Iran Newspaper

چه درسی باید از اعتراضات بگیریم؟

تحلیل وقایع اخیر در گفت و گو با صاحبنظران دو جریان سیاســی

- مریم طالشی

اعتـــراض مدنـــی یـــا آشـــوب؟ تجمـــع مســـالمتآ­میز یا ایجاد فضـــای ناامنی؟ تـــالش بـــرای احقـــاق حـــق یـــا تخریب امـــوال عمومـــی؟ اینها البته یک ســـوی ماجراســـت و تحلیلهـــا­ی متفاوتـــی که در این زمینه از مســـئوالن، کارشناســـ­ان و چهرههـــا و جریانهای مختلف سیاســـی داخـــل و خارج از کشـــور پـــس از حوادث اخیر شنیدهایم. اما پرسشهای مهمتری هـــم وجـــود دارد؛ اینکـــه چگونـــه چنین اعتراضهایـ­ــی شـــکل گرفت و بســـرعت گســـترش پیـــدا کـــرد و بـــاز مهمتـــر از آن اینکه نظام جمهوری اسالمی چه درسی میتواند از این حوادث آموخته باشد؟

همانطور که میدانید، مال باختگان پدیده شـــاندیز و برخی مؤسســـات مالی، از ماههـــا قبـــل بـــه شـــیوههای مختلـــف اعتراضـــا­ت خود را شـــروع کـــرده بودند؛ از تجمـــع در محافـــل عمومـــی همچون نمایشگاه مطبوعات گرفته تا نوحهخوانی با مضمون از دســـت دادن مـــال و دارایی خـــود در بانکهـــا. از هفتـــه گذشـــته اما اعتراضـــا­ت، شـــکل دیگـــری بـــه خـــود گرفت. مشـــهد آغازگر ماجرا بود؛ گروهی ساماندهی شده که قرار بود دولت را آماج حمله قرار دهند و بعد با لبخندی از ســـر رضایت به خانـــه برگردند، کار را شـــروع کردند اما آنهایی که مسئول سازماندهی بودنـــد، تنها 2 ســـاعت توانســـتن­د برنامه را تحـــت کنتـــرل بگیرنـــد و همانی شـــد کـــه دیدیم و شـــنیدیم. جالـــب آنکه این بـــار اعتراضـــا­ت دقیقـــاً از جایـــی شـــروع شـــد که تندروها آنجا را پایـــگاه رأی خود میپنداشـــ­تند. در تحلیل وقایـــع اخیر با صادق زیبا کالم و عباس ســـلیمی نمین به گفتوگو نشستیم که میخوانید.

منشـــأ اعتراضـــا­ت کجاســـت و چـــرا اعتراضهای مدنی چنین شکلی به خود گرفت؟ صادق زیبا کالم اســـتاد دانشـــگاه و تحلیلگر سیاســـی معتقد اســـت بخش مهمـــی از مطالباتـــ­ی کـــه در اعتراضات اخیـــر بـــروز پیـــدا کـــرد، در واقـــع همـــان مطالبات انباشـــته شـــده ســـالهای قبل بـــود: «مطالبات سیاســـی و اجتماعی که در ســـال 88 نیز شاهد بروز آن بودیم، در بخشهایی از اعتراضات این روزها دیده میشود.

در واقع ؛ برخی مســـئوالن هیچ وقت نخواســـتن­د یک نکتـــه ســـاده را ببینند که آنچه باعث تجمعات آن روزها شده بود، سرخوردگیها­ی سیاسی و اجتماعی بود.

آنچـــه ما امـــروز شـــاهدش هســـتیم همســـویی سیاســـی و اجتماعـــی همان سرخوردگیها­ست که به نوعی گستردهتر و عمیقتـــر شـــده و ســـرخوردگ­ی عمیق اقتصادی هم به آن افزوده شـــده اســـت. در ســـال 88 انگیزههـــ­ای اقتصـــادی، یـــا جایی در تجمعات نداشـــت یا نقشاش بســـیار اندک بود. ظرف 8 ســـال گذشته بـــه نابســـاما­نی اوضاع اقتصادی کشـــور، رکود هم اضافه شـــد. بنابراین حاال از یک سو شـــاهد مطالبات سیاسی و اجتماعی هســـتیم و از ســـوی دیگـــر، مطالبـــات اقتصادی.»

عباس ســـلیمی نمیـــن پژوهشـــگر و روزنامهنــ­ـگار اصولگرا نظـــر دیگری دارد. به اعتقاد او، مطالبات معترضان، بیشتر مطالبـــات اخیـــر و متوجه دولت اســـت: «شـــاهد این ماجرا، همان توبیخی است که وزارت کشـــاورزی شد و اینکه چرا وقتی میدانســـت­ید با کمبود تخـــم مرغ مواجه خواهیـــم شـــد، تهیـــه نکردیـــد. در واقع مطالبـــات متوجه بخشـــی از بیدقتیها و بیتوجهیهاس­ـــت. نمیدانـــم چـــرا میبایســـت الیحـــه بودجـــه بـــه گونهای عرضه شـــود که به جامعه التهاب تزریق کند؟ جامعه، دارای مشـــکالتی در ارتباط با مؤسسات مالی و اعتباری بود و مسائل

صادق زیباکالم: بسیاری از کسانی که در خیابانها حضور پیدا کردند، چه در تهران و چه سایر شهرستانها متولدین دهه هفتاد هستند، یعنی جوانانی که تحصیلکردها­ند اما بیکارند. امیدی به آینده ندارند و انتهای تونل، چیزی جز روشنایی نمیبینند. اینها عصیان هستند و طغیان کردهاند و بغض را نسبت به همه نشان میدهند، چه اصولگراها و چه اصالحطلبان. به همین دلیل در این اعتراضات حتی یک شعار در حمایت از اصالحطلبان و وقایع سال 88 نشنیدیم

حاشـــیهای هم کنـــار آن قرار داشـــتند. با وجـــود این دو مطلـــب ایـــن نگرانیها را تشـــدید کرد؛ یکی اینکه برخی قیمتها قبل از الیحه بودجه بـــاال رفته بود و دیگر اینکـــه بعد از الیحـــه بودجه، یک ســـری پیشبینیهــ­ـا صـــورت گرفت،هرچنـــد مجلـــس تالش کـــرد القـــا کند کـــه آنچه دولت در الیحـــه بودجـــه آورده تصویب نخواهد شـــد، ولی نتوانست پیشبینیها را کنترل کند.»

در مـــورد آدمهـــای تـــوی خیابـــان نظـــرات مختلفی وجـــود دارد. بعضیها اعتقـــاد دارند آنها قشـــر ضعیف جامعه هستند که از مشکالت اقتصادی به ستوه آمدهانـــد، برخـــی دیگر الاقل بخشـــی از آنها را آشوبگرانی میدانند که فرصت را مغتنم شـــمردهان­د تا به اهداف سیاســـی خود برسند. برخی هم اساساً منشأ قضیه را خارجیها میدانند که درصددند راهی برای نفوذ به ایران پیدا کنند.

زیبـــاکال­م در ایـــن بـــاره میگویـــد: «بسیاری از کسانی که در خیابانها حضور پیـــدا کردنـــد، چه در تهـــران و چه ســـایر شهرستانها متولدین دهه هفتاد هستند، یعنـــی جوانانـــی کـــه تحصیلکردها­ند اما بیکارنـــد. امیدی به آینده ندارند و انتهای تونل، چیـــزی جز روشـــنایی نمیبینند. اینها عصیان هستند و طغیان کردهاند و بغض را نســـبت به همه نشان میدهند، چـــه اصولگراهــ­ـا و چـــه اصالحطلبان. به همین دلیـــل در ایـــن اعتراضـــا­ت حتی یک شـــعار در حمایـــت از اصالحطلبان و وقایع ســـال 88 نشـــنیدیم، اگرچه تلخ است اما اصالحطلبان و طرفداران دولت روحانی هـــم باید قبول کننـــد که بغض، فقط علیه اصولگرایان نیست بلکه علیه اصالحطلبــ­ـان هم هســـت؛ معترضان از همه جریانهای سیاسی قطع امید کرده و سرخورده شدهاند.»

عباس سلیمی نمین: مردم باید صفوفشان را از کسانی که میخواهند فضا را در خیابان آلوده کنند و خواستههای مالباختگان را به حاشیه ببرند، جدا کنند؛ باید همچنین کار دقیقی از طریق دستگاههایی که مسئول حفظ امنیت کشور هستند انجام شود. باید کاری کنند کسانی که فرصتطلبانه، منافع ایران را رعایت نمیکنند، مجال عرض اندام نداشته باشند. اینها طیفی هستند که باید از صفوف مردم دور نگه داشته شوند

ســـلیمی نمیـــن امـــا همانطـــور کـــه در ابتـــدا گفـــت، معتقد اســـت مطالبات اخیـــر صرفـــاً مطالبات اقتصادی اســـت منتهـــا در جریـــان شـــکلگیری مطالبات اقتصادی، برخی جریانهای سیاســـی که دلســـوز جامعه نیســـتند هم وارد شدند و موضوعها و شعارهایی را مطرح کردند که به هیچ عنوان به نفع جامعه ما نیست.

او میگوید:«مـــا توانســـتی­م بر داعش غلبـــه کنیـــم؛ آن هـــم در شـــرایطی کـــه امریکا و اســـرائیل طرح پیچیـــدها­ی برای غلبه داعـــش بر عـــراق و ســـوریه ریخته بودنـــد. ما این تهدید را به فرصت تبدیل کردیـــم. درحالی که میتوانســـ­تیم با این کشـــورها روابط اقتصادی نداشته باشیم، همانطور که در زمـــان حکومت صدام، هیچ صـــادرات و روابط تجـــاری با عراق نداشتیم اما ما با حضور درعراق و سوریه پیـــروز شـــدیم. االن عـــدهای در خیابـــان شـــعار میدهند و مطرح میکنند که چرا در ســـوریه حضور داشتیم؟ مگر میشود تالش نکنیم در کشورهای همسایه تأثیر سیاسی و فرهنگی داشته باشیم و از نتیجه اقتصادی آن بهره ببریم؟!

کســـی کـــه دلســـوز اســـت، اینهـــا را متوجه میشـــود و اینکه ما بایـــد بتوانیم با عـــراق رابطـــه ایجاد کنیم تـــا صادرات داشـــته باشـــیم. آنهایی کـــه در خیابان از دستاوردهای ما در ســـوریه و لبنان انتقاد میکننـــد، نمیخواهنــ­ـد منافـــع ملـــت تأمین شود. کشور ما نمیتواند شکوفایی اقتصـــادی پیدا کنـــد مگر اینکـــه مرزها را درنوردد. مـــا االن با عـــراق روابط تجاری گســـترده و صـــادرات داریـــم درحدی که عربســـتان حاضر است رشـــوههای کالن بدهـــد تا عراق ارتباط تجـــاریاش را با ما قطـــع کند. ما در عراق اگر توانســـتی­م این ارتبـــاط را ایجـــاد کنیم به ایـــن دلیل بود که حضور داشتیم. در ســـایر کشورها هم باید برای گســـترش ارتباطات اقتصادی هزینه کنیم. چرا در حرکتهای سیاســـی به جوانها میگوینـــد این ارتباط، ظلمی است که در حق آنها شـــده. این هزینهها بـــرای امنیـــت و شـــکوفایی اقتصـــادی ضـــروری اســـت. مـــا مثـــل کشـــورهای غیرســـلطه­گر باید با کشـــورهای همسایه و همینطـــور کشـــورهای آفریقایـــ­ی، اول ارتباطات فرهنگی، بعد اجتماعی و بعد سیاسی و در نهایت اقتصادی ایجاد کنیم تا آنهـــا تولیدات اقتصـــادی ما را مصرف کنند و به شکوفایی برسیم. در این شرایط این فشارها نشان میدهد که برخی افراد بر اساس مصالح امریکا و اسرائیل حرکت میکنند.»

حاال که این اتفاق شکل گرفته و دامنه اعتراضات به خیابان کشـــیده شـــده، آیا میتوان مقصـــر اصلی را به بقیه نشـــان داد؟ آیـــا تـــالش بـــرای معرفـــی مقصر، کمتوجهـــی دوبـــاره در مطالبات حقیقی مردم نیست؟

زیبـــاکال­م در پاســـخ بـــه ایـــن ســـؤال چنین میگوید: «نکته جالب این اســـت که جریانات سیاســـی ماندهانـــ­د که با این اعتراضات چه کنند و چه واکنشـــی داشته باشند! میگویند اعتراض حق مردم است و نباید خشـــونت به کار برد اما هیچ «چه باید کرد» ی شنیده نمیشود. اصولگرایان هم مثل اصالحطلبان، راهکاری ندارند. آنهـــا فقـــط میگویند مـــردم از شـــرایط اقتصـــادی گلهمندند ولـــی آنها هم هیچ «چه باید کرد»ی ندارند. در سخنان آقای روحانی هم صرفاً شنیدیم که مردم حق اعتراض دارند. جالب اینجاســـت که تنها جریان سیاسی که تکلیفش را با این قضیه روشـــن کرده، تندروهـــا هســـتند. آنها در تریبونها و رسانههایشا­ن جریانات اخیر را به داعـــش، امریـــکا و منافقین مرتبط میدانند. همان کاری که سال 88 کردند. بخشهـــای دیگـــر نظام هـــم نمیدانند چـــه باید بکننـــد. ســـال 88 اصولگرایان، اصالحطلبان را مقصر اعالم کردند. االن ولی مقصر کیست؟! االن باید کدام جناح را بگیرنـــد؟ اصالحطلبان، اصولگرایان یا مخالفان دولت را؟! کدام جناح را بگیرند و بگویند زیر سر اینها بوده؟ بهطور یقین هیـــچ کـــدام از جریانات سیاســـی در این ماجرا نقش نداشتهاند. برخی معتقدند احمدینژاد و طرفدارانش در این قضیه نقش داشـــتهان­د که من این را اصالً قبول ندارم، گرچه احمدینـــژ­اد از این اوضاع خشنود است اما معتقدم اگر کوچکترین نقشیًداشت، تا به حال مقامات امنیتی حتمـــا بـــا او برخورد کـــرده بودنـــد، چون نگران اوضاع هستند.»

سلیمی نمین اما همچنان بر موضع خـــود یعنی مقصـــر بودن دولـــت، تأکید دارد. دولـــت بودجـــه بـــدی بـــه مجلس داده و نتوانســـت­ه از وضعیـــت رکود خارج شـــود: «ایکاش دولت برخـــی غفلتها را مرتکـــب نمیشـــد. دلیلـــی نداشـــت کـــه اعالم کننـــد بنزین ممکن اســـت 50 درصد گران شـــود چون این مســـأله برای مـــردم نگرانـــی ایجـــاد میکنـــد. مـــردم نگران میشـــوند که حمل و نقل و هرچه در ارتباط با آن اســـت گران شـــود. دولت میتوانســـ­ت هوشـــمندا­نهتر عمل کند با این همه جریانهای سیاسی، در شرایطی که فرصـــت طلبان اجتماعـــی به صحنه آمدهانـــد، نبایـــد در مســـیر متهمســـاز­ی یکدیگر باشـــند، حتی اگر استدالل طرف مقابل درست نباشد.»

چه باید کرد؟ این ســـؤالی است که در ذهن خیلیها تکرار میشـــود و اینکه چه عبرتی باید از کل ماجـــرا گرفت؟ آن هم در شرایطی که مردم و مسئوالن به زندگی در کشوری امن میبالند و چه کسی است کـــه نداند جنگ، از نوع خارجی یا شـــکل خانمان ســـوز داخلـــیاش، چـــه میراثی برجای خواهد گذشـــت. همه مـــا لیبی و ســـوریه و عراق ...و را پیش چشم داریم و چرا باید فکر کنیم چنین اســـتعداد­ی در کشـــور ما نمیتواند وجود داشـــته باشد؟ آیـــا چنین خوشـــبینی از ســـوی مـــردم یا مســـئوالن، لغزیـــدن بهســـوی حادثهای بزرگ نیست؟

زیبـــا کالم میگویـــد: «بهنظـــر من در چنین شرایطی دو راه وجود دارد؛ یا نظام باید قاطـــع و قرص برخـــورد کند، تعداد بازداشـــت­ها را بـــاال ببرد و اعـــالم کند که اگـــر کوچکترین حرکتی صـــورت گیرد، با معترضـــان برخـــورد میشـــود. در واقـــع مشـــت آهنین نشـــان دهد که نتیجهاش میشـــود آتـــش زیـــر خاکســـتر و راه دوم اینکه نه فقط دولت، بلکه مسئوالن ارشد نظام همچون رئیس مجمع تشـــخیص مصلحـــت، رئیـــس مجلس و ... جلســـه اضطراری تشـــکیل دهنـــد و تصمیمات عاجل بگیرند، چون بخش قابل توجهی از معترضان، جوانانی هستند که به خاطر مســـائل اقتصادی بـــه خیابـــان آمدهاند و نســـبت به آینـــده کامالً ناامیدنـــ­د. آنها از اصولگرایــ­ـان، اصالحطلبــ­ـان و دولـــت روحانی عبور کردهاند و شعارهای خاص خـــود را میدهند و همانطـــور که گفتم، هیچ شعاری از سال 88 در این تجمعات نمیشـــنوی­م. آنها نه تنها به اصولگرایان اعتقادی ندارند، بلکه به اصالحطلبان و دولـــت روحانی هم اعتقادی ندارند. باید تصمیم گرفته شود و از خرجها و هزینهها زده شـــود و بودجه را صـــرف برنامههای اورژانســـ­ی اقتصادی کنند تا چشماندازی بـــرای جمعیت معتـــرض که نـــوری در انتهای تونل نمیبینند، باز شود.»

سلیمی نمین معتقد است برای حل این مشکل نخستین چیزی که باید رعایت شـــود، تفکیک صف مردم که به مصالح کشـــور پایبنـــد هســـتند از دیگران اســـت: «بعضیهـــا در ایران زندگـــی میکنند اما پایبند مسائل کشور نیستند. ما میدانیم که مجاهدین خلق سالهاست خودشان را فروختهانــ­ـد. چه آن زمان که صدام بود و در کنار او حرکت میکردند و علیه مردم ایران بودند و چه بعد از اشـــغال عراق که خودشـــان را در اختیار امریکا و اســـرائیل قرار دادند. مطمئناً اگر در این شـــرایط به صحنه میآیند، منافع اســـرائیل و امریکا را تأمین میکننـــد و صفوف آنها را باید از مردم جدا کرد.

کار هنرمندانــ­ـهای که در این شـــرایط میطلبـــد کـــه هم متوجـــه مـــردم و هم نیروهـــای دولتـــی و امنیتـــی اســـت ایـــن است که حســـاب مردمی که مطالباتشان را میخواهنـــ­د از آنهایـــی کـــه خواســـتار بهرهبـــرد­اری سیاســـی بـــه نفـــع امریکا و اسرائیل هستند، جدا شود.

در واقع خود مردم باید صفوفشـــان را از آنهـــا جـــدا کننـــد؛ از کســـانی کـــه میخواهند فضـــا را در خیابان آلوده کنند و خواســـتهه­ای مالباختگان را به حاشیه ببرند؛ باید همچنین کار دقیقی از طریق دســـتگاهه­ایی که مســـئول حفظ امنیت کشور هســـتند انجام شود. باید کاری کنند کســـانی که فرصتطلبانـ­ــه، منافع ایران را رعایت نمیکنند، مجـــال عرض اندام نداشـــته باشـــند. اینها طیفی هستند که باید از صفوف مردم دور نگه داشته شوند. اگر این کار صورت گیرد و مسأله از طریق کارهـــای منطقـــی حـــل شـــود، مطالبات قطعاً دنبال خواهد شـــد. اگر دولت توجه نکند، مجلس توجه نکنـــد و قوه قضائیه توجه نکند، بازهم مطالبات مردم دنبال میشـــود، چراکه در کشـــور، توزیع قدرت وجود دارد و مطالبات به نتیجه میرسد.»

آنها شـــرایط اقتصادی را بـــه گونهای میبیننـــد کـــه ادامـــه زندگـــی برایشـــان ممکـــن نیســـت ،اگرچـــه آمارهـــا حتـــی بدرســـتی حرکـــت در مســـیر رونـــق را نشـــان بدهـــد، اما اینکه همـــه جمعیت معتـــرض را معیشـــتخو­اه بدانیـــم نیز درواقع نادیـــده گرفتن مطالبـــات مردم است. همانطور که رئیس جمهوری نیز تأکید کرد، معترضان فقـــط دغدغه نان ندارند،بلکـــه آنها میخواهنـــ­د فضا بازتر بشود و مطالبات سیاسی و اجتماعیشان تا انتخابـــا­ت بعـــدی و وعدههای بعدی بایگانینشو­د.

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran