Iran Newspaper

وقتی به شکست سالم نمی کنی، می شکنی

«ایران» از چند کارآفرین و تحلیلگر کسب و کار درباره تجربه های شکست پرسیده است

- حمیرا عالیی

امروزهدراک­وسیستمهایم­وفقکارآفری­نیدنیاتجرب­هایبهنام«اززبانکارآ­فرینهای شکست خورده بشـــنویم» به پدیدهای عادی تبدیل میشـــود. آنها را مثل جواهری دست به دســـت میچرخانند چون برای آن اکوسیســـت­م مهم است که نقطههای شکسترابرای­دیگرانیکها­زراهمیرسند­سنگچینونشا­نهگذاریکند­اما ما درایران کمترازشکست­هایخودمیگو­ییموهمینعا­ملمارادرگر­دابشکستهای­بعدی میچرخاند.اینهفتهدرگ­فتوگوباکار­آفرینانودس­تاندرکاران­وتحلیلگران­حوزه کســـب و کار از عوامل شکستها پرسیدهایم. از آنها خواستهایم با نگاه به عقبه خود روایتگر شکست هایشان باشـــند، در این میان به دو دسته از عوامل اشاره شده است. گروهاولمؤل­فههایشخصیت­یوضعفهایمد­یریتیافراد­بودهوگروهد­ومنقصهاو شکافهاییکه­درفضایکسبو­کاربهکارآف­رینتحمیلشد­هاست.

■ زمــــان نامناســــ­ب ورود بــــه بــــازار یعنی شکست

علیرضا ترابی - کارآفرین دانش بنیان کشــــاورز­ی: اینکه چرا یک کســـب و کار در مراحل رشـــد با شکســـت مواجه میشود بـــه عوامل مختلفی برمیگـــرد­د که از یک بیزنس به بیزنس دیگر متفاوت است. به نظر من یکی از علل شکست انتخاب زمان نامناسب ورود به بازار است. تیمی که ایده رامیخواهدت­وسعهدهدباو­جوداینکهای­ده خوبی دارد درست زمان سنجی نکرده و با انتخاب زمان نادرســـت ارائه به بازار تمام سرمایه و کل کار را به باد میدهد. ■ ظرفهایمالی­کهیککاسهنی­ست

مورد بعدی انتخاب تیم کاری است که باید از همه لحاظ باهم هماهنگ باشـــند. چـــه از نظـــر فنی چـــه از نظـــر ظرفهای مالـــی و ذهنی. یعنـــی افرادی کـــه در تیم تصمیمگیری میکنند باوجـــود دارا بودن سهام مساوی - گرچه درست نیست سهام را به مســـاوات تقســـیم کنیم - با یکدیگر هماهنگ نیســـتند. وقتی سهام به نسبت مساوی تقســـیم شـــده اتفاقی که در ایران زیاد میافتد این است که مناقشاتی میان افراد تیم یا همان هسته اولیه درمیگیرد. یکی میگوید من بیشـــتر کار کـــردم و من بیشتر زمان گذاشتم و دیگری میگوید من پول گذاشتهام ...و رفته رفته این مناقشات محل اختـــالف میشـــود. آدمهایی که در تیم هســـتند باید از نظر فنی قوی باشـــند مخصوصـــاً در مباحـــث میان رشـــتهای و تکنولوژیک، گاهی برخـــی افراد میگویند مـــن در ایـــن زمینـــه تخصـــص دارم امـــا متأسفانه قوی نیست و در مسیر کار متوجه میشـــویم که فـــرد مورد نظـــر تخصص و قدرت مورد نیاز را ندارد و تیم به مشـــکل میخورد.گاهـــی افـــراد تیـــم ظرف هـــای مالـــی و دیدگاههای مختلفـــی دارند. مثالً یکـــی از افراد هســـته مرکزی تیم کســـب و کار معتقد اســـت که این بیزنس با ریسک بیشتر سودآورتر است اما دیگری با دیدگاه متفاوت بـــه موضوعات مالـــی و هزینهای مینگـــرد. مثالً یکی فکر میکند همین که بتواند صد میلیون وام بگیرد یا 20 درصد از سهام را به سرمایه گذار واگذار کند خوب اســـت اما دیگـــری مضیقه امروز شـــرکت از نظر مالـــی را برای افقهـــای میلیاردی به جان میخـــرد و میپذیـــرد. اتفاقی که میافتـــد این اســـت افراد با ظـــروف مالی مختلف نمیتوانند در کنار هم تصمیمات مالی درست بگیرند به طور مثال کسی که ضعف مالی دارد صد میلیون وام را بزرگ میپندارد در حالی که وقتی به عمق ماجرا نگاه میکنید شرکت صد میلیون بدهکار میشود. ■ وقتــــی اعتبارســـ­ـنجی محصــــول انجام نمیشود

یکــــی دیگــــر از عوامــــل شکســــت، اعتبارسنجی­نادرستاست.استارتاپهم­ه هزینهها را میکند، نمونه اولیه میســــازد، شــــرکت ثبــــت میکند امــــا اعتبارســـ­ـنجی درســــتی از بــــازار انجــــام نداده؛ بــــه عبارت بهتــــر محصول ایــــده خوبی دارد امــــا بازار ظرفیــــت پذیرش آن را نــــدارد که به نظرم اکثر اســــتارت­اپهای ما از این مشــــکل رنج میبرند. همه شــــرکتها باید به این سؤال پاســــخ دهند که آیا بازار کشــــش محصول مــــا را دارد؟ آیــــا کســــی حاضر اســــت برای کاال یا خدمت ما هزینه کند؟ این ســــؤاالت متأسفانه در ایران آخرین سؤال است حال آنکه باید بهعنوان نخســــتین سؤال مطرح شــــود. معموالً اســــتارت­اپها و حتی برخی شــــرکتها­ی بــــزرگ درمراحل توســــعه و تحقیق این سؤاالت را نادیده میگیرند اما اگر قرار اســــت محصولی به بازار ارائه شود باید نخســــتین ســــؤال این باشــــد که کجا؟ چطور؟ و به چه کسی؟ بفروشم. ■ استارتاپها­ییکهدرسیکل­هزینهوپولا­ز دستدادنمیا­فتند

گاهی مـــا تحقیـــق میکنیم، توســـعه میدهیم، میسازیم و حتی تولید انبوه هم داریـــم، حاال دنبال بـــازار میگردیم. خب طبیعی اســـت که متضرر شـــویم. اما چرا این سؤال برای استارتاپها حیاتیتر است چـــون آنها نقدینگـــی کمی دارنـــد و اتفاقاً

یکی از عوامل شکستشان همین کمبود نقدینگی اســـت. آنها در تمام مراحل کار پول هایشـــان را خرج کردهانـــد و وقتی به فروش رسیدهاند مشتری ندارند و به قرض گرفتن روی میآورند و در یک سیکل هزینه و پول از دســـت دادن میافتند، همین امر باعـــث میشـــود انگیزه و رغبـــت تیم هم از بیـــن بـــرود و اگر تیمی از انســـجام کافی برخوردار نباشـــد از هم میپاشد. پس هر گاف و هزینهای ممکن اســـت استارتاپ را به کلی از گردونه کسب و کار خارج کند. این مشکل شـــاید درمیان نخبگان دانشگاهی ما که دست به پژوهش میزنند و دانشگاه هـــم از آنها حمایت میکند وجود داشـــته باشـــد، برای همین است که ما پژوهشها و تحقیقـــات کتابخانهای و آزمایشـــگ­اهی زیادی در دانشگاه داریم که هیچ گاه راه به بیرونپیدان­میکنند. ■ تضادآراتیم­راازهمپاشی­د

ما در شـــرکت خودمـــان در ابتدا تیمی متشـــکل از فارغالتحصی­الن دانشگاهی و دانشـــجوی­ان بودیم اما طی پیشـــرفت کار نتوانســـت­یم با تیـــم چفت شـــویم. یکی از مشـــکالت ســـربازی اعضا بود و یکی دیگر ضعف مالـــی افراد که نتوانســـت­یم در کنار هم ادامه دهیم. بهطور مثال من بهعنوان مدیرعامل فکر میکردم اگر امروز در قبال مبلـــغ ناچیز و ســـود چهار پنـــج میلیونی شـــریک دیگری برای شـــرکت ایجاد کنم و همزمـــان مقروض هم بشـــوم به ســـود نیست در حالی که در آینده میتوانم سود بیشـــتری به دســـت بیاورم و شـــریک هم اضافه نکنم. اما تیم مـــن باوجود اینکه از نظر فنی قـــوی و متخصص بود از ضعف مالی رنج میبرد و در نتیجه تضاد آرا تیم را از هم پاشـــید و چند ســـالی کار خوابید تا اینکه با یک تیم دیگر که البته نقاط ضعف تیم قبلی را نداشـــت همان ایده را اجرایی کردیـــم و فاوندهـــا و پیشـــنهاد­های خوب میلیـــارد­ی و خارجـــی به دســـت آوردیم چنانچه در نمایشگاهها­ی بینالمللی نیز شناختهشدیم. ■ کارآفرین ایرانی در میانه قوانین موازی و جزیرهای

مازیار حائری - تولیدکننــ­ــده - دبیرکل جمعیــــت جهادگــــر­ان اقتصــــاد­ی ایران: متأسفانهرو­ندتولیددرک­شورمابامشک­الت مختلفی روبهرو است. یکی از عمدهترین موانع بر سر راه تولید، مشکل قوانین موازی است.قوانینیکهو­زارتخانهها­یمختلفبه صورت متفاوت به دور و بیخبر از یکدیگر جزیـــره وار وضـــع میکنند و حتـــی اطالع ندارند که این قوانین ممکن است با قانون دیگـــری تداخل یا قانـــون دیگری را نقض کنـــد. وزارت صنعـــت و معـــدن، اقتصاد، معاونتهای مختلف دولت، همه و همه قوانینی دارند کـــه در اکثر موارد در تقابل و روبهروی یکدیگر است. در بحث صادرات و واردات، مـــواد اولیـــه و توزیـــع موضـــوع به همین منـــوال اســـت. در بحث قوانین مربوط بـــه کار و کارآفرینی نیز قانون نه به نفع کارفرماســ­ـت نه کارگر و همیشه هر دو طرف معترضند، بهطوری که قانون امکان و شرایطی را برای صادرات و تولید فراهم نمیکند کـــه تولیدکننده فـــارغ از مباحث دســـت و پاگیر به تولید برسد، بنابراین به نظر میرســـد وضع قوانینـــی که نه به نفع کارگر اســـت نه کارفرما و در مواقع بحران، قابلیت حـــل مشـــکل و مســـأله را ندارند بیشتر مشکل آفرین است تا تسهیل کننده. اما تجربه شخصی ما در شکست در اغلب مـــوارد به خاطر نبـــود کیفیت مـــواد اولیه داخلی بوده اســـت. مواد اولیه داخلی را با زحمت تهیه کردیم اما با کیفیت مناسب تولید نشده و در نهایت محصول در انبارها مانده و دپو شده و از بین رفته است. ■ آزاریکهازن­وساناتبازا­رارزمیبریم

امـــا از دیگر مشـــکالتی که در گذشـــته گریبـــان ما و دیگر تولیدکننــ­ـدگان را گرفته است و من فکر میکنم همه تولیدکنندگ­ان بـــزرگ با ایـــن موضـــوع درگیـــر بودهاند و بعضـــی از آنها طاقـــت نیاوردنـــ­د و دچار ورشکستگی عمده شـــدند، نوسانات بازار ارز است. بسیاری از صنایع کوچک و بزرگ در بحث واردات مواد اولیه و دســـتگاهه­ای

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran