بدارند. مراســــمي که بــــه گواهي دکتــــر صديقــــي، به پيشــــنهاد و اصــــرار مرحوم خليل ملکــــي و جمعي ديگرکــــه معتقد بودند عناصر وابســــته به حزب توده در يک تظاهرات جداگانه شــــرکت کنند، به صــــورت دو پاره و به شــــکلي ويژه درميدان بهارســــتان برگزار شــــد. ايشان ميگويند«گفتند صبح مليون تظاهرات برپــــا کننــــد و عصر، عناصــــر چــــپ. انگليسها از ايــــن پراکندگي نيروهــــا اســــتفاده کردند و در تبليغــــات خــــود، عناصرچــــپ را قدرتمندتر از آنچــــه بودنــــد، معرفي کردنــــد تــــا امريکاييها را از خطــــر کمونيســــم بترســــانند و موفــــق هــــم »)دکتــــرصديقــــيدريادکــــرداز غفلتها و اشتباهات منجر به کودتا، از انتخاب نامناســــب زمــــان مذاکره بــــا هيــــأت نمايندگي شــــوروي در تهــــران براي رفــــع اختالفات مرزي و تســــويه دعــــاوي ايــــران، در نيمــــه دوم مرداد 2۳ نيــــز انتقاد کــــرده و تأکيد ميکند که دســــت زدن بــــه چنيــــن مذاکراتــــي در آن شــــرايط کــــه امريکاييهــــا تحــــت تأثير تبليغــــات بريتانيا، از خطر روزافزون نفوذ کمونيســــتها در ايران به هراس افتاده بودند، کار درســــتي نبوده دکتر صديقــــي اقدامات تبليغاتي انگليســــيها را با زمينه ســــازيهايي که در داخل براي نشان دادن عدم تسلط دولت و تضعيف آن صورت ميگرفت – نظير قتل ســــرتيپ افشار طوس – همراه ميداند. در مصاحبه با روزنامه پرخاش در ســــال ۸5۳1نيــــز دکتر صديقي، مســــئوليت مشــــارکت امريکا در براندازي دولت مصدق را متوجه دولت انگلستان ميکند که توانسته بود با دســــتاويز سرخ هراسي نظر موافق اين دولت را بــــراي آغــــاز يک حرکــــت ضد ملــــي در ايران آماده دســـت کم دو واکنش از مقامات وقت اياالت متحـــده امريـــکا در آن مقطـــع، نظـــر دکتـــر صديقي در رابطه با تشـــديد سرخ هراسي در ميان مقامات امريکايي را متعاقب برگزاري برنامـــه سالگشـــت قيام ســـي تيـــر در تهران تأييد ميکنند. نخســـت، بيانات وزير خارجه امريکا،جانفاســـتر )کهدرمصاحبه مطبوعاتـــي هفتگـــي خـــود به تاريخ ششـــم مردادماه (۸2 2۳۳1 ژوييه ۳5۹1) در رابطه بـــا «اخبار حاکـــي از افزايش منظـــم قدرت و نفوذ حزب کمونيســـت تـــوده در ايران» گفته بـــود: «فعاليت روز افزون حزب کمونيســـت غيرقانونـــي تـــوده در ايـــران و اغمـــاض و
چشمپوشـــي دولت ايران از اين فعاليتها، نگرانـــي بزرگي بـــراي دولت ما ايجـــاد کرده اســـت. شـــک نيســـت که اين تحوالت، براي دولـــت امريـــکا، محظـــورات بيشـــتري براي اعطـــاي کمک و مســـاعدت به ايـــران فراهم ميسازد.» و دو ديگر، بيانات رئيس جمهوري در کنفرانـــس مطبوعاتي مورخ چهار اوت (۴1 مرداد) در ســـياتل که دو روز پـــس از برگزاري رفرانـــدم پارلمان هفدهـــم در تهـــران، ايراد گرديد: «تهديد کمونيســـتها نســـبت به کشـــورهاي آســـيايي، اصوالً بـــراي امريکا بســـيار شـــوم و خطرنـــاک اســـت. ايران نيـــز از ايـــن لحاظ با ساير کشورهاي آسيا در يک رديف و در همان وضعيت اســـت... آقاي دکتر مصدق باالخره بـــر پارلمان فايـــق آمد و توانســـت خـــود را از مخالفتهاي پارلمان خالص و آسوده سازد. آقـــاي دکتر مصدق، البتـــه در اين اقدام خود، از حزب کمونيست ايران استفاده کرد و کمک گرفت...بـــه طـــوري که اشـــاره کـــردم، تهديد کمونيستها نسبت به کشورهاي آسيا، اساساً براي امريکا شـــوم و خطرناک اســـت و امريکا ناچار بايستي اين راه را در هرجا باشد مسدود کنـــد و اين کار، دير يا زود بايســـتي انجام گيرد و امريکا جلوي توســـعه خطر کمونيستي را در قاره آســـيا بگيرد و راه پيشرفت آنها را مسدود سازد.» ■ -2 تحلیل دکتر فاطمي (وزیر خارجه و سخنگوي دولت در کابینه دوم دکتر مصدق) دکتر فاطمي که عالوه بـــر عضويت در کابينه دکتـــر مصـــدق، مؤســـس و صاحـــب امتيـــاز روزنامه شـــهير باختر امروز نيز بوده است، دو روز پس از اظهارات جان فاســـتر دالس، وزير خارجه امريـــکا، در شـــماره 116۰ اين روزنامه بـــه تاريخ هشـــتم مـــرداد ماه 2۳۳1ًنســـبت بـــه ايـــن اظهـــارات واکنـــش نشـــان ميدهد. ســـرمقاله ايـــن روزنامه کـــه معمـــوال به قلم دکتر فاطمي نگارش ميشده است، با عنوان گويـــاي «آمريکا بـــه دنبـــال انگليس»، ضمن اشاره به سياســـت موازنه منفي دکتر مصدق، تأکيد ميکند «مردي که پيشـــواي آزادي ملل شرق اســـت، هرگز با استعمار انگليس مبارزه نميکند کـــه اســـتعمار ديگري جانشـــين آن بشـــود!» او مينويســـد: «امـــروز دالس دولت دکتر مصـــدق را متهم ميکند کـــه به عناصر افراطـــي اجـــازه فعاليـــت داده و بدينوســـيله (دالس) ميخواهـــد دولت ايـــران را متمايل بـــه حکومتهاي توتاليتر وانمود ســـازد! دکتر مصـــدق، روش سياســـي و ملي خـــود را طبق تمايـــالت واشـــنگتن و لنـــدن و مســـکو هيـــچ گاه معيـــن نکـــرده و از اين پس نيـــز با همان سياست ملي و وطني و فقط به نيروي مردم ايران مســـتظهر خواهـــد بود.» آنـــگاه رندانه ميپرســـد: «از وزير خارجه امريکا بايد پرسيد شما در مدت هشـــت سالي که از پايان جنگ گذشـــته و متعهد بوديد به اقتصاديات ايران کمک کنيد، چه کمکـــي کردهايد؟ و اگر امروز به قـــول راديو لنـــدن و دالـــس، دکتر مصدق جلوي فعاليتهاي عناصر افراطي را نگرفته و حکم قتل عام نداده اســـت، چرا در ســـابق کـــه لندن بـــه اشـــتراک واشـــنگتن، حکومت ميآوردنـــد و ميبردنـــد و هژيـــر و رزم آرا و ســـاعد و امثـــال ايشـــان را به مـــردم تحميل ميکردند و حتي شاه مملکت را به انگليس و امريکا ميبردند، کمکي نکرديد و وعدههاي بزرگ و کوچک و دور و نزديک، از عالم حرف به مرحله عمل در نيامد؟» در همين شماره، ذيل گزارش جريانات سياسي روز، از نگاه مطلعين(؟)، اظهارات وزير خارجه امريـــکا به ســـه دليـــل ناموجه و غيـــر منطقي شـــمرده شـــده اســـت که ما هر ســـه را ذيـــ ًال در معرض داوري خوانندگان قرار ميدهيم: -1 «برخـــالف اظهـــارات دالس، حـــزب توده کـــه در مطبوعـــات وابســـته بـــه انگليسها و ســـرمايهداران امريکايـــي، بـــزرگ جلوه داده ميشـــود، داراي قدرتـــي نيســـت. دولـــت انگلســـتان از همان آغاز نهضت ملي ايران، همواره کوشـــش داشت با وســـايل تبليغاتي شـــگرفي که در اختيار دارد، کمونيســـتها را عامـــل اصلي نهضـــت مردم ايـــران معرفي کند و بدينوســـيله افـــکار عمومي کشـــورهاي غربـــي و امريکاييـــان را نســـبت بـــه نهضت ملي ما دســـتخوش ترديد ســـازد. ايـــن رويه انگلستان هنوز هم ادامه دارد و دولت مزبور با وجـــودي که دنيا به اصالـــت جنبش مردم ايران پي برده است، کوشش دارد حزب توده را نيرومند و قوي بنماياند و دولت امريکا نيز از اين خوراک تبليغاتي براي توجيه اقدامات خود استفاده مينمايد.» -2 «پيشرفت عقايد افراطي در شرق، معلول دهها ســـال سياســـت اســـتعماري انگلستان و ايجاد فقـــر و ناتواني در اين منطقه اســـت. بنابرايـــن اگـــر واقعـــاً دول غربـــي از فعاليت چپيها در شـــرق وحشـــت دارند، بايد بدانند که فقـــط از راه تقويت معنوي دولتها مانند حکومت مصدق کـــه متکي به اکثريت مردم ايران اســـت، ميتـــوان جلـــوي فعاليتهاي افراطـــي را گرفت .... دولت امريـــکا اگر واقعاً در اظهـــارات خـــود صـــادق اســـت، نـــه تنها بايد از هـــر اقدامي که مـــآالً موجب تضعيف حکومت مصدق شود اجتناب ورزد بلکه بايد حتياالمکان، اين دولت را در اجراي مقاصد ملي خود، تأييد و تقويت کند.» -3 «دليـــل ديگري که بر غيرموجـــه بودن يا بهتر گفتـــه شـــود بهانهجويي دولـــت امريکا اقامـــه ميگـــردد، ايـــن اســـت کـــه احـــزاب کمونيســـتي، با تشـــکيالت و تأسيسات بسيار منظم و مجهزي در کشـــورهاي اروپاي غربي و بخصـــوص در فرانســـه و ايتاليـــا و آلمـــان و غيـــره، علنـــاً به فعاليت مشـــغول هســـتند و دههـــا نماينـــده در پارلمانهـــاي آن ممالک دارند و معهذا دولت امريکا، بدون هيچ قيد و شـــرطي به آن کشـــورها مســـاعدت ميکند و ماليـــات دهنـــدگان امريکايـــي، همه ســـاله ميلياردها دالر از درآمـــد خود را بالعوض به کشـــورهاي اروپـــاي غربي منتقل ميســـازند! بنابراين صـــرف وجود يک عده افراد معدود در ايران که انگشـــت شمار هستند، نميتواند دليلـــي به عنـــوان عـــدم مســـاعدت امريکا، مسموع و پذيرفتني باشد.» ■ مؤخره چنانکه رفت، دکتـــر صديقي و دکتر فاطمي، هـــر کـــدام بـــه فهـــم و درک متفاوتـــي از رفتارشناســـي دولت امريـــکا در قبال نهضت ملي ايران رســـيده بودند. در حالـــي که دکتر صديقـــي مداخله امريکا را بـــر مبناي مقابله با تســـلط و شيوع کمونيســـم در ايران تحليل کردهاند، دکتر فاطمي بـــا ديده ترديد به اين ادعا نگريسته است. راســـتي آزمايـــي هريـــک از ايـــن تحليلهـــا، دستکم امروز که اسناد زيادي در اين رابطه منتشر شده است، کار چندان دشواري نيست. براســـاس همين اســـناد، ما امـــروز ميدانيم که ســـؤال و جواب وزيرخارجـــه امريکا در آن جلســـه هفتگي پيرامـــون افزايش نفوذ حزب کمونيســـت توده در ايـــران، قرار و مـــداري از پيش ســـازمان يافته با همکاري سازمان سيا بوده که متن آن، با دقت و موشـــکافي درباره يکايـــککلماتتهيهشـــده وتوگويي دکتر فاطمي با فراســـت و هوشـــياري، اين را همان روز فهميده بوده است!
صديقي و فاطمي، هر کدام به فهم و درک متفاوتي از رفتارشناسي دولت امريکا در قبال نهضت ملي ايران رسيده بودند. در حالي که دکتر صديقي مداخله امريکا را بر مبناي مقابله با تسلط و شيوع کمونيسم در ايران تحليل کرده، دکتر فاطمي با ديده ترديد به اين ادعا نگريسته است
منابع: