Iran Newspaper

بیهودهبهشو­رویخوشبینب­ودیم

ارزیابی عملکرد حزب توده ایران و فرقه دموکرات در گفتوگو با انور خامهای:

- مجید بجنوردی روزنامه نگار

نام انور خامــــهای بیش از هر چیز ما را یاد گروه «پنجاه و ســــه نفر»، حزب توده و انشعاب او و همفکرانش از این حزب میاندازد؛ گرچه دکتر خامهای در آســــتانه صد و یک سالگی در کنج ِدنج منزل خود، در روزهای فراغت از هیاهوی سیاسی دوران جوانی به سر میبرد، اما زمانی کــــه از آن روزگار لــــب به ســــخن میگشــــای­د، میشــــود حرارت آن ایام تاریخ معاصر ایران را از شراره واژههای بریده بریدهاش حس کرد! انور خامهای در ابتدا از شاگردان فیزیک دکتر تقی ارانی در دبیرستان بود که بعدها با مارکسیسم و تفکرات ارانی آشنا و از همراهان او شــــد که به دستگیری او و دیگر افراد حلقه ارانی در دوران رضاشاه منجر شد که به گروه پنجاه و سه نفر موسوم است. یک ماه پس از شهریور ،1320 با سقوط رضاشاه و با آزادی تدریجی زندانیان سیاسی، حزب توده در مهر 1320 تأسیس شــــد؛ گرچه خامهای بهدلیل مخالفت با مرامنامه حزب ...و تا ســــه سال عضویت در حزب را به صورت رسمی نپذیرفت اما در این ایام با فعالیتهای خود، خواستار اصالح در حزب بــــود که درنهایت به عضویت او در ســــال 1323 انجامیــــ­د. خامهای در تمام این سالها تا دی ماه 1326 که زمان انشعاب او و دیگر همفکرانش از حزب توده بود، همواره در وقایع و حوادثی که بر این حزب رفته است حضوری پر رنگ داشــــته، چنانکه بخشــــی از خاطرات سیاســــی او (که سالها پیش منتشــــر شده اســــت) ایام همکاری و عضویت او در حزب توده را روایت میکند که از امهــــات آثار معاصر برای درک حوادث یک قرن اخیــــر مملکت ماســــت؛ ناگفته نماند مهمترین علت انشــــعاب، مخالفت گروهــــی از اصالحطلبــ­ــان حزبی با متکی بــــودن حزب توده به شــــوروی بود به قســــمی که منافع ملت ایران را فدای امیال و نظرات مقامات شوروی میکرد و از قضا انور خامهای مبتکر و طراح انشعاب از حزب توده و خلیل ملکی هم پرچمدار این انشــــعاب به حساب میآمد؛ گفتوگوی پیش رو به مناســــبت ســــقوط فرقه دموکرات آذربایجان در 21 آذر 1325 به زمینههای پدید آیی فرقــــه دموکرات، رابطه حزب توده با فرقه دموکرات و کم و کیف وابســــتگ­ی حزب و فرقه به شوروی را مورد بررسی قرار میدهد که در ادامه میخوانید. ■

شـــما در خاطراتتـــ­ان به وابســـتگی حزب تـــوده بـــه شـــوروی بســـیار تأکید کردهایـــد و معتقدید که حتی حزب توده با اجازه ســـفارت شـــوروی و مراجعات اســـکندری و نوشـــین و در نهایت رضا روستا به سفارت شـــوروی (برای کسب اجازه از آنها) تأسیس میشود. برای آغاز بفرمایید علت وابســـتگی حزب توده به شوروی چه بود؟

مـــا از همان ابتـــدا یک خوشـــبینی نســـبت به شـــوروی داشـــتیم؛ در واقع عموم کســـانی که مارکسیست بودند یا عقاید سوسیالیستی داشتند، از شخص ســـلیمان میـــرزا اســـکندری بگیریـــد تا خلیل ملکی و دیگران، همه نسبت به شوروی خوشبین بودند، در واقع بیهوده خوشبین بودند؛ ما معتقد بودیم چون شـــوروی دارای ماهیـــت مارکسیســـ­تی اســـت نمیتوانـــ­د بـــه امپریالیسـ­ــم و سلطه گری متمایل شود؛ توجه داشته باشـــید کـــه در آن زمان مملکـــت ما از جانب امپریالیسـ­ــم زخمهـــای زیادی خـــورده بود؛ مـــا باور داشـــتیم چون در شوروی، سوسیالیسم حاکم است و یک شـــخص سوسیالیســ­ـت هم نمیتواند طرف باطل را بگیرد، در نتیجه نســـبت به شـــوروی خوشبین بودیم ولی اشتباه میکردیم و بیخودی خوشبین بودیم! ■

شاید مهمترین نمود وابستگی حزب توده به شـــوروی را بشود مسأله پیشنهاد و امتیـــاز نفـــت از ســـوی کافتاراتــ­ـزه و متعاقـــب آن راهپیمایــ­ـی حـــزب توده در آبـــان 1323 دانســـت که حزب قصد داشت دولت ســـاعد را وادار به پذیرش

امتیاز نفت برای شوروی بکند! آیا خود شوروی در ســـازماند­هی این راهپیمایی نقش داشت؟

بلـــه؛ بـــه طـــور کل در تظاهراتی که حزب توده انجام میداد شوروی مبتکر بود. چون همه ما طرفدار شـــوروی و در اختیار حزب کمونیست شوروی بودیم؛ هر چه میگفتند ما اجرا میکردیم و هر تصمیمی میگرفتند انجام میدادیم؛ در این تظاهرات هم ســـربازان شوروی حضور داشـــتند و حمایـــت میکردند. خود من در روز تظاهرات در ساختمان ســـابق روزنامه مردم بودم و در بالکن ایـــن ســـاختمان کـــه نزدیـــک مجلس بود جمعیت را تماشـــا میکردم. البته برخی هم در حزب تـــوده مخالف این تظاهـــرات بودند و اســـتثنا به حســـاب میآمدنـــد و ایـــن مخالفتشـــ­ان را بـــا صدای بلند بیـــان نمیکردند؛ بهدلیل اینکـــه نمیتوانســ­ـتند در برابـــر اراده شـــوروی صدای بلندی داشته باشند و خود را بـــه آنها فروختـــه بودند؛ اگرچه قلباً مخالف بودیم بـــا وجود این چون شـــوروی حمایـــت می کـــرد صحیـــِح مطلـــق قلمداد میکردیـــم! همچنین این تظاهرات محبوبیت حزب در میان مردم را کـــم کرد چون عمـــ ًا از منافع بیگانه حمایت میکرد. ■

برســـیم به فرقـــه دموکـــرات؛ شـــما در دورانرضاشـ­ــاهجزوگــ­ـروه35 نفربودید کهباکمونیس­ـــتهایقدی­میمثلجعفر پیشـــهوری،هـــمزنـــ­دانوحتـــی­همبند بودید؛ازافکارپیش­هوریبگویید­واینکهچه ارتباطیمیا­ناووشورویو­جودداشت؟

پیشهوری اصاً نوکر شوروی بود و هر کاری میکرد به دستور مقامات شوروی بود و همان حزبی هم که تشـــکیل داد به دســـتور آنها بود. در زندان ما با افکار هم آشنا میشـــدیم و هیچ جایی بهتر از زنـــدان نمیشـــد از عقاید هم مطلع شد؛ بهدلیل اینکه صبح تا شب همراه هم بودیم؛ در زندان و صحبتهای ما باهم بود که من متوجه شدم پیشهوری آن صمیمیتی که بعضی کمونیستها نسبت به شوروی داشـــتند را نداشت و انتقاداتی به آنها میکرد؛ بهدلیل اینکه او قبـــل از زنـــدا ِن رضاشـــاه اختافی با کمیترن پیدا کـــرده بود؛ اما علت اینکه او بعـــد از زنـــدان و تا آخر عمـــر وفادار شـــوروی باقی مانـــد به ایـــن دلیل بود کـــه راه دیگری نداشـــت و تنهـــا حامی او همان شـــوروی بـــود. ولـــی این نکته را هـــم باید بگویـــم که شـــوروی در آن زمان یک سیاســـت واحد نبـــود! از یک طرف اســـتالین وجود داشـــت که کسی حق نفس کشـــیدن جلوی او را نداشت و در طـــرف دیگـــر میر جعفـــر باقروف در آذربایجان شـــوروی بود که سیاست شـــوروی در آن زمان نسبت به ایران در دســـت او بـــود؛ در واقع پیشـــهوری از او دستور میگرفت؛ نقشـــه تشکیل فرقه دموکرات هم از طرف باقروف کشـــیده شـــده بود کـــه هدف نهایـــیاش تجزیه آذربایجان از ایران بود. ■

به نظر شما چه عواملی باعث تشکیل فرقه دموکرات شد؟

این هـــم از سیاســـتها­ی شـــوروی بود. گفتم که شـــوروی هدف اصلیاش

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran