لحظه خداحافظی به سینهام کوبوندمت
اخیــراً فیلمی در فضای مجازی توجهمــان را به گونهای به خود جلب كرد كه اول فکر كردیم آســتیگمات چشــممان باالتررفتهواشتباهمیبینیم.فیلممذكور،مربوطمیشدبه مراسم تودیع شهردار خلخال و گریه و اندوه پرسنل و خود شخصشهرداركهازدلسوزیوهمکاریگرمشانومتعاقباً رضایت مردم حکایت داشت. لحظه خداحافظی همیشه در تاریخ و ادبیات این مرز و بوم تلخ و دردناک بوده. اصالً به این دلیل برای جابهجایی در یک پســت، مراسم تودیع و معارفه برگزار میكنند كه فرد راهی ســفر در فراق میز و صندلیاش دچار افسردگی شــدید نشــود. معموالً هم این مراســم به این شــکل است كه یکســری كارمند بینوا را در جایی مســتقر میكنند تا مســئوالن جدید و قدیم، ده ســاعتی به اختصار برایشــان صحبت كنند. از عمدهترین محاســن این مراســم هم این اســت كه هیچكــدام بعداً یادشــان نمیآید در آن مراســم چه گفته شــده و هیچ ردی از آن جلسه و قول و قرارها باقــی نمیمانــد. یعنی حتی اگر فیلمهای به جا مانده از این مراســم را نیز نگاه كنید، شبیه فیلمهای ترسناک بعد از چند پارازیت قطع میشود و برفک نشان میدهد. به هرحال برخالف فیلم تودیع شــهردار خلخال، ما قبالً هرچه مراســم تودیع و معارفه دیده بودیم، گریه داشــت ولی نه به این شــکل. یعنی معموالً اینگونه بود كه مســئول قدیم، مسئول جدید را در آغوش میكشید و همانطور كه ما تصویر النگشات تکان خوردن شــانههای این دو را میدیدیم آنها در گوش هم فحش و بد و بیراه میگفتند. حاال شــما به این مسأله اضافه كنید صحبتهای جدید آقای نجفی شهردار تهران را كه از احتمال ادغام ســازمانها و معاونتهای شــهرداری گفته. خب این یعنی اینکه یک فاجعه انسانی در حال روی دادن است. تصور كنید مسئول قدیمی با به كارگیری كاردکوهزاربدبختیازصندلیاشبلندمیشود؛مسئولجدیدبایکبرقمسئولیتی در چشمانش به او نزدیک میشود. مسئول قدیم افکار مسئول جدید را میخواند و در دلش میگوید: این راهی كه االنداری با ماشین میری رو ما خودمون آسفالت كردیم گوگولی. مســئول جدید برای مصافحه دســت دراز میكند، مســئول قدیم دســتش را شبیه ترامپ محکم فشار میدهد. مسئول جدید مسئول قدیم را بغل میكند و كتش را چنگ میزند. مســئول قدیم با این فکر كه معاونتها هم ادغام شــده و پیدا كردن صندلی خالی سخت است، یواشکی و با دهانی بسته در گوش مسئول جدید شروع به فحاشیمیكند.مسئولجدیدیکكلتكمریروشقیقهمسئولقدیممیگذارد.اینجا تیم سه نفره متشکل از حسن پورشیرازی، اسماعیل شنگله و فخرالدین صدیقشریف پادرمیانی میكنند و با قولی كه از مســئوالن رده باالتر میگیرند، با ایجاد یک ســمت جدیــد بــرای مســئول قدیمی، همه چیــز ختم به خیر میشــود. ســمتی حیاتی مثل «مدیریتتعجبدرمواقعغیرعادی»یا«مسئولمعاونتابرازاحساساتپایدار»یا...