Iran Newspaper

اگر امکان دارد یکی از خاطرات جذاب و شنیدنی که در کتابتان آوردید برایمان بگویید؟

-

مـــا در هفت تپـــه بودیـــم و در حال گذرانـــدن دوره آموزشـــی. در یکـــی از شـــبها ســـاعت 12 قرار بود رزم شبانه داشـــته باشـــیم. من آنجا شیطنتم گل کرد، پشت ســـر فرمانده رفتم و سرم را طرف گوش فرمانده بردم و برگشـــتم، خیلی ساده و از روی شیطنت اسم رزم ســـاختم و به عقبی گفتم «پرنده شب نما» نیروی پشت سری من گفت؛ اینکه معنی ندارد! گفتم؛ اسم رزمی است که فرمانده عنوان کرده، خالصه این اسم رمز تا انتهای صف رفت و برگشـــت به خودم کـــه باید به فرمانـــده میگفتم و من هم گفتم. فرمانده گفت چه کســـی این اسم رمز شب را ساخته؟ صف بهم خورد و مـــن هـــم از درون میخندیدم که چه کاری کـــردهام. آنها بهدنبال این بودند که چه کسی این کار را کرده است! بعداً که همه چیز تمام شد، با فرمانده گردان این مســـأله را در میان گذاشتم و کلی خندیـــدم و فرمانده گفت:ما همه فکر میکردیم یـــک نیروی نفوذی وارد گـــردان شـــده و خیلی ترســـیده بودیم. خالصـــه همه چیـــز با خوشـــی و خنده تمام شد.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran