تأملیدرذوقزدگیمخالفان
ایــــن روزها، رســــانههای جریــــان محافظــــهکار از اینکه حامیان روحانی از او انتقاد میکنند، ذوق زده شــــدهاند و میــــدانداری میکننــــد؛ از جملــــه کیهان که نوشــــت: تعدادی از هنرمنــــدان که در دوران انتخابات ریاســــت جمهوری با شــــعار «بــــا روحانــــی تــــا »1400 در فضای مجازی خودنمایی میکردند، این روزها به دلیل افزایش چند برابری عوارض سفر به خارج از کشور، به منتقدان سرسخت روحانی تبدیل شدهاند. در این باره نکاتی چند قابل توجه است:
1 - فــــرق مهم محافظــــهکاران و اصالحطلبــــان- البته آنها که واقعاً اندیشــــه اصالحگرایانه دارند و نه کاســــبان واژه اصالحطلبی- این است که مبنای قضاوت گروه نخست، «افراد» هستند اما دومیها «عملکرد افراد» را مالک اظهار نظر قرار میدهند.
درست به همین دلیل است که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد که علناً کشــــور در مســــیر تخریب و نابودی قرار داشــــت، همین محافظهکاران، نه تنها در برابر سیاســــتهای مخرب وی ســــکوت کرده بودند، بلکه منتقدان رئیس جمهــــوری وقت را به انواع اتهامات مینواختند. آنها تنها وقتی علیه احمدینژاد شــــوریدند که از نظرشــــان، احمدینژاد آدم بدی شد؛ چون دیگر با آنها هماهنگ نبود.
اما اصالحطلبان واقعی که عموماً مردم عادی هستند و نه الزاماً سیاستمداران، در افراد متوقف نمیشــــوند بلکه عملکردها را میبینند. به همین دلیل است که بــــا وجود حمایت تمام قد از روحانی در انتخابات، هر جا که میبینند او در مســــیر مطالبات مردم نیســــت، بی هیچ تعارفی انتقــــاد میکنند.این نقطه قوت جریان اصالحطلبی اســــت که قاعدتاً نباید باعث ذوقزدگی محافظهکاران شود اما چون تصور میکنند این انتقادات از جنس تفرقه است، ابراز خوشحالی میکنند.
2 – محافظــــهکاران بــــه «افــــراد» رأی میدهند ولی اصالحطلبــــان واقعی، به «گفتمان»ها. بنابراین آنها با نوشــــتن نام روحانی روی برگههای رأی به گفتمانی که او نمایندگی میکرد، رأی دادند؛ بنابراین مادام که روحانی در مسیر شعارهای انتخاباتی و گفتمان اعالمیاش است، از او حمایت میکنند و هر جا پا کج گذاشت، اولین منتقدانش، حامیانش خواهند بود، بی هیچ تعارفی.
-3 محافظهکاران دچار این توهم شــــدهاند که معنای انتقادات علیه روحانی این است که مردم در انتخابات بعدی، حتماً به سمت محافظهکاران و افراطیها بازخواهند گشت اما واقعیت چیز دیگری است. مردم هم نتیجه کار محافظهکاران در مجلــــس و دولت را دیدهاند و هم بر کارنامه اصالحطلبان واقفند. واقعیت این است که هیچ کدام نمره خوبی ندارند، دلیلش هم وضعیت کنونی جامعه است که نتیجه مدیریت هر دو گروه در سالیان گذشته است.
اما مقایسه نسبی بین این دو نشان میدهد که محافظهکاران عمدتاً در مسیر تنــــدروی، تقابل بــــا جهان، تشــــدید محدودیتهای اجتماعی، هــــدر دادن منابع عمومــــی و نظایر اینهــــا بودهاند؛ امــــا اصالحطلبان در مســــیر اعتدالگرایی، بهبود رابطــــه با دنیا، کاهش محدودیتهای اجتماعی، مدیریت بهینه منابع عمومی و مانند اینها حرکت کردهاند. درست به همین دلیل است که بهترین شاخصهای اقتصادی در ســــالهای بعد از انقالب مربوط به دولت اصالحات )1376-1384( بوده اســــت.البته این به معنای بی نقص بودن اصالحطلبان نیســــت، بلکه آنها هم کارنامهای پر از خطا دارند ولی از بس که محافظهکاران بد کار کردهاند، همین مدیریت نیم بند اصالحطلبان بیشــــتر به چشم میآید واال اگر بخواهیم آنها را با شاخصههای مدیریتی روز جهان بسنجیم، هر دو گروه مردود هستند و البته نمره محافظهکارانبسیارفاجعهبارتروشرمآورتر.
-4 با توجه به جمیع جهات و مشخصاً کارنامهها و رویکردهای دو طرف، باید به کیهــــان و امثال آن به تصریــــح گفت که هر چند جریــــان مردمی اصالحطلب و اعتدالگــــرا نقدهای جــــدی و بی رحمانهای بــــه روحانی دارد، ولــــی مردم خوب میدانند فرق میان «کســــانی که با سیاســــتهای نابخردانهشان کشــــور را در چاه تحریمها انداختند» با «کسانی که میکوشند کشور را از چاه در بیاورند.»
-5 آقایان و خانمهای محافظهکار! اگر روحانی شکست بخورد، معنایش این نیست که مردم به سمت شما خواهند آمد بلکه گستره و عمق ناامیدیها، آنقدر زیاد خواهد بود که سمت هیچ کس نخواهند رفت؛ میفهمید که؟!
نگاه
عصر ایران