بازگشت درخشان

استقبال از کنسرت علی رضا عصار

علیرضــا عصار در تازهتریــن اجرای صحنهای قطعــه ای را بــه آتش نشــان ها حادثه پاســکو تقدیم کرد. مهران مدیری کارگردان و دوست ایــن خواننده کــه میهمان آخرین شــب عصار بــود اجــرای او بعــد را «بازگشــت باعظمــت و درخشش» توصیف کرد.

چهاردهم دیماه آخرین شب از دور جدید کنســرت علیرضــا عصــار با اســتقبال گســترده مخاطبــان همــراه شــد و بــه گــزارش ایســنا، مهران مدیری در ایــن برنامه گفت: «علیرضا دوســت عزیز و دوستداشــتنی من است؛ من از نزدیــک شــاهد بــودم او شــش، هفت ســال خودخواســته در خانه نشســت و فقط فکر کرد و دیــد و شــنید. اصــاً فکــر نمیکردم بشــود با این عظمت و درخشــش برگشت. فقط برخی هنرمنــدان میتواننــد تا ایــن انــدازه قدرتمند برگردند. این موضوع باعث افتخار ما اســت و امیدوارم او هرروز درخشانتر باشد.»

علیرضا عصار در اجرای کنســرت اخیرش گفت: «ترانه ای برای آتشنشانها و به شکل کلــی امدادگرهــا ســاخته شــده کــه متأســفانه ســال گذشــته آن را برای اجرا آماده نداشتیم. اجرای این قطعــه را به روح بزرگ آن عزیزان و خانوادههایشان تقدیم میکنم.»

علیرضا عصار از شــانزده ســالگی فعالیت هنــریاش را آغاز کرد و نخســتین آلبومش در سالهای دهه هفتاد با عنوان «کوچ عاشقانه» منتشر شد و توجه بســیاری از مخاطبان هنر را به خــود جلب کرد. اجرای خاقانه شــعرهای موالنــا، صــدای متفــاوت علیرضــا عصــار از دالیل توفیق نخستین آلبوم این خواننده بود. آلبومهــای «حــال من بیتو»، «عشــق الهی»، «ای عاشــقان»، «مــوالی عشــق»، «نهــان مکــن»، «محتســب»، «بــازی عوض شــده» از دیگر آثار این هنرمند اســت. آلبوم «جز عشق نمیخواهــم» پاییــز ســالجاری بعد از شــش ســال منتشــر شــد. نخســتین بــار نبود کــه این هنرمنــد برای مــدت طوالنــی از انتشــار آلبوم پرهیز میکرد و به خلوت رفته بود.

علیرضــا عصــار پیشتر هــم تجربه خلوت گزینــی را بــا روی کار آمــدن دولــت محمــود احمدینــژاد دارد. او کنــاره گیــریاش در آن دوره را ناشــی از تحــول در عرصــه سیاســت میدانــد؛ بــر خــاف خلــوت گزینی ایــن دوره کــه دنبــال فرصــت دادن بــه خویــش بــرای کشفهای دیگر بود.

ایــن هنرمند درباره علــت خداحافظیاش با صحنه در دولــت احمدینژاد میگوید: «ما در دی یا بهمن ســال 83 کنســرت تهرانمان را برگــزار کردیــم. نــوروز ســال ۴8، کنســرت کیــش را برگــزار کردیم. تا آنجا کــه به یاد دارم بعــد از این برنامــه به تهران بازگشــتیم و بعد یــک کنســرت هــم در اصفهــان اجــرا کردیــم. کمکم زمان انتخابات فرا رســید و در نهایت با تغییــر و تحوالتی کــه پیش آمــد، کار برای من ســخت شد. من خیلی حوصله آن جریانات را نداشتم. در نتیجه بهسمت کمتر خواندن و به مرور، نخواندن پیش رفتیم.»